«فبک» و پرورش ذهن استدلالی
.
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ یکی از علل اصلی جذب افراد به گروهها و فرقههای انحرافی، نداشتن ذهن انتقادی و تحلیلی است. برای رفع این خلأ، افراد باید یاد بگیرند که هر موقع با یک ادعا یا بحثی مواجه شدند و مدعیان از آنان پذیرش خواستند، بتوانند بگویند که برای قبول، نیاز به دلیل داریم. شما دلیل این ادعا را ارائه کنید، بعد من روی این دلیل فکر و مطالعه میکنم، با متخصصین این موضوع هم مشورت میگیرم، اگر دلیل شما درست بود، آنگاه بنده این ادعا را باور میکنم.
یکی از موقعیتهای مهم پرورش ذهن انتقادی، در دوران کودکی است که با یک دوره آموزشی به نام «فبک»، یعنی فلسفه برای کودکان، میتوانیم کودکانی با ذهن تحلیلی پرورش دهیم.
شروع فبک اینگونه بود: «در سال 1960 «میتو لیپمن» استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا در نیویورک، متوجه این مسئله شد که دانشجویان او فاقد قدرت استدلال و قضاوت هستند. او متوجه شد که برای رفع این عدم توانایی، دیر شده است و این مسئله ریشه در آموزشهای دوران کودکی آنها دارد. او در سال 1970 میلادی کتاب «کشف هری استوتلیمر» را نوشت و آن را با آزمایشات عملی به مرحله اجرا درآورد. این کتاب شامل تمرینهای ساده فلسفهای بود که به معلّمان بسیاری داده شد تا آنها را با دانش آموزان خود کار کنند. چند سال بعد نتیجه آزمایش نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان میتواند توانایی تحلیل و استدلال در بزرگسالی را تا حد بسیار زیادی تقویت کند».[1]
در آموزههای دینی، به اندیشهورزی و اهميت تفکر بسیار تأکید شده است. روايت مشهور از امام صادق علیهالسلام این چنین میفرماید: «تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَيرٌ مِن عِبادَةِ سَنَةٍ »[2]؛ «یک ساعت فكر كردن، از یک سال انجام عبادت بهتر است». اگر انسان یک سال روزه بگيرد و شبانهروز عبادت كند، ارزش یک ساعت مطالعه و فكر كردن، از آن یک سال بالاتر است. یکی از علل این امر این است که افراد زیادی هستند که اهل عبادت و تهجد بودهاند، ولی چون قدرت تحلیل و تفکر نداشتند، دچار فرقهها و گروههای انحرافی شدند؛ به عنوان نمونه جریان انحرافی خوارج، به علّت عدم تحلیل و قدرت تفکر، بر علیه امام علی علیهالسلام شورش کردند و به جنگ برخواستند. در حال حاضر هم شبهمعنویتها و فرق انحرافی، از همین نداشتن قدرت تحلیل و استدلال مردم، سوء استفاده کرده و آنان را جذب میکنند.
در هنگام مواجه با اعضای فرقههای انحرافی، ابتدا باید قدرت تحلیل و تفکر انتقادی در آنان را ایجاد یا تقویت کنیم. با آموزش فبک، از گرفتار شدن کودکان به فرقهها میشود جلوگیری کرد. همچنین اگر در خانوادهای که عضو یک فرقه هستند کودکی باشد، علاوه بر اینکه با فبک خودش گرفتار نمیشود، با پرسشهای بنیادین و تحلیلهای ذهنی، مبانی فرقه را به چالش کشیده و باعث میشود خانواده و اطرافیان نیز از مبانی فرقه دست کشند، یا دستکم در مبانی آنان شک و تردید ایجاد میکند.
پینوشت:
[1]. سایت باهوشک، فبک چیست؟ فلسفه برای کودکان را چگونه به کودکان خود آموزش دهیم؟، 2/ 11/ 1400، نویسنده: تحریریه باهوشک.
[2]. ميزان الحكمه، ج 7، ص 543 ، به نقل از بحارالانوار، ج 71، ص 327.
محمدجواد نصیری
افزودن نظر جدید