پندار اکنکار در مورد خدا

  • 1392/07/18 - 17:21
اکنکار در مورد خداوند یک وجود ذهنی و تخیلی را در نظر می گیرید که هر کسی به هر طریقی که برای او شادی و غیره به وجود می آید در واقع آن شخص خدا را دیده و با او ارتباط بر قرار کرده است.خدای مورد نظر اکنکار خدایی است که وجود خارجی نداشته و تماما در ذهن و تخیل انسان قابل روئیت و ارتباط می باشدٰ؛آن هم خدایی که انسان می تواند او را به هر صورت که می خواهد تصور بکند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_عرفان اکنکار(1) یکی از عرفانهای نوظهور غربی  است‌که هر چند هدف اصلی تمرینات معنوی خود را خدا شناسی معرفی می کند و همواره تاکید می کند که هیچ چیز نباید یک سالک اک را از این هدف اصلی (تمرینات برای رسیدن به خدا) باز دارد. (2)اماخدای مورد نظرش با خدای ادیان الهی فقط در لفظ مشترک بوده و در معنا کاملا متفاوت می باشد. (3)
بزرگان اکنکار در مواردی ادعا می کنند که  خدایان ادیان الهی و در مواقعی هم بعضی از خدایان هندی اساسا وجودخارجی ندارند.
پال تو ئیچل از زبان ربازار تارز،رهبر معنوی خود می گوید:یک چنین خدایی که مسیحیان، یهودیان، جانیست ها، بودایی ها، تائوئیست ها و ده‌ها دین و مذهب دیگردر جهان  وجود ندارد.این نکته در بر گیرنده طبقات سوخشم دش، براهم لوک، دسو آن دوار، بهانو آرگوب ها و جهان های ساچ خاند هم می شود.هیچ کس در سراسر این جهان ها نمی داند مقام حقیقت چیست، هیچ کس درکی از آن ندارد،و از انجا که همه نیاز دارند اتکا به موضع قدرتی داشته باشند،هر طبقه ای برای خود خدایی را وضع کرده است،که از مخیله ساکنین آنها سر هم بندی شده و طی اعصار،در مقام پروردگار پذیرفته شده است.(4)
از این گفته های جناب پال توئیچل برداشت می شود که ایشان  همه خدایان در ادیان مختلف را ساخته و پرداخته اذهان  مردمان پیرو آن ادیان  می داند و بر این اعتقاد است که هیچ کس در این جهان ها نمی داندکه حقیقت چیست، و به نوعی مردمان هیچ درکی از حقیقت ندارند،وبه خاطر اینکه هرکسی باید به قدرت بالاتر از خود اتکا و تکیه ای داشته باشد،در مخیله خود چیزی را وضع کرده که بعد ها به نام خدا و پروردگار آن را پذیرفته و پرستش می کند.(5)
حال سوال اینجاست که چطور خدایان ادیان دیگر ساخته و پرداخته خیالات و توهمات مردمان آن سرزمین و دیار بوده و صرفا برای اینکه خود را ارضا کنند و بگویند که ما هم خدایی داریم رو به خدا پرستی خیالی آورده اند ولی خدای مد نظر در اکنکار خدایی هست که انسان را به حقیقت میرساند و در واقع تنها خدایی هست که از همه خدایان بالاتر و بلند مرتبه تر می باشد. مگر خدای اکنکار چه ویژگی بارزی نسبت به سایر خدایان در ادیان مختلف دارد؟
پیروان اک معتقد هستند که وظیفه هدایت مردم را از جانب خدا به  عهده دارند و پیامبران و کلیه مذاهب و ادیان که رهبرانی چون رسولان خداوند دارند(دروغی بیش نیستند)بنابراین این تنها پیروان اک هستند که راه سعادت را یافته و مستحق پاداش الهی و بهشت هستند.5 واز طرفی هم  پیروان اکنکار بر این باورند وادعا هستند که این عرفان مستقیم ترین مسیر به سوی خداوند است.(6)
نقد و برسی
با توجه به عبارتهای موجود از اکنکار درباره خدا به این نتیجه میرسیم که این حرفها همانند گفته های  پراکننده و مشوش اوشو،سای بابا و امثالهم تنها از خود این افراد بر می آید که ساخته و پرداخته امیان نفسانی و شهوانی آنان می باشد،و در واقع وسیله ای شده برای نائل آمدن و رسیدن به هدف و خواسته های دنیوی و مادی آنان.نکته ای که در تعالیم اکنکار  مطرح است این است که مدعی اند خدا همان چیزی است که هر فردی باور دارد،به همین خاطر هیچ کس نمی تواند درباره خدا تصور نادرست داشته باشد.خدا عبارتست از باورهای فرد.(7)
در یک جا می گویند:خدا آن است که هر روحی باور دارد که باشد.و در جای دیگر می گویند:هیچ بشری به درستی نمی داند شناختش از چیست.8آیا این دو حرف باهم متناقض نیست؟آیا وجود خدا یک معما و چیستان است؟یعنی خدایی که یک نفر انسان جاهل و لا یعقل با خدایی که یک انسان عالم و آگاه میشناسد یکی است و هر دوی آنها درباره خداوند درست فکر می کنند.در اکنکار خدا را ساخته و پرداخته ذهن می دانند و به آن چیزی که درباره خداوند اندیشه می شود همان را خدای موجود و مفرض فردمی دانند.به همین دلیل یک   مست لا یعقل   که برای دست یابی به شادی درونی،به باده نوشی و مصرف مسکرات روی می آورد در حقیقت در جستجوی خداست،چرا که خدا همان شادی اوست.و از طرفی یک عالم بزرگ نیز تمام تلاشش این است که به مقام فنا و از خود به بی خودی برسد و در یک وضعیت شعف و شادی درونی به سر برد.یعنی هردو یک مقصود را دنبال می کنند؟هر دو در جستجوی خدایند؟این دو هیچ تفاوتی باهم ندارند؟ اینجاست که عقل و قوه عاقله و مدرکه هر شخص ذی عقل و صاحب درک و تحلیل در می یابد که چنین منطق و دیدگاهی قطعا  دارای نقص اساسی و بنیادی می باشد و به یک نوعی ساخته و پرداخته یک موجود مادی و محدود،و از طرفی استفاده ابزاری کردن از خدا برای رسیدن به خواسته های نفسانی و شیطانی عده ای نفس پرست چیز دیگری نمی باشد.

