مخالفت ابن تیمیه با احمد بن حنبل در مساله تبرک
ابن تیمیه حنبلی، برخلاف امام حنبلیان توسل و تبرک به آثار صالحین را حرام و شرک میشمرد.(زیاره القبور، ص۳۸) تا جایی که سنگ متبرک به پای پیامبر در مسجد نارنج دمشق را شکست.(بدایة و نهایة، ج18، ص46) در حالیکه احمد بن حنبل، مطابق سیره مسلمین، تبرک و توسل را جایز دانسته، بارها به پیامبر توسل یافته و به آثارش متبرک. فرزندش میگوید: «پدرم را دیدم که تار موی پیامبر را بر دهان گذارده، میبوسد؛ بر چشم مینهد و در آب کرده، و آب را برای شفا مینوشد و شفا مییابد.»(سیراعلامالنبلاء، ج11، ص212) ذهبی میگوید: «کجاست کسیکه منکر این قضیه از احمد بن حنبل شود، در حالیکه پسر احمد از او در مورد تبرک جوینده به منبر پیامبر سؤال کرد، جواب داد: این کار اشکالی ندارد. خدا ما و شما را از نظر خوارج و اهل بدعت محافظت کند.»(همان)
ابن تیمیه خلاف نظر امام خود تبرک را شرک دانسته، باید احمد بن حنبل را نیز مشرک بداند، در حالیکه او خود را در فقه تابع احمد میداند. ذهبی کسیکه تبرک را غیرجایز بشمارد، همنظر خوارج و اهل بدعت میداند، پس طبق مبنای ذهبی، ابن تیمیه در اعتقادش به شرک بودنِ تبرک، پیرو خوارج و ایجادکننده بدعت در دین است.
پینوشت:
زیاره القبور والاستنجاد بالمقبور، ابن تیمیه، دار الصحابه، ص38 و 43. «اللهم بجاه فلان عندك، أو ببركة فلان، أو بحرمة فلان عندك: افعل بي كذا، وكذا، فهذا يفعله كثير من الناس؛ لكن لم ينقل عن أحد من الصحابة والتابعين وسلف الأمة أنهم كانوا يدعون بمثل هذا الدعاء، ولم يبلغني عن أحد من العلماء في ذلك ما أحكيه. ... ولم يذكر أحد من العلماء أنه يشرع التوسل والاستسقاء بالنبي والصالح بعد موته ولا في مغيبه، ولا استحبوا ذلك في الاستسقاء ولا في الاستنصار ولا غير ذلك من الأدعية، والدعاء مخ العبادة.»
البدایة و النهایة، ابن کثیر، دارهجر، چاپ اول،ج18،ص46. «وَفِي رَجَبٍ مِنْهَا أُحْضِرَ إِلَى الشَّيْخِ تَقِيِّ الدِّينِ ابْنِ تَيْمِيَّةَ شَيْخٌ كَانَ يَلْبَسُ دِلْقًا كَبِيرًا مُتَّسِعًا جِدًّا، يُسَمَّى الْمُجَاهِدَ إِبْرَاهِيمَ الْقَطَّانَ، فَأَمَرَ الشَّيْخُ بِتَقْطِيعِ ذَلِكَ الدِّلْقِ، فَتَنَاهَبَهُ النَّاسُ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ، وَقَطَعُوهُ حَتَّى لَمْ يَدَعُوا مِنْهُ شَيْئًا.»
سیراعلامالنبلاء، ذهبی، ط الرسالة، ج11، ص212. «قَالَ عَبْدُ اللهِ بنُ أَحْمَدَ: رَأَيْتُ أَبِي يَأْخُذُ شَعرةً مِن شَعرِ النَّبِيِّ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- فَيَضَعُهَا عَلَى فِيْهِ يُقبِّلُهَا.
وَأَحسِبُ أَنِّي رَأَيْتُهُ يَضَعُهَا عَلَى عَيْنِهِ، وَيَغْمِسُهَا فِي المَاءِ وَيَشرَبُه يَسْتَشفِي بِهِ.
ورَأَيْتُهُ أَخذَ قَصْعَةَ النَّبِيِّ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- فَغَسلهَا فِي حُبِّ المَاءِ، ثُمَّ شَرِبَ فِيْهَا، وَرَأَيْتُهُ يَشْرَبُ مِنْ مَاءِ زَمْزَمَ يَسْتَشفِي بِهِ، وَيَمسحُ بِهِ يَدَيْهِ وَوَجهَه.»
سیراعلامالنبلاء، ذهبی، ط الرسالة، ج11، ص212. «قُلْتُ: أَيْنَ المُتَنَطِّعُ المُنْكِرُ عَلَى أَحْمَدَ، وَقَدْ ثَبَتَ أَنَّ عَبْدَ اللهِ سَأَلَ أَبَاهُ عَمَّنْ يَلمَسُ رُمَّانَةَ مِنْبَرِ النَّبِيِّ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- وَيَمَسُّ الحُجْرَةَ النَّبَوِيَّةَ، فَقَالَ: لاَ أَرَى بِذَلِكَ بَأْساً.
أَعَاذنَا اللهُ وَإِيَّاكُم مِنْ رَأْيِ الخَوَارِجِ وَمِنَ البِدَعِ»
افزودن نظر جدید