چگونگی روند فریب مردم، توسط مروجان قانون جذب
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بیکاری و نرسیدن به آرزوهای شغلی، خانوادگی و... این روزها مشکل خیلی از مردم عصر ما میباشد. ما در عصر مصرفگرایی هستیم و آرزوهای طولانی و غیرمتناسب با توانایی و ظرفیتهای خود میخواهیم. ناکامیها هم طبیعی است. تصور کنید در یک محیط مثلاً ما 100 شغل با موقعیت اجتماعی و مالی و... عالی داریم، 2 هزار نفر هم حداقل جویای کار داریم که تقریباً همه میخواهند یکی از آن افرادی باشند که یکی از آن 100 شغل را به دست میآورد؛ در هر صورت از هر 20 نفر، فقط 1 نفر میتواند موفق به کسب آن شغل شود و بقیه علیرغم میل باطنی از کسب این شغل کنار گذاشته میشوند.
برخی با پذیرش این شکست، دنبال فعالیت دیگری میروند و یا اولویتهای ارزشی و انتخابی خود را ارزشمند دانسته و با ملاکهای دنیایی و مادی به انتخاب شغل نگاه نمیکنند؛ اگر جزو این 100 نفر بودند خوب بود، اما اگر نبودند دنبال مسیر دیگری میروند. بعد این شکست، برخی از افراد برای رسیدن به خواستههای خود به جای یک شغل، در دو شغل یا چند شغل مشغول فعالیت میشوند. در برخی موارد هم زن و شوهر هر دو سرکار میروند تا به آن ایدهآل مالی و... برسند. برخی سعی در زندگی با قناعت و لذت بردن از داشتهها دارند. برخی شانس خود را در مسیرهای دیگر امتحان میکنند.
برخی از این افراد ناکام به دنبال راهی هستند که حتماً جزو دارندگان شغل، ثروت و... خیلی بالا باشند. در اینجا به هر مستمسکی دست دراز میکنند و آنرا واسطه قرار میدهند، در این هنگام که فضای هیجانی و اضطرار خودساخته وجود دارد، پای شیادانی پیدا میشود که میخواهند «از این نَمد کلاهی برای خود ببافند». این شیادان سراغ این افراد ناکام رفته و به آنها اطمینان میدهند که اگر به سخنان آنان گوش دهند به خواستههایشان خواهند رسید.
این اساتید خودخوانده مروج موفقیت، ابتدا محدودیت منابع را نفی میکنند و با تلقین و تکرار و روشهای مختلف به مخاطب میقبولانند که هیچ محدودیتی در عالم ماده وجود ندارد و اینجا اصل «فراوانی» را به شکلهای محتلف تقریر میکنند؛ یعنی در عالم هستی همه چیز به میزان زیاد وجود دارد و اگر کسی دارای موفقیت، ثروت و... نیست به علت محدودیت منابع یا حتی عدم تلاش و کوشش و... نیست، بلکه علت این است که روش به دست آوردن آنها را نمیدانند و این شیادان بیان میکنند که این روش را آنها بلد هستند.
ابتدا با قانون فراوانی، این محدودیت منابع را انکار میکنند که اولین انحراف از مسیر موفقیت حقیقی است؛ انسانی موفق است که استعداد، شرایط، سرمایه و تواناییهای خود را درست تشخیص و با مدیریت آن بتواند به هدف برسد. مروجان قانون جذب ابتدا با ایجاد خیالاتی به نام قانون فراوانی، افراد را از واقعیت دور میکنند و محدودیتهای در غیر کنترل بشر را انکار میکنند. مخاطبان این افراد، چون عاشق رسیدن به خواستهها و امیال خود هستند، انگار عقل خود را کنار گذاشتهاند و هر سخن ولو غیرمعقول را میپذیرند، هوس رسیدن به ثروت، موفقیت و خواستهها باعث میشود قوه شناخت انسان کژکاری پیدا کرده و معیوب شود. امام علی علیهالسلام میفرماید: «الهَوی شَرِیکُ العَمی»؛ [1] «هوس شریک کوری است.» یعنی همانطور که کوری مانع دیدن حسی است، هوس نیز مانع دیدار عقلی است؛ بنابراین، هر دو مانع در شناختند.
از اینرو است که مروجان قانون جذب دائم بر تقویت و جولان هوسهای انسان، تأکید دارند. کسی که دائم در خیالات خود به ثروت، موفقیت، ماشین، خانه و زندگی آنچنانی و... فکر میکند و در اوهام خود سوار اتومبیل رؤیایی به سمت ویلای رؤیایی رانندگی میکند، با دست خود، چشم ادراکی خود را کور میکند.
پینوشت:
[1]. امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، نامه ۳۱.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید