روز پیروزی حق بر باطل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حوادث آبان سرشار از حماسهها و دلاوریهای بزرگ است. ماه آبان با همهی سختیها و مشکلاتش، برای ملتی که میدید هر روز رژیم پهلوی عقبنشینی میکند، شیرین و دلچسب بود و آنان را در این راه استوار و پایدارتر میکرد. تلاش برای آشتی دولت و ملّت، ناکارآمد و بینتیجه ماند و نیز رژیم برای رضایت نیروهای ملّی ـ مذهبی نیز موفقیتی بدست نیاورد و از سوی دیگر حکومت نظامی هم نتوانست راهگشا باشد. از این رو تداوم خشونت میتوانست مسکّنی لحظهای برای موج روزافزون اعتصابات و تظاهرات خیابانی باشد. حوادث 13 آبان با وجود اینکه گمان میرفت با برنامهریزی قبلی از سوی نظامیان یا نیروهای خارجی طرحریزی شده باشد ولی از نظر تأثیرگذاری آن بر روند انقلاب، از اهمیّت قابل توجهی برخوردار است. بدون شک تقاضای تشکیل جلسه فوری در کاخ سفید توسط سولیوان قبل از سقوط شریفامامی و دیدارهای پیاپی که شاه با سفرای کشورهای مختلف به ویژه آمریکا و انگلیس داشت، خبر از نوعی هماهنگی قبلی رژیم با تغییر دولت و همچنین راهکارهای جدید میداد علاوه بر این مشاهده شاه از آسمان تهران در روز سیزده آبان نشان از این داشت که دستهایی در کار است تا نظر او را به سوی دولتی نظامی ترغیب کند؛[1] چرا که شاه با استقرار یک دولت نظامی موافق نبود و بارها گفته بود که «یک راهحل نظامی چارهی کار نیست.»[2] سولیوان در مورد چنین اعتقادی که نظامیان به همراهی ساواک وقایع این روز را به وجود آوردهاند تا شاه را تحت فشار قرار دهند، چنین مینویسد: «در تمام آن روز شایعاتی در شهر منتشر شده بود که آتشسوزی امروز تهران، کار عوامل ساواک بوده و ساواک برای وادار ساختن شاه به شدّت عمل و استقرار دولت نظامی دست به این کار زده است.»[3]
تظاهرات دانشجویان و دانشآموزان در این روز با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی به سوی تظاهر کنندگان شروع شد که منجر به زخمی شدن و شهادت تعداد زیادی از آنان شد. دانشآموزان و دانشجویان دختر و پسر با تعطیلی کلاسهای خود به سوی دانشگاه تهران حرکت کردند مردم نیز در طول مسیر به آنان ملحق شده و تظاهرات گستردهای به راه انداختند. روزنامه رستاخیز در گزارش خود از این روز خروج دانشجویان از دانشگاه را آغاز درگیری بیان کرد و نوشت که با رو به رو شدن دانشجویان با سربازان، جنگ و گریزی بین آنان شروع شد که در نهایت به تیراندازی و شلیک گاز اشکآور به سوی تظاهرکنندگان منجر شد و در پی آن، تعدادی از تظاهرکنندگان تیر خوردند.[4]
روزنامهی آیندگان شلیک یک مأمور لباس شخصی به سوی دانشجویان و خلع سلاح او توسط آنان را عامل درگیری در روز سیزده آبان بیان کرد و در ادامهی گزارش خود، خروج دانشجویان از دانشگاه برای رفتن به منزل آیتالله طالقانی را عامل رو به رو شدن آنان با نیروهای نظامی دانست.[5] در مورد نحوهی تیراندازی به سوی دانشجویان، آیندگان چنین نوشت: «مأموران ضمن پخش گاز اشکآور، به تیراندازی ادامه دادند. گرچه تیراندازیها بیشتر هوایی بود ولی برخی از مأموران نیز مستقیما به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی کردند و دانشگاه صحنهی خونین این برخوردها شد.»[6] آنتونی پارسونز که خود نظارهگر وقایع این روز بوده است، چنین میگوید: «... در فواصل دور و نزدیک، شعلههای آتش و دود به چشم میخورد اثاث و مبلمان ادارات و مؤسسات را به وسط خیابان ریخته و آتش زده بودند و در طول خیابان، اتوبوسها و اتومبیلهای سوخته واژگون شده منظره هولناکی به وجود آورده بود.»[7] او در ادامه خاطرات خود به حملهی مردم به سفارت انگلیس میپردازد و مینویسد: ... گروهی از مهاجمین از دیوار سفارت بالا رفته و با پرتاب بطریهای محتوی بنزین قسمتی از ساختمان سفارت را آتش زده بودند. قسمت نگهبانی مقابل سفارت ویران شده و بخش بزرگی از ساختمان دفتری سفارت صدمه دیده بود...».[8] فراگیر بودن تظاهرات در این روز به گونهای بود که تقریبا تمام نقاط مرکزی شهر در آتش میسوخت. بسیاری از مراکز دولتی، سینماها، مشروبفروشیها و بانکها، تخریب و به آتش کشیده شد. پراکنده شدن دانشجویان و تظاهر کنندگان در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران مهمترین عاملی بود که این تظاهرات را گسترده کرده بود.
پینوشت:
[1]. ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، چاپ سوم، نشر انتشارات علم، ص 165.
[2]. همان، ص 363.
[3]. همان، ص 166.
[4]. روزنامه رستاخیز، 14/8/57، ش 1055، ص 1 و 3 و 13.
[5]. روزنامه آیندگان، 14/8/57، ش 3255، ص 1 و 16.
[6]. همان.
[7]. ویلیام سولیوان، پیشین، ص 374.
[8]. همان، ص 376.
افزودن نظر جدید