پیامبر اکرم (ص) با دست باز نماز میخواند
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بسیاری از مسلمانان در هنگام قیام نماز، دست راست خود را بر روی دست چپ میگذارند و معتقدند چنین عملی در نماز مستحب است. به این عمل در فقه اهل سنت، اصطلاحاً «قبض الیدین»، «تکتف» و یا «تکفیر» گفته میشود.[1] از سوی دیگر عدهای از مسلمانان این عمل را مکروه[2] و برخی هم حرام میدانند.[3]
این در حالی است که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کسی از صحابه و اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) در نماز، قبض انجام نمیداد و در روایاتی که از طریق شیعه و سنی، در رابطه با نماز پیامبر (علیرغم ذکر همه جزئیات از واجبات و مستحبات) آمده است، بههیچ وجه، مسئله قبض یا تکفیر در نماز مطرح نشده است. زیرا اگر دستبسته نماز خواندن، جزء افعال پیامبر (صلی الله علیه و آله) میبود، باید در گزارشی که اصحاب از توصیف کامل نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله) دادهاند، میآمد، اما میبینیم هیچ اشارهای، به این موضوع نشده است.
در روایتی که محمد بن عمرو بن عطاء، از ابیحمید الساعدی نقل کرده است، توجه کنید: ابوحمید ساعدی که خود از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، در جمع ده نفر از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: من به نماز پیامبر از شما داناترم! گفتند: چهطور؟ شما که بیشتر از ما از پیامبر (صلی الله علیه و آله) پیروی نکرده و بیشتر از ما با ایشان مصاحبت و همراهی نکردهای؟ گفت: بله. اصحاب گفتند: نماز رسول الله را به ما نشان بده و معرفی نما. جواب داد: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وقتی به نماز میایستاد، دستها را تا محاذی شانههایش، بالا میبرد، سپس تکبیر میگفت، تا اینکه بدن ثابت و بیتحرک میشد. حمد و سوره را قرائت میفرمود و به هنگام رکوع دستها تا شانه بالا برده و تکبیر میگفت و سپس به رکوع میرفت. در رکوع، بدن حضرت مستقیم بود، طوری که دستها روی زانو قرار داشت. سر را نه خم و نه بلند میکرد. وقتی سر از رکوع بر میداشت، میفرمود: (سمع الله لمن حمده). سپس دستها را تا محاذی شانه بلند کرده و در حال قیام و سکون بدن، میفرمود: (الله اکبر) و به سجده میرفت. در سجده دستها را از بدن دور میکرد، در حالیکه انگشتان پای حضرت، باز بود. حضرت بین دو سجده، روی پای چپ مینشست. همینطور ادامه میداد، تا سلام آخر، که حضرت روی پای چپ نشسته و تکیه داده بودند. همه آن ده صحابی گفتند: راست گفتی! نماز رسول الله، همان است که نقل کردی.»[4]
اکنون باید از اهل سنت پرسید، چگونه ممکن است، ابوحمید ساعدی که نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دیده و با تمام و کمال نماز حضرت را توصیف میکند و بهقدری توجه دارد، که وضعیت انگشتان حضرت در سجده را گزارش میدهد، دست بسته بودن رسول خدا را، فراموش میکند؟ آیا چنین چیزی امکان دارد؟!
بنابراین معلوم است که اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست بسته نماز میخواند، حتماً نقل میکرد؛ زیرا دست بسته نماز خواندن، آشکارتر از انگشتان باز پا در سجده است. خصوصاً آنکه ده نفر از اصحاب رسول الله، در آن مجلس حضور داشتند و مطلب آقای ابوحمید ساعدی را تأیید کردند. بنابراین معلوم میشود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستباز، نماز میخوانده است، نه دست بسته!
از همین روست که شیعیان به پیروی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (صلوات الله علیهم اجمعین) نمازشان را، دستباز میخوانند.
پینوشت:
[1]. تصریح به بدعت بودن تکتف.
