اعتراف بزرگان سلفی بر عدم فضیلت معاویه

  • 1396/04/28 - 11:17
ابن تیمیه می‌گوید: همه احادیث فضایل معاویه دروغ هستند. ابن قیم نیز در کتابش تعدادی از فضائل جعلی معاویه را آورده و گفته: برخی از جهله اهل سنت در مورد فضل معاویه اینها را جعل کرده‌اند، و قول اسحاق بن راهویه در مورد عدم فضیلت معاویه درست نیست، چون روایاتی که در مورد صحابه و قریش است، به دلیل صحابی بودن معاویه در مورد او نیز هست.

ابن تیمیه می‌گوید: گروهی برای معاویه فضلیت‌تراشی کرده و احادیثی را از قول رسول الله روایت کردند که همه آن‌ها دروغ هستند.(منهاج السنه، ج4، ص400) شاگرد او (ابن قیم) نیز در کتابش در فصل فضائل جعلی معاویه آورده: «این احادیث را برخی از جهله اهل سنت در فضل معاویه جعل کرده‌اند، اسحاق بن راهویه گفت: از قول رسول الله در فضیلت معاویه هیچ حدیث صحیحی وجود ندارد، اما من می‌گویم: منظور او و دیگر اهل حدیث این است که هیچ حدیث صحیحی در مورد منقبت معاویه «به شخصه» وجود ندارد و الّا هر چه روایت به‌صورت عام در مناقب صحابه و قریش آمده، معاویه داخل آن‌ها می‌باشد.»(نقد المنقول والمحك، ص106)
ابن قیّم خواسته از عدم فضیلت معاویه فرار کند، ولی شخصیت معاویه را تا حد عموم صحابه تنزل داده که ابن عثیمین در موردشان گفته: «از این‌که در بین صحابه، از عده‌ای دزدی و شرب خمر و قذف و زنای محصنه و غیر محصنه سرزده است، هیچ شکی نیست؛ ولی همه این اعمال در کنار فضائل و خوبی‌های آن‌ها کم‌رنگ بوده، در برخی از آن‎ها حد نیز اقامه شد که به‌عنوان کفاره آن‌ها می‌باشد.»(مجموع فتاوى ورسائل العثيمين، ج8، ص623)
اگر معاویه نزد سلفیان فضیلتی دارد، باید فضیلت اختصاصی باشد که او را از دیگران متمایز نماید، ولی طبق سخنان بزرگان سلفی ثابت می‌شود که او هیچ منقبتی ندارد.

پی‌نوشت:

«وَطَائِفَةٌ وَضَعُوا لِمُعَاوِیَةَ فَضَائِلَ وَرَوَوْا أَحَادِیثَ عَنِ النَّبِیِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - فِی ذَلِكَ كُلُّهَا كَذِبٌ، وَلَهُمْ [فِی ذَلِكَ].» منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية، 1406 هـ، ج4، ص400. جهت مشاهده تصویر کلیک کنید.
«قَالَ إِسْحَاقُ بْنُ رَاهَوَيْهِ: "لا يصح فِي فَضَائِلَ مُعَاوِيَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ شَيْءٌ".» نقد المنقول والمحك المميز بين المردود والمقبول، محمد بن أبي بكر دمشقی (ابن قیم جوزیه)، «فصل ما وضع في فضائل معاوية بن أبي سفيان»، دار القادري، بيروت، 1990م، ص106.
«قُلْتُ وَمُرَادُهُ وَمُرَادُ مَنْ قَالَ ذَلِكَ مِنْ أَهْلِ الْحَدِيثِ أَنَّهُ لَمْ يَصِحُّ حَدِيثٌ فِي مَنَاقِبِهِ بِخُصُوصِهِ وَإِلا فَمَا صَحَّ عِنْدِي فِي مَنَاقِبِ الصَّحَابَةِ عَلَى الْعُمُومِ وَمَنَاقِبِ قُرَيْشِ فَمُعَاوِيَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ دَاخِلٌ فِيهِ.» نقد المنقول والمحك المميز بين المردود والمقبول، محمد بن أبي بكر دمشقی (ابن قیم جوزیه)، دار القادري، بيروت، 1990م، ص106.
«ولا شك أنه حصل من بعضهم سرقة وشرب خمر وقذف وزنى بإحصان وزنى بغير إحصان، لكن كل هذه الأشياء تكون مغمورة في جنب فضائل القوم ومحاسنهم، وبعضها أقيم فيه الحدود، فيكون كفارة.» مجموع فتاوى ورسائل العثيمين، ابن عثيمين، دار الوطن و دار الثريا، الطبعة الأخيرة، 1413 هـ ق، ج8، ص623.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.