 

 

 

 

1-اقتباس از کتاب در آمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب اثر احمد حسین شریفی انتشارات صهبای یقین
2-حکمت اک ،ص6،(ذیل عنوان راه اک-ویدیا)
3-نقد و برسی عرفانهای وارداتی،اکنکار،عرفانهای التقاطی داود رنجبران
4-سرزمین های دور،پال توئیچل،ترجمه هوشنگ اهر پور،فصل دوم،کندوکاوی در ادیان،ص27
5- نقد و برسی عرفانهای وارداتی،اکنکار،عرفانهای التقاطی داود رنجبران
6-همان
7-همان
 

 

دیدگاه‌ها

تو اکنکار ما خدا رو نمی سازیم بلکه ما خدارو نور و صوت میدانیم که مارو راهنمایی میکنه که به دیگران عشق بورزیم صوت خداوند همیشه همراه ماست فرقی هم نمیکنه ما به اکنکار اعتقاد داریم یا نه اگه توی یه جای ساکت باشیم یه کمی تمرکز کنیم صوت خدارو میشنویم میدونید چرا بچه ها میگن خدا نوره چون بچه ها به خدا نزدیکترند وقتی یه ذره فکر میکنید میبینید من چرت و پرت نمی گم در واقع چرتوپرت اوناییکه اون بالا نوشن

اتفاقا چرت و پرت رو تو داری میگی که خدارو فقط نور و صوت میدونی خداوند رو تو وجود تمام نعمتهاش میتونی ببینی هر کس به خدا و اخرت ایمان داشته باشه به همه عشق میورزه نزدیکی خدا و صوت خدا رو تو جایی ساکت نمیبینی نزدیکی خدا و صوت خدا رو وقتی کار خوبی میکنی و دل یه نفر و شاد میکنی میتونی ببینی تو اکنکار خدارو نور و صوت میبینید ولی خدا رو تو لبخند پدر و مادر که خوب بودن تو باعث اون لبخند شده میتونی ببینی صوت خدا رو میتونی تو صدای پرندگان و رودها و دریا و صدای پدر و مادر که با عشق حرف میزنن بشنوی این فرقه احمقانه باعث منحرف کردن ادم میشه نه اینکه باعث خداشناسی شناخت خدا سخت نیست خیلی هم اسونه تا خدارو بشناسی سرت رو بلند کن یه نگاه به زیبای های دنیا کن به خانوادت به آسمون به درخت ها به این همه دنیا و زیبا و بزرگ خدا رو میشناسی دلت رو صاف کن خدا یکیه یکتاس خدا همینجاس خدا همه جاس خدا لحظه ای نزدیکته که کمک به دیگران کنی و خدارو بخاطر توانایی کمک به دیگران شکر کنی خدا رو میشه راحت حس کرد وقتی از یه بچه یتیم دست فروش و گل فروش بدون نیاز به اون محصول فروشش بخری ازش و دلش رو شاد کنی . به خودت بیا

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.