تکفیر (تکتف) سنت یا بدعت؟
[2]. مالک، رئیس مالکیها معتقد است که قبض در نماز واجب، مکروه است. ولی در نمازهای مستحبی هنگامی که قیام طولانی شود مانعی ندارد. الاصبحی، مالک بن انس، المدونه الکبری، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، اول، بی تا، ج1، ص76.
[3]. مشهور علمای شیعه قبض در نماز را به عنوان این که جزئی از نماز باشد حرام میدانند.
[4]. «أَخْبَرَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ عَطَاءٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا حُمَیدٍ السَّاعِدِی فِی عَشْرَةٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم، مِنْهُمْ أَبُو قَتَادَةَ قَالَ أَبُو حُمَیدٍ أَنَا أَعْلَمُکمْ بِصَلَاةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم، قَالُوا فَلِمَ فَوَاللَّهِ مَا کنْتَ بِأَکثَرِنَا لَهُ تَبَعًا وَلَا أَقْدَمَنَا لَهُ صُحْبَةً. قَالَ بَلَی. قَالُوا فَاعْرِضْ. قَالَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم، إِذَا قَامَ إِلَی الصَّلَاةِ یرْفَعُ یدَیهِ حَتَّی یحَاذِی بِهِمَا مَنْکبَیهِ ثُمَّ یکبِّرُ حَتَّی یقِرَّ کلُّ عَظْمٍ فِی مَوْضِعِهِ مُعْتَدِلًا ثُمَّ یقْرَأُ ثُمَّ یکبِّرُ فَیرْفَعُ یدَیهِ حَتَّی یحَاذِی بِهِمَا مَنْکبَیهِ ثُمَّ یرْکعُ وَیضَعُ رَاحَتَیهِ عَلَی رُکبَتَیهِ ثُمَّ یعْتَدِلُ فَلَا یصُبُّ رَأْسَهُ وَلَا یقْنِعُ ثُمَّ یرْفَعُ رَأْسَهُ فَیقُولُ: سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ. ثُمَّ یرْفَعُ یدَیهِ حَتَّی یحَاذِی بِهِمَا مَنْکبَیهِ مُعْتَدِلًا ثُمَّ یقُولُ «اللَّهُ أَکبَرُ». ثُمَّ یهْوِی إِلَی الأَرْضِ فَیجَافِی یدَیهِ عَنْ جَنْبَیهِ ثُمَّ یرْفَعُ رَأْسَهُ وَ یثْنِی رِجْلَهُ الْیسْرَی فَیقْعُدُ عَلَیهَا وَیفْتَحُ أَصَابِعَ رِجْلَیهِ إِذَا سَجَدَ وَیسْجُدُ ثُمَّ یقُولُ «اللَّهُ أَکبَرُ». وَیرْفَعُ رَأْسَهُ وَیثْنِی رِجْلَهُ الْیسْرَی فَیقْعُدُ عَلَیهَا حَتَّی یرْجِعَ کلُّ عَظْمٍ إِلَی مَوْضِعِهِ ثُمَّ یصْنَعُ فِی الأُخْرَی مِثْلَ ذَلِک ثُمَّ إِذَا قَامَ مِنَ الرَّکعَتَینِ کبَّرَ وَرَفَعَ یدَیهِ حَتَّی یحَاذِی بِهِمَا مَنْکبَیهِ کمَا کبَّرَ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ثُمَّ یصْنَعُ ذَلِک فِی بَقِیةِ صَلَاتِهِ حَتَّی إِذَا کانَتِ السَّجْدَةُ الَّتِی فِیهَا التَّسْلِیمُ أَخَّرَ رِجْلَهُ الْیسْرَی وَقَعَدَ مُتَوَرِّکا عَلَی شِقِّهِ الأَیسَرِ. قَالُوا صَدَقْتَ هَکذَا کانَ یصَلِّی.» ترمذی، سنن ترمذی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج2، ص98، باب ماجاء فی وصف الصلاه، ح304
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/05/19 - 07:42
لینک ثابت
سلام خدمت نویسنده محترم
افزودن نظر جدید