قوت استنادپذيرى در مكتب شيعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تشیع به مثابه یک مکتب عقیدتی در اسلام، گرایشی خاص بر اساس یک سلسله نظرات و تحلیلهای کلامی و تاریخی است. حدیث «ثقلین» که به وسیله محدثان شیعی و سنی از پیامبر روایتشده و ایشان مسلمانان را پس از خود به پیروی از قرآن و خاندان خویش فرا خوانده بود همراه تعدادی دیگر از روایات نبوی، ریشه اصلی این گرایش را که بعداً با استدلالات کلامی و فلسفی و تاریخی تقویت گردید تشکیل میداد. از جمله امتیازات شیعه، درجه استنادپذیری آن به منابع اصیل اسلامی است. علمای شیعه در طول تاریخ در اثبات مبانی اعتقادی خویش به همه ادله معتبر همچون دلیل عقلی، قرآن مجید و سنت قطعیه تمسک جستهاند. به عنوان مثال در بحث امامت که اصلیترین شاخص تشیع بهحساب میآید به ادله ذیل استناد کردهاند:
الف. دلایل قرآنی
پارهای از دلایل قرآنی امامت و مرجعیت دينى-سياسى اهلبیت عبارتاند از آیه ولایت،[۱] آیه تبلیغ و اکمال،[۲] آیه تطهیر،[۳] آیه اولیالامر [۴] و نیز دهها آیه دیگر که در شأن و فضیلت اهلبیت و یا در بیان جایگاه امامت و مبدأ مشروعیت آن نازل شده است. [۵]
از جمله این آیات، آیه «امامت»[۶] است که مبدأ آن را تعیین الهی میداند و در میان فضایل از همه مهمتر آیه مباهله [۷] است که امیرمؤمنان (علیه السلام) را نفس نبی (صلی الله علیه و آله) خوانده است.
ب. دلایل روایی
چندی از دلایل روایی مورد استناد شیعه بر ولایت اهلبیت، به ویژه امام علی علیه السلام عبارتند از حدیث غدیر،[۸] احادیث دوازده خلیفه،[۹] حدیث ولایت،[۱۰] حدیث وصایت،[۱۱] حدیث منزلت،[۱۲] حدیث خلافت،[۱۳] حديث ثقلین، حدیث سفینه،[۱۴] حدیث امان،[۱۵] و دهها حدیث دیگر در فضایل اهلبیت که شایستگی انحصاری آنان در مرجعیت دینی و رهبری سیاسی را نشان میدهد. برخی روایات فوق از نخستین مراحل اعلام رسالت تا واپسین لحظات حیات بارها توسط پیامبر مطرح و مورد تأکید قرار گرفته است. این احادیث به صورت متواتر نقل گردیده و در صحاح، مسانید و سنن اهلسنت به وفور یافت میشود. آنان هرگز نتوانستهاند در برابر دیدگاه شیعه توجیه خردپذیری از اینگونه نصوص ارائه کنند.
فهرست منتخب منابع حدیثی و روایی شیعه عبارتاند از:
1. الکافی، تألیف ابوجعفر محمد بن یعقوب شیخ کلینی، دارای ۱۶۱۹۹ حدیث.
2. من لایحضره الفقیه، تألیف ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق شامل ۵۹۶۳ حدیث.
3. تهذیب الاحکام، تألیف ابوجعفر محمد بن الحسن معروف به شیخ طوسی دارای ۱۳۵۹۰ حدیث.
4. الاستبصار، که این کتاب نیز تألیف شیخ طوسی است و ۵۵۱۱ حدیث دارد.
5. نهجالبلاغه، مجموعهای از خطبهها، نامهها و حکمتهای منتسب به امام علی (عليه السلام) كه توسط سید رضی گردآوری شده.
6. صحیفه سجادیه، مجموعهای از دعاها و مناجات امام چهارم شیعیان، امام سجاد (عليه السلام).
7. بحار الأنوار، از بزرگترین جوامع حدیثی شیعه به زبان عربی تألیف علامه مجلسی است.
8. وسائل الشیعة فی تحصیل مسائل الشریعة اثر شیخ حرّ عاملی در برگیرنده مهمترین احادیث فقه شیعه در أبواب مختلف است، که در طول ۱۸ سال نگاشته شده است.
9. مستدرک الوسائل، از حسین بن محمد تقی نوری (م. ۱۳۲۰).
۱0. مهج الدعوات و منهج العبادات، کتابی در زمینه ادعیه نوشته سید بن طاووس.
دلایل عقلی
استدلال عقلی شیعه شامل چهار جهت میشود:
۱. استدلالهای عقلی مربوط به ضرورت وجود امام؛
۲. استدلالهای راجع به شرایط امام؛
۳. استدلالهای مربوط به مبدأ مشروعیت و چگونگی تعیین امام؛
۴. استدلالهای راجع به واکنش و پاسخ خداوند به نیازهای جامعه اسلامی همچون قاعده لطف.
آنچه در این راستا شایان ذکر است اینکه هیچ یک از مذاهب اسلامی مانند تشیع از قوّت و کثرت و تنوع ادله و مستندات در اثبات عقاید اساسی و بنیادین خود بهرهمند نیست. بررسی مقایسهای ادله هر یک از مذاهب بر بنیادهای اعتقادی خود گواه روشنی بر این مطلب است.[۱۶]
پینوشتها:
[۱]. مائده، آیه ۵۵
[۲]. مائده، آیه ۳ و ۶۷
[۳]. احزاب، آیه ۳۳
[۴]. نساء، آیه ۵۹
[۵]. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: آیةاللَّه مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۹ و ۱۰
[۶]. «انی جاعلک للناس اماما»، (بقره، آیه ۱۲۴)
[۷]. آل عمران، آیه ۶۱
[۸]. «من کنت مولاه فعلی مولاه»، (مسند احمد، ج ۶، ص ۴۰۱، ح ۱۸۵۰۶)
[۹]. «لَا یَزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِیزًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً، لَا یَزَالُ هذا الْأَمْرُ عَزِیزًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً، لَا یَزَالُ هذا الدِّینُ عَزِیزًا مَنِیعًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً، لَا یَزَالُ أَمْرُ الناس مَاضِیًا ما وَلِیَهُمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا.» (صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۴۵۲)
[۱۰]. پیامبر به امام علی علیه السلام فرمود: «انت ولی کل مؤمن بعدی»، (المعجم الکبیر، ج ۱۲، ص ۷۸)
[۱۱]. «ان لکل نبی وصیاً و وارثاً و ان علیا وصیی و وارثی»، (سنن ترمذی، ج ۵، ص ۶۴۱، ح ۳۷۳۰)
[۱۲]. «انت منی بمنزلة هارون من موسی الّا انه لا نبی بعدی»، (سنن ترمذی، ج ۵، ص ۶۴۱)
[۱۳]. «اخی و وصیی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوه ...»، (کامل ابن اثیر، حوادث سال سوم بعثت)
[۱۴]. «مثل اهلبیتی کمثل سفینة نوح من رکبها نجی و من ترکها غرق»، (سلیمان بن احمد الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۵، ص ۳۵۵)
[۱۵]. «... و اهلبیتی امان لامتی»، (متقی هندی، کنزالعمال، ج ۱۲، ص ۱۰۲)
[۱۶]. چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟، حميدرضا شاكرين؛ قم: نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف، 1387، نوبت چاپ: دوم، تابستان 89، ص 139
دیدگاهها
ناشناس
1393/09/25 - 11:06
لینک ثابت
عالیه
افزودن نظر جدید