اختلاف در عدد اولياء صوفيه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفيه براي اولياء خود طبقاتي ذکر ميکند و بر هر طبقه نامي نهاده است. اما اختلاف در روايتهاي طبقات صوفيه، ظن به جعلي بودن آنها را تقويت مي کند.
اختلاف روايات عدد اولياء
1- تعداد اولياء به عقيده بعضي صوفيه در هر عصر سيصد و پنجاه و شش کس است که چون از ايشان يکي از دنيا برود ديگري به جاي او مي آيد. اما اين اولياء مراتب و طبقات دارند: سيصد تنان، چهل تنان، هفت تنان، پنج تنان، سه تنان و يک تن. اين يکي قطب است که به عقيده صوفيه عالم به وجود او ميگردد و او قطب عالم است. ميگويند وقتي قطب از عالم برود يکي از سه تنان به جاي او ميآيد. آنگاه يک تن از پنج تنان به مرتبه هفت تنان ميآيد، يکي از چهل تنان به مرتبه هفت تنان ميآيد، يک تن از سيصد تنان به مقام چهل تنان ميرسد و يک تن از نيکان عالم در بين سيصد تنان جايي به دست ميآورد.[1]
2-در تعدد اولياء و مراتب آنها اقوال ديگر هم بين صوفيه هست. از جمله گويند که در مراتب اولياء نخست سيصد تنان هستند که آنها را "اخيار" ميخوانند برتر از آنها چهل تنانند که "ابدال" ميشوند از آنها برتر هفت تنانند که "ابرار"شان خوانند. بالاتر از آنها "اوتاد"اند که چهار تنان باشند. برتر از آنها دو تنانند که "نقبا" خوانده ميشوند و قطب بالاتر از همه است و يگانه عصرست.[2]
از اين مراتب و طبقات هر مرتبه که بالاتر آن را که فرود اوست ميشناسد. اما آنکه فرودست کسي را که از خود او برترست نميشناسد و اين همه در عالم پراکندهاند تا مردم همه از وجود آنها بهره گيرند اما از عامه مستورند و جز خدا کسي آنها را نميشناسد. اين اولياء خدا در غيب هستند، بيدعوي و بيتظاهر. از آنکه روي در خدا دارند و با خلق سر و کارشان نيست.
3-البته نزد جمعي از صوفيه هم مثل شيخ سعد الدين حموي، اولياء خدا فقط دوازده تن بودهاند. جانشينان و نايبان پيغمبر و دوازدهمين آنها مهدي است که خاتم اولياء است و مهدي صاحب الزمان.[3]
آن سيصد و پنجاه و شش تن که ساير صوفيه اولياء ميخوانند به موجب اين قول ابدالند نه اولياء. نفوذ تعاليم شيعه در اين نظريه قابل توجه است و صوفيه شيعه در اين باب به تفصيل تمام سخن راندهاند.[4]
4-سيّد حيدر آملى، در المقدّمات، سه نوع طبقهبندى از مراتبِ اولياء به دست داده كه در هر سه نوع، تعداد ابدال هفت نفر است؛ امّا مرتبه آنان متفاوت است. در طبقهبندى اوّل ابدال بعد از قطب در مرتبه دوم قرار دارند و داراى مقامى بالاتر از رجال الغيب و صُلَحا هستند. در طبقهبندى دوم ابدال پس از قطب و غوث و افراد در مرتبه چهارم واقع شدهاند. در طبقهبندى سوم ابدال پس از قطبالأقطاب ـ كه مقام پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمّه هدي عليهم السلام است ـ و نيز قطب يا غوث و امامان و اوتاد در مرتبه پنجم قرار دارند.
آملى ضمن برشمردن طبقات مختلف اولياء اين نكته را نيز يادآور مىشود كه گاه از ائمّه معصومين - عليهم السلام - تعبير به «اقطاب» و «ابدال» ميشود و ظاهرا اين معنا مُقتَبس از روايات شيعه است. همچنين او به اين نكته اشاره دارد كه گاه مقصود از ابدال هفتگانه، [مجموع]اوتاد چهارگانه و دو امام و قطب است.
آملى همچنين از قول شيخ سعد الدين حمويى، طبقهبندى جديدى را نقل مى كند كه در آن تعداد ابدال هفت نفر است و بعد از قطب و غوث و امامَين و اوتاد و اشباح در مرتبه پنجم از طبقات هفتگانه اولياء قرار دارند و عدد اولياء در مجموع طبقات مذكور منحصر به ۳۶۰ نفر است.[5]
5-شاه نعمتاللّه ولى نيز طبقهبندىهاى متفاوتى از اولياء به دست مىدهد كه در آنها لفظ ابدال گاه به طور خاص و گاه به طور عام مورد استفاده واقع شده است. در طبقهبندى اوّل ابدالِ هفتگانه بعد از اقطابِ دوازدهگانه در مرتبه دوم و ابدال چهلگانه در مرتبه چهارم و سيصد ابدال در مرتبه ششم قرار دارند. در طبقهبندى دوم پس از قطبالأقطاب سه ابدال، پنج ابدال، هفت ابدال، چهل ابدال و سيصد ابدال، قرار گرفتهاند و سرانجام طبقهبندى سوم نيز مشابه طبقهبندى دوم است، جز آن كه ميان مقام قطبالأقطاب و سه ابدال، مقام يك نفر از اولياء واقع است. [6]
ارزيابى متون
متن اكثر قريب به اتّفاق اين احاديث نيز شاهد مجعول بودن آنهاست. محقّقان حديث شناس با تأمّل در متن اين احاديث بويژه در نظر گرفتن نكاتى مانند: تناقض آنها در تعداد ابدال [7]، كم اهمّيت جلوه دادن اعمال صالح (مانند نماز و روزه)[8]، سازش با دشمنان اسلام (به بهانه اين كه ابدال، چيزى را لعنت نمىكنند)[9]تعيين سرزمين شام به عنوان پايگاه رويش ابدال[10] و از همه مهمتر توصيف ابدال به ويژگىهايى كه در احاديث معتبر اهل بيتِ پيامبر خدا - صلى الله عليه و آله - با آنها توصيف شدهاند، مىتوانند آثار و علائم جعل را در بيشتر اين احاديث مشاهده كنند.
منابع:
1- انسان کامل، عزيز نسفي، ص 5
2- ارزش ميراث صوفيه، صص 91 و 92
3-همان
4-همان
5-دانشنامه حديث 12، ص85
6- دائره المعارف بزرگ اسلامى، ج ۲، صص ۳۸۵ - ۳۸۶
7- ر. ك: دانشنامه حديث 12، ص ۱۰۱ (آنچه در باره شمار ابدال روايت شده است)
8- ر. ك: ص ۹۵،دانشنامه حديث 12، ح ۴ و ۵ و ۷
9- ر. ك: دانشنامه حديث 12، ص ۹۳، ح ۳
10- ر. ك: تاريخ دمشق، ج ۱، ص ۳۳۴ ـ ۳۳۷؛ سبل الهدى و الرشاد، ج ۱، ص ۲۷۰ و ص۳۷۰ و منابع ديگر ...
با استفاده از دانشنامه قرآن و حديث 12، صص 86-91
افزودن نظر جدید