فراموشی هویت و نیاز به آن، از علل گرایش به عرفان‌های کاذب

  • 1395/01/07 - 23:02
هویت، عبارت از مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی، فرهنگی، روانی، فلسفی، زیستی و تاریخی همسان است که به رسایی و روانی بر ماهیت یا ذات گروه، به معنی یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر، دلالت کند و آنها را در یک طرف زمانی و مکانی معین به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از سایر گروه‌ها و افراد متعلق به آنها متمایز سازد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بشر به طور فطری هر زمانی به دنبال معبودی (خدا) برای خودش است. دین که از طرف خدا آمده، باعث می‌شود، انسان برای بازگشت به مبدأ خودش همیشه به دنبال راهی باشد که او را به مقصود خویش برساند. با اینکه ادیان در مناطق مختلف جغرافیایی گسترش پیدا کرده‌اند، اما تأثیر متقابل فرهنگهای بومی و دینی بر همدیگر باعث تغییر هویت دین نشده، مگر در بعضی از کشورها که امروز کم رنگ‌ترین هویت دینی و انسانی در آنها به چشم می‌خورد.
هویت، عبارت از مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی، فرهنگی، روانی، فلسفی، زیستی و تاریخی همسان است که به رسایی و روانی بر ماهیت یا ذات گروه، به معنی یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر، دلالت کند و آنها را در یک طرف زمانی و مکانی معین به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از سایر گروه‌ها و افراد متعلق به آنها متمایز سازد.
در دوران کنونی هم، اختلال شخصیت و بحران هویت از مهمترین مشکلات جوامع در حال توسعه و بلکه توسعه یافته به شمار می‌رود. کشور اسلامی ایران هم پیش از انقلاب اسلامی از مشکلات جدی در این زمینه رنج می‌برد و اکنون نیز که در دهه سوم انقلاب اسلامی قرار داریم، شاهد بروز پدیده شکاف نسل جدید پس از انقلاب از نسل دوران انقلاب و آشکار شدن نشانه‌های بحران شخصیت و هویت در برخی از سطوح جامعه هستیم.[1] از جمله مسائلی که در این موقعیت زمانی به دنبال جدا کردن جوانان یک کشور و سوق دادن آنها به سمت اباحی گری و پوچی می‌باشد، عرفان‌های کاذب و نوظهور است.
هر انسانی مایل است به اینکه هویت خاص و شاخصی داشته باشد، از این روی می‌کوشد که خویشتن را دریافته و به دیگران بشناساند. به همین خاطر می‌خواهد فردی ممتاز باشد؛ و برای رسیدن به این مقام خود را به شخص یا گروهی از اشخاص نسبتاً مشهور و ممتاز، متصل می‌کند. به عبارتی خویشتن را با آنها همانند می‌سازد، تا به واسطه امتیاز و تشخصی که آن فرد یا گروه‌ها دارد تا حدی صاحب تشخص و امتیاز گردد.
پس، بحران هویت هنگامی رخ خواهد داد که شخص فاقد توانایی لازم جهت ایفای نقشی که در جامعه از او انتظار می‌رود، باشد. شخصی که فاقد یک هویت اصیل و ثابت بوده و یا آن را به فراموشی سپرده باشد، در زندگی شخصی و اجتماعی، با مشکلات متعددی مواجه خواهد شد.
امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «النَّاس مَعادِنٌ کَمَعادِن الذَّهَب وَ الفِضَّه،[2] انسان‌ها معادن و ذخایری هستند مانند معادل طلا و نقره.» همان گونه که معادن نیازمند به اکتشاف، استخراج، و بهره برداری هستند، استعدادهای ناب نهفته در انسان باید مورد شناسایی، شکوفایی و بهره برداری قرار بگیرند.
امام خمینی (رحمة الله) بحران هویت و شخصیت را از مهمترین مشکلات جوامع اسلامی و از جمله جامعه ایران (قبل از انقلاب) می‌دانستند. باید بگوییم بزرگترین صَدَمِه، صَدَمِه شخصیت بوده و آنها کوشش کردند که شخصیت ما را از ما بگیرند و به جای شخصیت ایرانی و اسلامی یک شخصیت وابسته اروپایی شرقی و غربی به جایش بگذارند.
از نظر امام خمینی (رحمةالله) وابستگی هویتی یک ملت سرآغاز وابستگی در دیگر زمینه‌ها خواهد بود. قدرت‌های بزرگ برای تسلط بر کشورهای دیگر ابتدا آنها را از جهت فکری، شخصیتی و هویتی وابسته می‌سازند و سپس در وابسته ساختن آنها در امور سیاسی، اقتصادی و نظامی توفیق می‌یابند. لذا هر کشور و ملتی که به دنبال استقلال عمل در ابعاد گوناگون می‌باشد، ابتدا می‌بایست به بازنگری در هویت دینی و تاریخی خود بپردازد و از این جهت به استقلال رسد، تا بتواند روی پای خود بایستد ما تا تمام حیثیت خودمان را نفهمیم، نفهمیم که چه بودیم، ما در تاریخ چه بوده و هستیم، تا اینها را نفهمیم استقلال نمی‌توانیم پیدا کنیم، تا فکر مستقل نباشد، کشور شما مستقل نمی‌شود. بروید دنبال اینکه فکرتان مستقل شود. از عوامل مؤثر و بسیار مهم در بازیابی هویت شخصی و دینی، خودشناسی و خودباوری است. یک فرد باید بداند با تکیه بر توانایی‌ها و استعدادهای درونی و روحی خود که بر گرفته از آموزه‌های اصیل و ناب قرآنی-اسلامی است، می‌تواند در رسیدن به قرب الی الله و عرفان اسلامی قدم موثری بردارد.[3]
در نتیجه باید گفت: نیاز به هویت یابی و شکل گیری تصور از خویشتن باعث می‌شود که جوانان به گروه‌ها، افکار و فرقه‌هایی که به ظاهر توانایی هویت بخشی دارند، گرایش پیدا کنند. مدعیان عرفان‌های کاذب و نو ظهور هم با استفاده از ضعف موجود در جامعه، با ارائه نوعی جهان بینی و مسیرهای  به ظاهر جذاب و راحت برای رسیدن به قُرب الی الله؛ و همچنین با ادعای شخصیت بخشی برای جوانان و مطرح کردن ارزش‌های خاصی در اشکال جذاب و زیبا،، به دنبال شکل دهی به هویت جوانان (به صورت کاذب و حُبابی) بوده و به همین خاطر با استقبال از سوی آنان مواجه می‌شوند.

پی‌نوشت:
[1]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه (حوزه نت)
[2]. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 3394.
[3]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه (حوزه نت)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.