امام باقر(ع) و سخنان بزرگان اهل سنت درباره او
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگر سیری تاریخی در زندگی امامان معصوم شیعه از کتب شیعه و اهل سنت داشته باشیم، خواهیم دید که زندگی امامان معصوم آینه تمامنمای زندگی انسانهای کامل است. از خصوصیات بارز امامان معصوم، جامعیت آنهاست. لذا توجه به علوم آنها، ایشان را از اخلاق و فضائل دیگر باز نمیدارد و رویآوری به معنویات و عبادت و بندگی، آنها را از پرداختن به زندگی مادی و روابط اجتماعی و اصلاح جامعه اسلامی باز نمیدارد و این در حالی است که انسانهای معمولی در بیشتر زمینههای زندگی، گرفتار افراط یا تفریط میشوند، امام باقر (علیه السلام) در روزگار خود بزرگترین تاثیر علمی و عملی را برای جامعه خویش داشت، بهطوریکه فقهای عصر امام باقر (علیه السلام) را شش نفر معرفی کردهاند و آن شش نفر، همه از شاگردان این امام همام و پسر بزرگوارشان حضرت امام صادق (علیهما السلام) بهشمار میآمدند، چرا که این حضرات معصومین در حقیقت بنیانگذاران دانش اهل بیت (علیهم السلام) بودند و مذهب شیعه اثنی عشری «امامیه» به آن افتخار میکند.
در این مختصر نوشتار نگاهی به کتب اهل سنت میاندازیم تا ببینیم علمای اهل سنت نسبت به این امام (علیه السلام) چه مطالبی را در کتب خود آوردهاند و عقیده آنها نسبت به این معصوم پنجم از امامان شیعه چیست.
کتب و تالیفات دانشمندان و مورخان اهل سنت مانند: طبری، خطیب بغدادی، بلاذری، ابونعیم اصفهانی، ذهبی، ابی داوود، ابوحنیفه، مروزی، زمخشری، قندوزی، و ... سرشار است از سخنان پرمحتوای پیشوای پنجم شیعیان، با عناوین «قال محمد بن علی» «قال محمد الباقر»؛ لذا آنان امام باقر (علیه السلام) را از فقهای بزرگ مدینه میشمارند و میگویند: بدان جهت به او باقر لقب دادهاند که علم را شکافت و اصول و خفایای آن را آشکار نمود و توسعه داد، لذا معتقدند که سخنان مفید و متین در حکمت و مواعظ از ایشان رسیده، از جمله در کتاب شذرات الذهب وارد شده است که از حضرت منقول است که فرمود: «افراد باتقوی، کمهزینه و کم خرجترین و در عین حال پرفایدهترین مردم دنیا هستند و اگر چیزی را فراموش کنی آنها را به تو یادآوری میکنند و اگر به یاد داشته باشی، کمکت میکنند».[1]
و همچنین در کتاب صحیح مسلم از امام باقر (علیه السلام) آمده است که فرمودند: «من با جماعتی نزد جابر بن عبدالله انصاری رفتم، او بسیار پیر و فرتوت شده بود و چشمان او هم نابینا بود، از هر که در اطراف او بود، میپرسید تو چه کسی هستی؟ تا نوبت به من رسید واز من سئوال کرد تو چه کسی هستی؟ و من گفتم محمد بن علی بن الحسین هستم، جابر بسیار خوشحال شد و گفت خیلی خوش آمدی ای برادر زاده و من را نزد خود طلبید و چون گره بر سینه من بود آن را باز کرده و دست خود را بر سینه من گذاشت، گفتم ای جابر مرا خبر بده از حج پیامبر، پس حدیث حج را تمام از برای من بیان کرد، و آن حدیث بسیار طولانی است...».[2]
در متون علمای اهل سنت آمده است که پیامبر به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: «ای جابر! تو در آینده فرزندی از فرزندان حسینم را خواهی دید که هم نام من است، اگر او را دیدی، سلام مرا به او برسان.»[3] و جابر بالاخره در سن پیری امام باقر (علیه السلام) را طبق وعده پیامبر دیدار کرد، و این در حالی بود که جابر تا پیش از این دیدار، همواره میگفت ای باقر کجایی؟ تا روزی که آن حضرت را ملاقات کرد و... .[4]
ابونعیم اصفهانی وقتی از امام باقر (علیه السلام) در کتاب خود نام میبرد با این صفات توصیف میکند: «حاضر، ذاکر، خاشع، صابر، ابوجعفر محمد بن علی الباقر.»[5] و همچنین ابن عساکر هم از مدائنی نقل کرده که گفت: «در حالیکه امام باقر در آستانه کعبه ایستاده بود، شخصی اعرابی بر او وارد شد و به حضرت عرض کرد: آیا زمانی که خدا را عبادت میکنی، مشاهده کردهای؟ تمام حاضرین سر به زیر انداخته، آنگاه امام باقر به او فرمود که من خدایی را که نبینم عبادت نمیکنم. عرض کرد چگونه او را دیدهای؟ فرمود: دیدهها با مشاهده چشمان، او را ندیده است، بلکه قلبها به حقایق ایمان، او را دیده است».[6]
و همچنین ابنحجر هیثمی مینویسد: «محمد باقر (علیه السلام) بهاندازهای گنجهای پنهان معارف و دانشها را آشکار ساخته، حقایق احکام و حکمتها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز بر عناصر بیبصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جاست که او را شکافنده و جامع علوم و برافرازنده پرچم دانش خواندهاند».[7]
ذهبی متعصب هم درباره امام باقر (علیه السلام) سخن زیبایی دارد، او در کتاب خود میگوید: «کان احد من جمع بین العلم و العمل و السودد و الشرف و الثقه و الرّزانه و کان اهلاً للخلافه.[8] از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و اهلیّت برای خلافت داشت».
همچنین ابوزهره یکی از بزرگان ایشان بر مقام و مرجعیت علمی حضرت مهر تایید میزند و میگوید: «کان یقصده من ائمه الفقه و الحدیث کثیرون.[9] از بزرگان فقه و حدیث، خیلیها به قصد بهرهگیری علمی پیش حضرت باقر (علیه السلام) میآمدند».
در نتیجه گستردگی روایات امام باقر در تمام علوم، سبب گردید تا محدثان بزرگ اهل سنت از آن حضرت نقل حدیث کنند، از جمله معروفترین آنها ابوحنیفه است، او با توجه به اینکه بیشتر احادیث وارده از طرق اهل سنت را نمیپذیرد، روایات زیادی از طریق اهل بیت، خصوصاً امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است.[10] که جای بسی تامل را دارد.
پینوشت:
[1]. شذرات الذهب، ابن عماد حنبلی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج1 ص149.
[2]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1420ق)، ج8 ص170. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. تذکره الخواص، سبط بن جوزی، انتشارات الشریف الرضی، قم، ایران، (1376ش)، ص337. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ج2 ص290.
[5]. حلیه الاولیاء، ابونعیم اصفهانی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ص289.
[6]. تاریخ دمشق، ابن عساکر، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ص147، ص148. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. الصواعق المحرقه، هیثمی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ص201. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج4 ص402. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[9]. الامام الصادق، ابوزهره، مطبعه احمد علی، قاهره، مصر، ص22. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[10]. تذکره الحفاظ، ذهبی، نشر دائره المعارف العثمانیه، حیدرآباد دکن، هند، ج1 ص127.
افزودن نظر جدید