بعثت رسول اکرم و اتحاد و همبستگی مسلمانان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نبی مکرم اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بهعنوان آخرین فرستاده و برگزیده خدا در سن چهل سالگی و هنگامیکه در درون غار حرا به عبادت و بندگی معبود مشغول بود، به پیامبری مبعوث شد و عهدهدار مسئولیت خطیر هدایت مردم گردید. این مسئولیت بزرگ از همان آغاز رسالت شروع شد و ایشان در گام اول حضرت علی (علیه السلام) و همسر با وفایش جناب خدیجه (سلام الله علیها) را از این امر مطلع ساخت و ایشان را به دین و آئین جدید که همان اسلام باشد، دعوت کرد.
پیامبر گرامی اسلام در زمانی به رسالت، مبعوث گردید که حداقل مردم آن منطقه، بسیاری از صفات انسانی را فراموش کرده بودند و خُلق و خوی حیوانی داشتند؛ از جمله نمونههای آن، جنگهای متمادی و طولانی بر روی مسائل بسیار ناچیز مادی بود، که گاه سالیان متمادی به درازا میکشید[1] و موجب اختلافات و محرومیتهای اجتماعی برای دو طرف مخاصمه میشد، و یا زنده به گور کردن دختران که میتوان از آن به نسلکشی دوران جاهلیت نام برد.
يكى از كسانىكه در زمان جاهليت دختران خود را زنده به گور كرده است، خليفه دوم عمر بن خطاب بوده است. طبرانى در «معجم الكبير» خود روايتى را با سند صحيح نقل مىكند كه عمر بن خطاب، در حضور رسول خدا (صلى الله عليه و آله) اعتراف مىكند كه دخترانش را زنده به گور كرده است: «حدثنا عَبْدَانُ بن أَحْمَدَ ثنا الْحُسَيْنُ بن مَهْدِيٍّ الأُبُلِّيُّ ثنا عبد الرَّزَّاقِ أنا إِسْرَائِيلُ ثنا سِمَاكُ بن حَرْبٍ قال سَمِعْتَ النُّعْمَانَ بن بَشِيرٍ يقول سمعت عُمَرَ بن الْخَطَّابِ يقول وَسُئِلَ عن قَوْلِهِ (وإذا الموؤودة سئلت)، قال جاء قَيْسُ بن عَاصِمٍ إلى رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم، قال: إني وَأَدَتُ ثَمَانِيَ بناتٍ لي في الْجَاهِلِيَّةِ قال اعتق عن كل وَاحِدَةٍ منها رَقَبَةً قلت إني صَاحِبُ إِبِلٍ قال اهْدِ إن شِئْتَ عن كل وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ بَدَنَةً.[2] نعمان بن بشير مىگويد كه از عمر بن خطاب درباره تفسير آيه «وإذا الموؤودة سئلت» شنيدم كه مىگفت: قيس بن عاصم نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله) آمد و گفت: من در زمان جاهليت هشت دختر خود را زنده بهگور كردم، چه كار كنم؟ آن حضرت فرمود: براى هر كدام از آنها يك بنده آزاد كن. من (عمر) گفتم: من چوپان شتر بودم، آن حضرت فرمود: اگر خواستى براى هر كدام از آنها يك شتر اهداء كن.»
در چنین اوضاع و احوالی رسول اکرم میبایست با حُسن تدبیر و اخلاق شایسته مردم را در ابتدا بهسوی خود متمایل نموده و پس از آن رسالت خود، یعنی تبلیغ دین و آموزههای اسلامی را بهانجام برساند. یکی از موارد موثر و کارآمد در این راه ایجاد وحدت و تشکیل گروههای اسلامی بود؛ چرا که ایجاد حکومت اسلامی بر پایه وجود اجتماع مسلمانان به وقوع خواهد پیوست و این امر جز با تلاش و کوشش طاقتفرسا میسّر نبود. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با همان اجتماع حداقلی و سه نفرهای که داشت، به مسجدالحرام رفته و اقامه نماز میکردند که در این میان تعجب حاضرین را نیز در پی داشت. این اجتماع کوچک با انجام نماز در آن محل، تبلیغی بود برای دین و آئین جدید که بهصورت عملی مردم را با آن آشنا میکرد. گام بعدی دعوت خویشاوندان به دین مبین اسلام از جانب خداوند بود[3] که در آن نیز میتوان به لزوم تشکیل اجتماع و ایجاد همبستگی برای انجام کارهای بزرگ را فرا گرفت که در واقع پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) این شیوه را برای راهبرد دین اسلام در پیش گرفت.
این شیوه بعدها از جانب خداوند بزرگ در قالب آیاتی از قرآن بهعنوان یک دستور به همه مسلمانان ابلاغ شد و همگان را به اجتماع واحد و متکی بودن به یک قدرت واحد، فرا خواند. «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا.[آلعمران/103] و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد». حال شایسته است مسلمانان در عصر کنونی با الهام از آیات وحی و شیوه پیامبر گرامی اسلام با اتحاد و همبستگی در مقابل دشمنان اسلام صف کشیده و در جهت تبلیغ و ترویج اسلام گام بردارند.
پینوشت:
[1]. سیوطی، الدرالمنثور، ایران قم، ج2، ص279-280.
[2]. طبرانی، المعجم الكبير، مكتبة الزهراء - موصل، الطبعة الثانية، 1404هـ – 1983م، ج18، ص337.
[3]. برگرفته از کتاب زندگانی حضرت محمد صلی الله علیه و آله، نوشته: سید هاشم رسولی محلاتی،
افزودن نظر جدید