درهمتنیدگی کوآنتوم یک نظریه مورد مناقشه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بسیاری از مروجان قانون جذب، مطالب و فرضیات را بهعنوان یک نتیجه علمی و مورد اثبات بیان کرده و یک مصادره به مطلوب انجام میدهند. باید فرق بین نظریه و یک قانون اثبات شده را برای این مروجین بیان کنیم.
طبق نظر دو تن از اساتید گروه «علم اطلاعات و دانششناسی» در دانشگاه رازی کرمانشاه و دانشگاه شهید چمران اهواز، تعریف «نظریه» این است: «نظریه، فرایندی روشمند و نظاممند است. در این فرایند، عنصر پایه و اساسی مفهوم است که در قالب منطقی بهصورت قضیه یا یک گزاره تنظیم میشود و این قضیه یا گزاره میتواند به فرضیهای جهت آزمودن درستی یا نادرستی واقعیت موجود تبدیل گردد. آزمودن فرضیه در این فرایند جهت درک، پیشبینی، تبیین و کنترل پدیدهای است که با ارتباطاتی که با محیط خارج از خود دارد نهایتاً باعث خلق نظریه میشود. بهطورکلی به نظریه و مفهوم آن در طول تاریخ بهعنوان ابزار و روشی جهت بیان دانش و علم توجه شده است؛ مجموعه مفاهیم و گزارههای مرتبط به شکل روشمند و نظاممند باهدف توصیف و تبیین یک مفهوم، پدیده یا رخداد در ساختاری فرضی جهت پیشبینی یک واقعیت است.» [1]
محمد افلاکی بتی از مروجان قانون جذب در کشور میباشد، وی مدعی است مباحث قانون جذب را بر اساس نظریات علمی فیزیک کوآنتوم اثبات میکند و فرایند عمل قانون جذب را بر اساس درهمتنیدگی کوانتومی تبیین میکند. وی چنین استدلال میکند: «تجربههای زیادی دارم با آموزههای قانون جذب نهتنها میشود روی دیگران، بلکه میشود روی اختیار دیگران هم اثر گذاشت. افلاکی در ادامه توضیحات خودش چنین ادامه میدهد که یک موضوعی به نام درهمتنیدگی کوانتومی وجود دارد. یعنی وقتی یک ذره با ذره دیگری درهم میتند و (میپیچد) وقتی یکی از ذرات یک حالتی پیدا میکند، ذره دیگر هم همان حالت را پیدا میکند. مافوق سرعت نور هم را میفهمند و شعور دارند.». [2] از این مطلب، ایشان نتیجه میگیرد که افکار ما با تنیدن در وقایع خارجی باعث تغییر وقایع خارجی میشوند.
همانطور که در توضیح نظریه ذکر شد، نظریات، یک اندیشه و مفهوم است که سعی میکند بهعنوان ابزار و روشی وقایع را توضیح و فرآیندش را تبیین کند. صرف داشتن یک نظریه، باعث درست بودن آن نمیشود. در موقعیت و حادثه «الف» ممکن است دهها نظریه داده شود، ولی آن نظریهای مقبول میشود که بشود آن را آزمایش و نتیجه آزمایش را منطبق با نظریه یافت؛ حداقل شواهد یک نظریه باید بیشتر از نظریات دیگر باشد تا به آن توجه شود.
محمد افلاکی و سایر مروجان قانون جذب با نظریات فیزیک کوآنتوم، روش غیرعلمی و غیر اثبات شدهای را بهعنوان پیشفرض، یک نتیجه علمی اثبات شده تلقی میکنند؛ درحالیکه مخالفان زیادی با این نظریه وجود دارد. افلاکی مدعی است، این مطالب خود را آزمایش کرده و نتیجه آزمایش منطبق با نظریات وی است. اما وی شرایط و شاخصهای یک آزمایش علمی، از جمله کنترل عوامل تأثیرگذار، عدم سوگیری مورد آزمایش و آزمایش کننده، تفکیک بین گروه معیار (مورد آزمایش) و گروه شاهد و... را رعایت نکرده است.
افلاکی از افراد زیادی که این دوره را نتیجهبخش میدانند، صحبت میکند و آنها را معیار درستی ادعایش میداند. سؤالی که افلاکی باید جواب دهد این است که چرا وی، از افراد زیادی که در دورههای وی شرکت و دورهها را نتیجه بخش نمیدانند، صحبت نمیکند و آنها را معیار باطل بودن ادعاهایش معرفی نمیکند. در نهایت باید گفت نظریات مباحث فیزیک کوآنتوم، اسم و عنواناش کاملاً مشخص و هویداست که یک «نظریه» است نه بحث آزمایش شده علمی که اثبات شده است.
پینوشت:
[1]. بازنگری در تعریف نظریه با رویکرد کتابشناختی، غلامرضا حیدری و فریده کعبعمیر، مجله مطالعات دانششناسی، سال ششم، شماره 20، پاییز 98، ص 75 تا 93.
[2]. ایتای افلاکی. کلیپ توضیح «درهم تنیدگی کوانتومی»
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید