اعتقاد به سلطۀ غیبی برای غیر خدا، شرک نیست!
وهابیان برای شناخت مشرک از موحد و این که چه کسی مشرک است و چه کسی موحد، ملاکهایی را تعریف کردهاند. در صورتی که کسی ملاکهای وهابیت را قبول نداشته باشد، از دیدگاه وهابیان کافر و مشرک است. از ملاکهای وهابیت در مبحث توحید و شرک، سلطه غیبی است. آنان سلطۀ غیبی را مختص به خداوند میدانند و اگر کسی سلطۀ غیبی را برای غیر خداوند در نظر بگیرد، مشرک است. با این مشخصه و ملاک، اکثر مسلمانان مشرک میباشند، چون اعتقاد به سلطۀ غیبی برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دارند. بن باز در اینباره میگوید: اگر کسی به پیامبر یا اولیا الهی استغاثه کند به این اعتقاد که او دعایش را میشنود و از احوالش آگاه است، به شرک اکبر، مشرک شده است. (بن باز، مجموع فتاوی، ج2، ص552) چون چنین فردی معتقد است که پیامبر سلطۀ غیبی دارد و میتواند کاری را انجام دهد که فقط خداوند بر آن قادر است.
در پاسخ از وهابیت می گوییم، اگر اعتقاد به داشتن سلطۀ غیبی برای پیامبر یا اولیا شرک باشد، باید حضرت سلیمان نیز مشرک باشد؛ زیرا حضرت سلیمان نیز چنین اعتقادی داشت. حضرت سلیمان از حاضرین در مجلس خواست که تخت بلقیس را برای او احضار کنند. قرآن این جریان را چنین تعریف میکند: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي (نمل/40) كسى كه دانشى از كتاب (آسمانى) داشت گفت: «پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامى كه (سليمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا ديد گفت: «اين از فضل پروردگار من است».
بنابراین از آیات الهی استفاده میشود که اعتقاد به سلطۀ غیبی برای غیر خداوند شرک نیست، زیرا چنین قدرتهایی برای غیر خداوند در عرض اراده خداوند نیست، بلکه در طول اراده خداوند است که اشکالی ندارد.
بن باز، مجموع فتاوی، تحقیق: محمد بن سعد الشويعر، بینا، بیتا، بیجا.
افزودن نظر جدید