مگر مردن بد است؟ امامان از دنیا می روند و مانند بقیه افراد در آن دنیا داوری میشوند. پس برای چه ما باید برای مرگ آنها خودمان را بزنیم؟
در مسیحیت یک روز هم روز عزا نیست حتی روز مصلوب شدن عیسی را هم ما جشن می گیریم چون به خاطر او گناهان ما بخشیده شد ولی شما دائما عزادار هستید.
الف: اول اینکه این عزاداری و گریه به خاطر افسردگی نیست بلکه از روی محبت و عاطفه قلبی و نشانه صداقت شیعه در محبت به امامان خود و سبب نزدیکی قلبی ما به ایشان است که البته ثمرات معنوی فراوانی را نیز به همراه دارد. کتاب مقدس نیز این اشک و ندبه را تایید می کند و ثمره آنرا بخشیده شدن گناهان می داند:
(لوقا 7: 48 -44 ) « و سپس رو به آن زن کرد و به شمعون فرمود: «این زن را میبینی؟ من به خانة تو آمدم و تو برای پاهایم آب نیاوردی. امّا این زن پاهای مرا با اشک چشم شست و با گیسوان خود خشک کرد. تو هیچ مرا نبوسیدی امّا این زن از وقتی که من وارد شدم از بوسیدن پاهایم دست برنمیدارد. تو به سر من روغن نزدی امّا او به پاهای من روغن معطّر مالید.بنابراین بدان که محبّت فراوان او نشان میدهد که گناهان بسیارش آمرزیده شده است و کسی که کم بخشیده شده باشد، کم محبّت مینماید. بعد به آن زن فرمود: «گناهان تو بخشیده شده است.» پولس نیز براینگونه حزن ها در راه خدا تاکید می کند و آنرا می ستاید: (دوم قرنتیان 7 : 9- 10 )« امّا اکنون شادمانم، نه از آنرو که اندوهگین شدید، بلکه چون اندوهتان به توبه انجامید. زیرا اندوه شما برای خدا بود، تا هیچ زیانی از ما به شما نرسد.
چون اندوهی که برای خدا باشد، موجب توبه میشود، که به نجات میانجامد و پشیمانی ندارد. امّا اندوهی که برای دنیاست، مرگ بهبار میآورد.»
ب: مگر نه اینکه کتاب مقدس برای شما حجت است در کتاب مقدس عزاداری بر انبیاء و قدیسان تایید و تاکید شده است.
عزاداری حضرت یوسف ع در مرگ حضرت یعقوب ع.
(سفرپیدایش 50 : 3 و 10)«و چهل روز در کار وی سپری شد، زیرا که این قدر روزها در حنوط کردن صرف میشد، و اهل مصر هفتاد روز برای وی ماتم گرفتند.» ... «پس به خرمنگاه اطاد که آنطرف اُردُن است رسیدند، و در آنجا ماتمی عظیم و بسیار سخت گرفتند، و برای پدر خود هفت روز نوحهگری نمود.»
عزاداری بر مرگ موسی و هارون :
تثنیه 34: 8 و بنیاسرائیل برای موسی در عربات موآب سی روز ماتم گرفتند. پس روزهای ماتم و نوحهگری برای موسی سپری گشت.
اعداد 20: 29 و چون تمامی جماعت دیدند که هارون مرد، جمیع خاندان اسرائیل برای هارون سی روز ماتم گرفتند.
عزاداری در مرگ سموئیل
1سمو 25: 1 و سموئیل وفات نمود، و تمامی اسرائیل جمع شده، از برایش نوحه گری نمودند،
عزاداری سالیانه برای دختر یفتاح
داوران 11: 40 که دختران اسرائیل سال به سال میرفتند تا برای دختر یفْتاح جِلْعادی چهار روز در هر سال ماتم گیرند.
گریه خود حضرت عیسی همچنین طرفداران و حواریون ایشان در آستانه و حین مصلوب شدن، بعد ازمصلوب شدن و هنگام عروج ایشان به آسمان
لوقا 19: 41 عیسی به شهر( اورشلیم ) نزدیکتر شد و وقتی شهر از دور دیده شد، گریه کرد.
بیانات عیسی علیه السلام در آستانه مصلوب شدن( انجیل یوحنا 16 : 20)
« آمین آمین به شما میگویم که شما گریه و زاری خواهید کرد و جهان شادی خواهد نمود. »
لوقا 23 : 27 جمعیّت بزرگی از جمله زنانی که بهخاطر عیسی به سینه خود میزدند و عزاداری میکردند از عقب او میآمدند.... 48 جمعیّتی که برای تماشا گرد آمده بودند وقتی ماجرا را دیدند، سینهزنان به خانههای خود برگشتند.
یوحنا 20: 11 امّا مریم در خارج قبر ایستاده بود و گریه میکرد. همانطور که او اشک میریخت خم شد و به داخل قبر نگاه کرد.
متی 16: 9-10 و صبحگاهان، روز اوّلِ هفته چون برخاسته بود، نخستین به مریم مجدلیّه که از او هفت دیو بیرون کرده بود ظاهر شد و او رفته اصحاب او را که گریه و ماتم میکردند خبر داد. گریه در ماتم استیفان( اولین شهید مسیحیت) و در فراق پولس:
اعما ل رسولان 8: 2 و مردان صالح استیفان را دفن کرده، برای وی ماتم عظیمی برپا داشتند.
خداحافظی با رهبران کلیسای افسس: اعمال رسولان 20 : 38-37 همه با صدای بلند گریه میکردند و او را در آغوش میگرفتند و میبوسیدند. آنچه بیش از هر چیز آنان را غمگین میساخت این بود که پولس گفته بود دیگر آنها روی او را نخواهند دید. پس او را تا کشتی بدرقه نمودند.
همراهی در ماتم سایر مسیحیان:
نامه به رومیان 12: 15 خوشی کنید با خوشحالان و ماتم نمایید با ماتمیان.
در دوران غیبت حضرت عیسی علیه السلام تا زمان برگشت ایشان در آخر الزمان گریه، ندبه، توبه و انابه برای مومنان مسیحی امری پسندیده شمرده شده است:
انجیل متی 5: 4 خوشابحال ماتمیان، زیرا ایشان تسلّی خواهند یافت.
نامه یعقوب 4: 10- 9 « خود را خوار سازید، و ناله و گریه نمایید، و خندة شما به ماتم و خوشی شما به غم مبدّل شوددر حضور خدا فروتنی کنید، تا شما را سرافراز فرماید.» علاوه بر این هنوز نیز در بسیاری از کلیساهای کاتولیک و ارتدکس در جمعه خوب یا مهتر یا جمعه صلیب که به گمان مسیحیان روز مصلوب شدن مسیح(ع) است به یاد دستگیری و مصلوب شدن عیسی کلیسا را سیاه پوش کرده با خاموش کردن شمع و خواندن فرازهایی از داستان جتسیمانی تا به صلیب رفتن عیسی اظهار اندوه می کنند( باغبانی ، جواد، شناخت کلیسای کاتولیک، ص 235، 234) (مانوکیان، آرداک، جشن های کلیسای ارمنی، ص 172)- همچنین در کلیسای کاتولیک روزهای بزرگداشت و ماتم برای برخی از قدیسان همانند پطرس و پولس برگزار می شود.(باغبانی، جواد، شناخت کلیسای کاتولیک، ص 239) با این اوصاف چگونه شما ادعا دارید که در مسیحیت عزاداری نیست.
ج: فلسفه عزاداری در شیعه
عزادارى براي اهل بيت و معصومين (ع) داراي فلسفه و مباني ديني و منطق مستحكمي است كه تبيين دقيق و صحيح اين مباني مي تواند در تغيير و تصحيح نوع ديدگاه و رفتار ما و اطرافيانمان نسبت به موضوع عزاداري براي اهل بيت(ع) تأثير گذار باشد :
1- محبت و دوستى: قرآن و روايات، دوستى خاندان رسول اكرم(ص) و اهل بيت(ع) را بر مسلمانان واجب كرده است«قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ ؛ بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندان و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهيم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است »( سوره شوري ، آيه23؛ همچنين ر.ك : هود ، آيه 29؛ ميزان الحكمه، ج 2، ص 236..) روشن است كه دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق، كسى است كه شرط دوستى را - چنان كه بايد و شايد - به جا آورد. يكى از مهم ترين لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ يا شادى آنان است؛( نگا: المحبة فى الكتاب والسنة، صص 169 - 170 و 181 - 182. ) شرط دوستي ومحبت به اهل بيت كه درقرآن به عنوان يك دستور ذكر شده اين است كه در عزاي آل رسول عزادار ودر شادي آنها شاد باشيم .