پیرامون اَوِستا | چرا کسی نمیتواند اَوِستا را تا انتها بخواند؟!
چرا کمتر کسی میتواند اَوِستا را از ابتدا تا انتها بخواند؟ به دو دلیل: نخست اینکه بخشی از اَوِستا نامفهوم است. دوم اینکه به عنوان کسی که اوستا را یک دور خوانده عرض میکنم که «اَوِستا، کتابی به غایت سَرد و بیروح است».
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اَوِستا کتاب دینی زرتشتیان اکنون حدود 83 هزار واژه و نسخه رایج آن نزدیک به 1300 صفحه است.
به راستی، چرا کسی نمیتواند اَوِستا را از ابتدا تا انتها بخواند؟!
در پاسخ به این پرسش باید بگویم که اولاً این پرسش، درست نیست. صحیح آن است که بگوییم: «چرا کمتر کسی میتواند اَوِستا را از ابتدا تا انتها بخواند؟» آنگاه به این پرسش درست میتوان پاسخی صحیح داد:
نخست: بخشی از اَوِستا نامفهوم است.
بخشی از اَوِستا، مربوط به دورانی بسیار کهن است که دست بلند تاریخ، به آستان آن نمیرسد.[1] موبدان زرتشتی به این گمان که این واژگان و عبارات، مقدس و رمزآلود هستند، الفاظ را از بَر میکردند، اما معنای آن را نمیفهمیدند. برخی هم باور دارند که بخشی از عبارات اَوِستا، سخنانی بیمعناست که سراینده در حالت مَستی و نشئگی سروده است.[2] به هر روی، امروز اوِستا شناسان بر این نظرند که بخشهایی از اوستا نامفهوم است.[3]
دوم: کتابی سَرد و بیروح؛
سالهاست که در عرصه دین زرتشتی، میخوانم، مینویسم، میشنوم و میگویم. در این سالها همواره شاهد آن بوده (و هستم) که موبدان زرتشتی و سرکردگان نوزرتشتی، سخنانی میگویند که عموماً در تضاد با متن اوستا است. برایم جای پرسش بود که چرا چنین است؟ چرا این افراد، اغلب، تخیلات و بافتههای عاطفی و احساسی خود را به اَوِستا و دین زرتشتی نسبت میدهند؟ به نظرم رسید که آنان، دروغ گفتن را دوست میدارند. اما پس از چندی، به این نقطه و نکته رسیدم که اکثر قریب به اتفاق آنان، اصلاً اَوِستا را نخواندهاند و با تعالیم واقعی اوستا آشنا نیستند. بلکه آنچه از دوران کودکی از خود و جامعهی خود یافتهاند و آنچه از اشعار عاشقانه خواندهاند را یکسره به دین زرتشتی نسبت میدهند. به عبارتی چون اَوِستا نخواندهاند، پس میکوشند که این خلأ / شکاف را با سخنان رمانتیک و جذاب پُر کنند.
اما چرا آنها اَوِستا نخواندهاند؟ این همان پرسشی است که نخست پرسیدیم. به عنوان کسی که اوستا را یک دور خوانده و نکتهبرداری / خلاصهنویسی کردم، عرض میکنم که «اَوِستا، کتابی به غایت سَرد و بیروح است». بنده، در مدت حدود یک سال، هر روز چند ساعت (بین 2 الی 6 ساعت) اوستاخوانی کردم. ناچار به خواندن آن بودم. چون تماشاگر هجمههای ناجوانمردانه زرتشتیان / نو زرتشتیان به پیامبر و اهلبیت علیهم السلام بودم. انگیزه دفاع از مکتب اسلام، مرا به نقطهای رساند که خود را ناگزیر از آن دیدم که بنشینم و اَوستا را بخوانم و هر سختی و رنجی را تحمل کنم. انصافاً هم بسیار رنج کشیدم. خواندن اوستا برای من چنین بود که هر روز به مدت چند ساعت، به پاره سنگی سخت و بیروح نگاه کنم، همین قدر خستهکننده و کسالتآور... تنها آنجایی که نکتهای به منظور دفاع از اسلام مییافتم، به وجد میآمدم.
پیوست:
یکی از دوستان، چند روز پیش فرمودند: کتاب اَوِستا به گزارش جلیل دوستخواه، توسط انتشارات مروارید به چاپ بیستم رسید! این نگران کننده است! پاسخ دادم که اَوِستا در آبان 1402، به چاپ 24 ـُم رسید و این اصلاً جای نگرانی ندارد. چون اکثر کسانی که این کتاب (دوره دو جلدی) را به قیمت 1,100,000 تومان (به نرخ آبان 1402) میخرند، به خاطر جلد قطور، زیبا و خوش رنگش میخرند (به عنوان دکور و زیبایی منزل!) و ثانیاً هر کس اوستا بخواند، محال است که زرتشتی شود.
پینوشت:
[1]. ابراهیم پورداود، گاتها کهنترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، 1378، ص 41.
[2]. والتر برونو هنينگ، زرتشت سياستمدار يا جادوگر؟، ترجمه کامران فانی، تهران: انتشارات معین، 1390، ص 29.
[3]. بنگرید به: «گواهی مستشرقان به نامفهومی گاتها»
دیدگاهها
saman
1402/08/25 - 22:19
لینک ثابت
کانال «باستاننامه» پیرامون
مانی
1403/01/14 - 02:01
لینک ثابت
اجر جزیل شامل حالتان
افزودن نظر جدید