مخاطبین کتابهای چوپرا بخوانند...
دیپاک چوپرا انسان را برای رسیدن آگاهی مطلق، دعوت به سکوت میکند، سکوتی که بدون تفکر است. وی برای شروع سکوت میگوید: «تمرین سکوت یعنیاینکه با خود عهد ببندید مدت زمان معینی فقط باشید.» اما در اندیشه اسلامی اگر کلام و سکوت را در محیطی بدون آفت بسنجیم؛ این کلام است که برتری دارد. همچنین از نظر اسلام سکوت مطلق، کار قابل مدحی نیست؛ زیرا اسلام دعوت به تامل و فکر کردن میکند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکیاز معضلاتیکه در مخاطبین عام کتابهای مروّجان تفکر نوین دیده میشود، درک اشتباه از کلمات و اندیشهی آنان و مطابقتسازی نادرست با عرفان اسلامی است. این افراد در برخورد اولیه با کتابهای این نوع تفکر، بدون اینکه تأملی داشته باشد، آنرا بر مراحل سیر و سلوک در عرفان اسلامی حمل میکند و میگویند این همان است.
یکی از افرادی که از قواعد تفکر نوین پیروی میکند، دیپاک چوپرا میباشد، وی ادعا دارد با نظریه «شفای کوانتومی» خود، میتواند هر بیماری مزمن مثل سرطان را علاج کند. البته این نظریه توسط اساتید فیزیک و پزشکی در غرب رد شده است.[1] خوانندگان مسلمان کتابهای چوپرا نیز از این قاعده مستثنی نیستند و از کلماتی که وی استفاده میکند، برداشتی اسلامی دارند.
دو مثال:
1. دعوت به سکوت: دیپاک چوپرا انسان را برای رسیدن آگاهی مطلق، دعوت به سکوت میکند، سکوتی که بدون تفکر است. حتی برای کوچکترین چیز باید سکوت کرد. وی برای شروع اینکارمیگوید: «تمرین سکوت یعنیاینکه با خود عهد ببندید مدت زمان معینی فقط باشید.»[2] در ادامه میگوید: «وقتی با آن تجربه باقی میمانند، گفتوگوی درونشان اندک اندک آرام میشود. وچندی نمیگذرد که سکوت ژرف میشود.»[3]
ما میبینیم در روایات اسلامی از سکوت به عنوان یکی از بهترین راههای سیر و سلوک نام بردهاند؛ مولای متقیان علی (علیهالسلام) در سخنی حکمتآمیز، بیان می دارد: «آنکه زیاد سخن میگوید، به ناچار دچار اشتباهات فراوانی خواهد شد و هر که اشتباهاتش بسیار شد، حیایش کم میشود و شخص بیحیا، بیتقوا نیز شده که بیتقوایی منجر به مرگ قلب میشود و هر که قلبش مرد، وارد دوزخ خواهد شد.» اما آیا این سکوت که در روایات آمده، آن سکوتی است که چوپرا به آن اشاره کرده است؟ خیر. چرا که اولاً در اندیشه اسلامی اگر کلام و سکوت را به صورت کلی و در محیطی بدون آفت بسنجیم؛ این کلام است که برتری دارد. اصلا نشر معارف الهی توسط پیامبران و اولیای الهی توسط کلام بوده نه سکوت. پس منظور اندیشه اسلامی از سکوت جایی است که آفتی کلام را تهدید کند که در این صورت سکوت برتر است. البته آفت در سکوت نیز هست، گاهی لازم به شهادت و گواهی، نشر و تعلیم حکمت است و گاهی سکوت در مقابل ظالم است که اینها همه قبیح شمرده شدهاند. ثانیاً سکوتی که چوپرا میگوید سکوت مطلق است، یعنی فکر نکند و با عدم فکر کردن به همراه سکوت نمودن، قدرتی کسب کند، از نظر اسلام این کار قابل مدحی نیست، زیرا اسلام دعوت به تامل و فکر کردن میکند.
2. عدم داوری: دیپاک چوپرا مخاطب خود را به عدم داوری تشویق میکند، «امروز درباره هیچ یک از آن چیزهایی که پیش میآید داوری نمیکنم».[4] مخاطب خود را تشویق میکند که در مورد هیچ چیزی داوری نکند! در اسلام نیز از داوری کردن ابتدائی که همان زود قضاوت کردن میباشد، نهی شده است. ولی اینکه انسان هیچ وقت داوری نکند در اسلام مذموم است. در زندگی انسان بسیاری از موضوعات را داوری احاطه کرده است، اصلا پایه و اساس امر به معرف و نهی از منکر داوری بین حق و باطل است، اصل و اساس برائت از ضالمین داوری است و یا اینکه انسان برای تشخیص خوب و بد باید داوری کند.
پینوشت:
[1]. مقالهای در همین سایت؛ «نکاتی در مورد دیپاک چوپرا».
[2]. هفت قانون معنوی موفقیت، دیپاک چوپرا، 1391، نشر قطره، تهران، ص 17.
[3]. همان.
[4]. همان، ص 20.
دیدگاهها
ا.ی
1395/12/15 - 00:26
لینک ثابت
سلام
mohammadtaha
1395/12/15 - 13:04
لینک ثابت
سلام ا.ی. ممنون از نظر و
افزودن نظر جدید