توکل کن، هر چه خواستی بخور!

  • 1393/04/20 - 05:17
توکل یکی از صفات حسنه است که از سرچشمه‌ فضائل اخلاقی می‌جوشد که در این حالت اعتماد قلب در همه‌ی امور و کارها تنها بر خداست و انسان تنها به یک قدرت مطلق وابسته است و فقط او را مسبب الاسباب می‌داند. منشاء پیدایش این اعتقاد آموزه‌های غنی دینی و الهی است که در دین اسلام نیز در قرآن به آن اشاره شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ توکل یکی از صفات حسنه است که از سرچشمه‌ی فضائل اخلاقی می‌جوشد که در این حالت اعتماد قلب در همه‌ی امور و کارها تنها بر خداست و انسان تنها به یک قدرت مطلق وابسته است و فقط او را مسبب الاسباب می‌داند. منشاء پیدایش این اعتقاد آموزه‌های غنی دینی و الهی است که در دین اسلام نیز در قرآن به آن اشاره شده است. قرآن، خداوند را قادر مطلق معرفی می‌کند و می‌فرماید: إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[1] خداوند بر هر چيزى تواناست و علم و قدرت همه‌ی موجودات از سوی خالق بزرگ است.

کسی که این صفت را نداشته باشد و با روح و جان او عجین نشده باشد، نشان از ضعف یقین اوست و قلب او هنوز به باورهای الهی نرسیده و درک قدرت خالق مطلق نکرده است. همین مطلب باعث می‌شود تا خداوند توکل را از صفات بارز مؤمنان بیان داشته و بگوید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[2] مؤمنان تنها كسانى هستند كه چون ياد خدا به ميان آيد دل‌‏هايشان مى‌‏ترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمان‌شان مى‌‏افزايد، و همواره بر پروردگارشان توكّل مى‌‏كنند. بنابراین رابطه‌ی نزدیکی بین ایمان و توکل بر خدا وجود دارد و از این حقیقت پرده برمی‌دارد که قدرت ایمان یک مؤمن ناشی از توکلی است که به خالق قدرت دارد و از او استمداد می‌نماید.

اما معنای توکل بر خدا، دست شستن از تلاش برای زندگی نیست. متصوفه چهره‌ای از توکل را نشان می‌دهند که بتواند اعمال و رفتارهای ایشان را در کاهلی توجیه کند. نقل است گروهی بر بشرحافی وارد شدند و گفتند که از شام آمده‌ایم و به حج می‌رویم، رغبت کن با ما؟ گفت به سه شرط: یکی آن که هیچ برنگیریم و هیچ نخواهیم و اگر چیزمان بدهند نپذیریم، گفتند ناخواستن و نا برگرفتن توانیم، اما اگر فتوحی پدید آمد نتوانیم که نگیریم، گفت: شما توکل بر زاد حاجیان کرده‌اید و این بیان آن سخن است که درجواب آن صوفی گفته است که اگر در دل(عهد) کرده بودی که هرگز از خلق چیزی قبول نخواهم کرد این توکل بر خدای بودی.[3]

توکل بر خدا مغایرتی با تلاش و کوشش برای زندگی و نگه‌داری از اموال بدست آمده ندارد، چنان‌که نقل شده؛ مردی بیابانی وارد مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) شد، پیغمبر به او فرمود: آیا پاهای شترت را بستی؟ آن مرد گفت: نبستم و توکل بر خدای نمودم، حضرت فرمود: پاهای شترت را ببند و توکل بر خدای کن.[4]

صوفیان توکل را هم مانند بسیاری از صفات حسنه، وسیله‌ای برای اباحه‌گری خود قرار داده و عقایدی خلاف آموزه‌های دین را نشر می‌دهند. نجم الدین کبری می‌نویسد: در اول درجه‌ی توکل چهار کرامت پیدا شود: طی ارض، و رفتن بر آب و رفتن بر هوا و اکل از کون. یعنی خوردن آنچه خواهد از هر موجودی . یعنی از هر موجودی ماکول مطلوب خود بیرون تواند آورد.[5] با این بیان هر صوفی که به بهانه‌ی توکل دست از کار و تلاش در امورات زندگی کشیده باید مدعی طی الارض و انواع کارهای خارق عادت و فوق العاده باشد و از این گذشته با تصریح نجم الدین کبری، هر خوراکی را اعم از حلال یا حرام که باب میل او باشد می‌تواند بخورد!

راه و روش سلوک صوفیانه به دلیل دوری از اسلام ناب و آموزه‌هایش و همچنین التقاط با سایر عرفان‌های کاذب، توان رساندن انسان به راه راست و کمال را ندارد.

منابع:
1- سوره نحل/ 77 - سوره بقره/ 20
2- سوره انفال/ 2
3-  تذکره الاولیاء ج۱ ص۱۰۹
4- ارشاد القلوب ص ۱۹۷
5- اصول العشره نجم الدین کبری/ انتشارات مولی ص 49

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.