حلول‌گرایی اندیشه مشترکِ عرفان حلقه و کابالا

  • 1394/08/28 - 00:30
حلول در لغت به معنای فرود آمدن و نازل شدن در محلی است. در متون کلامی و فلسفی ادیان توحیدی، حلول مردود شمرده شده و ساحت خداوند از هر گونه مکان و محل منزه شمرده شده است؛ چرا که حلول کننده برای حلول به چيزی (مکان) نیازمند است و باید دانست که ساحت خداوند منزه از هر گونه نیازمندی‌ است. بر اساس دیدگاه اهل حلول، خدا و هستی یک گوهر و سرشت مشترک...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حلول در لغت به معنای فرود آمدن و نازل شدن در محلی است.[۱] در متون کلامی و فلسفی ادیان توحیدی، حلول مردود شمرده شده و ساحت خداوند از هر گونه مکان و محل منزه شمرده شده است؛ چرا که حلول کننده برای حلول به چيزی (مکان) نیازمند است و باید دانست که ساحت خداوند منزه از هر گونه نیازمندی‌ است. بر اساس دیدگاه اهل حلول، خدا و هستی یک گوهر و سرشت مشترک دارند؛ لذا این مفاهیم چنان به هم پیوسته‌اند که هچ شکاف و انقطاعی در آن راه ندارد. یگانگی بین خدا و هستی موجب شده است که با وجود همه گوناگونی‌ها بتوان هر پدیده‌ای را به مبدأ یگانه نهفته در عالم باز گرداند. این مبدأ، خاستگاه وحدت و پیوستگی هستی و سرچشمه زندگی و پویایی آن است که می‌توان با کمک گرفتن از آن همه چیز را تفسیر کرد.[۲] اعتقاد به حلول خداوند در شریعت یهود دیده نمی‌شود؛ ولی در عقاید حلول گرایانه کابالا، خداوند به چند صورت در میان قومش حلول نموده است؛ حلول خدا به صورت«شخینا»[۳] در میان قوم برگزیده‌اش، حلول خدا در تلمود و تورات، حلول خدا در سرزمینش، حلول خدا در معبد سلیمان و حلول خدا در برخی از پیروان قباله.[۴]
در عرفان حلقه نیز بحث حلول کردن خداوند به گونه‌ای مطرح است. طاهری اگر چه خداوند را خالق هستی می‌داند، ولی این خالقیت را به سبب عوامل مختلف تصور کرده است. او شیطان را خالق عالم تضاد می‌داند[۵] و همه ویژگی‌های خالقیت را برای شبکه شعور کیهانی قائل است؛ و به این شکل در آموزه‌هایش خالق‌هایی را معرفی می‌کند. در واقع، هر عاملی که قدرت خدایی برایش تصور شود، با حلول گرایی رابطه دارد. طاهری، در مباحث خود به وحدت با خدا هم اشاره کرده و در واقع در پایان و آخر کار، انسان تمام قدرت خداوند را به دست آورده و خود، خدا می‌شود.[۶]
بنابراین باید گفت: در اندیشه حلول گرایی عقل و وحی که عامل ارتباط میان آفریدگار و آفریننده است نفی شده؛ و مشکل ارتباط میان کل و جزء از راه تجسُّم و قائل شدن به جسمیت خداوند متعال به نوعی حل می‌شود. در چنین اندیشه‌ای تعالی و تقدس آفریدگار آنقدر کم‌رنگ می‌شود تا اینکه در یکی یا برخی یا همه آفریدگانش حلول نماید،. بدین ترتیب او با هستی یکی می‌شود و انسان می‌تواند به طور مستقیم و حتی از طریق حواس پنج گانه او را درک‌ کند.[۷]

پی‌نوشت:
[۱]. برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱۴، ذیل حلول و اتحاد.
[۲]. المسیری عبدالوهاب، دایرة المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه: موسسه فرهنگی مطالعات و پژوهش‌های تارخ خاورمیانه، ص ۱۴۲.
[۳]. شخينا (همان سکينه) به معناي آرامش، رساننده مفهوم حضور الاهي در ادبيات ديني يهودي است.
[۴]. برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱۴، ذیل حلول و اتحاد.
[۵]. جمعی از نویسندگان حوزه و دانشگاه، حلقه اسارت، قم، نشر تسنیم اندیشه، ص ۱۲۳.
[۶]. محمد علی طاهری، مقاله آزمایش آخر.
[۷]. المسیری عبدالوهاب، دایرة المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه: موسسه فرهنگی مطالعات و پژوهش‌های تارخ خاورمیانه، ص ۱۴۶.

برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب حلقه اسارت، نوشته جمعی از نویسندگان حوزه و دانشگاه، قم، نشر تسنیم اندیشه.

تولیدی

دیدگاه‌ها

با سلام -این طاهری بالاخره اعدام میشه یا نه؟

با سلام- این امر به تصمیمات مسوولین قضایی بستگی دارد. اما آنچه روشن است طاهری با ترویج خرافات و مطالب خلاف واقع باعث گمراهی و به انحراف کشیده شدن عده زیادی از مردم به خصوص جوانها شده است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.