احترام و بزرگداشت ائمه طاهرين ـ عليهم السّلام ـ چه در مراسم شادي آنها و چه در مراسم حزن ايشان ، مي تواند از موارد، عزت گذاشتن و محبت به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ باشد؛ زيرا اگر در حزن و شادي آنها شريك نباشيم، و در مراسم بزرگداشت آنها شركت نكنيم، و به اين وسيله ارادت خود را در همدردي با آنها ثابت نكنيم، قهراً در مودت و محبت به اين خاندان نيز مشكل خواهيم داشت. از اين رو در احاديث، بر برپايى جشن و سرور در ايام شادى اهل بيت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأكيد فراوان شده است.حضرت على(ع) طبق روايتى مى فرمايد: «شيعه و پيروان ما در شادى و حزن ما شريكند». «يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا»؛( بحارالانوار، ج 44، ص 287.) امام صادق(ع) نيز فرمودند: «شيعتنا جزء منا خلقوا من فضل طينتنا يسوؤهم ما يسؤنا و يسرّهم ما يسرّنا»؛ امالى، ص 305. «شيعيان ما پاره اى از خود ما بوده واز زيادى گل ما خلق شده اند؛ آنچه كه ما را بدحال يا خوشحال مى سازد، آنان را بدحال و خوشحال مى گرداند». اين وظيفه عقلانى و شرعى، ايجاب مى كند كه در ايام عزادارى اهل بيت(ع)، حزن و اندوه خود را به «زبان حال»؛ يعنى، با اشك، آه و ناله و زارى، از نظر خوراك، با كم خوردن و كم آشاميدن مانند افراد غم زده طبق فرموده امام صادق(ع) به معاوية بن وهب، «عزاداران سيدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دورى جويند تا آن كه يك ساعت از وقت فضيلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذاى معمول صاحبان مصيبت، سدّ جوع و عطش كنند». (نگا: تاريخ النياحة الامام الشهيد الحسين بن على، ج 1، صص 157-159). و از نظر پوشاك، با پوشيدن لباسى كه از حيث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف، حكايت گر اندوه و ناراحتى است، آشكار سازيم.
2- انسان سازى: از آنجا كه در فرهنگ شيعى، عزادارى بايد از سر معرفت و شناخت باشد؛ هم دردى با آن عزيزان، در واقع يادآورى فضايل، مناقب و آرمان هاى آنان بوده و بدين شكل، آدمى را به سمت الگوگيرى و الگوپذيرى از آنان سوق مى دهد. فردى كه با معرفت در مجالس عزادارى، شركت مى كند؛ شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم مى آميزد و در پرتو آن، انگيزه اى قوى در او پديدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزادارى، مانند محبى مى شود كه فعّال و شتابان، به دنبال پياده كردن اوصاف محبوب در وجود خويشتن است.
3- جامعه سازى: هنگامى كه مجلس عزادارى، موجب انسان سازى گشت؛ تغيير درونى انسان به عرصه جامعه نيز كشيده مى شود و آدمى مى كوشد تا آرمان هاى اهل بيت(ع) را در جامعه حكم فرما كند. به بيان ديگر، عزادارى بر اهل بيت(ع)؛ در واقع با يك واسطه زمينه را براى حفظ آرمان هاى آنان و پياده كردن آنها فراهم مى سازد. به همين دليل مى توان گفت: يكى از حكمت هاى عزادارى، ساختن جامعه براساس الگوى ارائه شده از سوى اسلام است.
4- انتقال دهنده فرهنگ شيعى به نسل بعد: كسى نمى تواند منكر اين حقيقت شود كه نسل جديد در سنين كودكى، در مجالس عزادارى با فرهنگ اهل بيت(ع) آشنا مى شوند. به راستى عزادارى و مجالس تعزيه، يكى از عناصر و عوامل برجسته اى است تا آموزه هاى نظرى و عملى امامان راستين، به نسل هاى آينده منتقل شود. مراسم عزادارى، به دليل قالب و محتوا، بهترين راه براى تعليم و تربيت نسل جديد و آشنايى آنان با گفتار و كردار اهل بيت(ع) است. چرا که سرعت انتقال تعالیم و معارف دینی و ماندگاری و بقا آن در دلهای مردم از طریق عواطف و احساسات انسانی و الهی بسیار عمیقتر و شدیدتر است از مباحث نظری صرف و بدون شور و عاطفه و احساس، از این روست که عزاداری بر سیدالشهدا و اهل بیت(ع) رمز بقای دین خدا و ماندگاری تعالیم الهی در دلهای مردم است.