اشکالات کتاب «تشویق السالکین»

  • 1402/05/14 - 12:10
نویسنده کتاب تشویق السالکین، برای اشتقاق کلمه صوفی، دو احتمال را بیان نموده است؛ احتمال اول او این بوده که از کلمه صُفِّه مشتق شده است (در صورتی که این مطلب، طبق قواعد زبان عربی صحیح نمی‌باشد) و احتمال دوم این بوده که از کلمه صوف به معنای پشم، مشتق شده است (که طبق قواعد زبان عربی این احتمال درست می باشد).
تشویق السالکین

.

پایگاه جامع فرق،ادیان و مذاهب_ کتاب تشویق‌السالکین از دیرباز منسوب به شیخ محمدتقی مجلسی (پدر علامه مجلسی) بوده است، اما این انتساب برای محقیین ثابت نیست و برای عدم انتساب این کتاب به شیخ محمدتقی مجلسی، دلائلی همچون اشکالات محتوایی، ادبی و بیان روایاتی مجعول از صوفیه ذکر نموده‌اند و با وجود این اشکالات، نمی‌توان این کتاب را به عالم بصیری مثل شیخ محمدتقی مجلسی نسبت داد؛ مقاله پیش‌رو در پی نشان دادن ضعف‌های محتوایی این کتاب می‌باشد.

یکی از اشکالاتی که در این کتاب وجود دارد، در مورد محل اشتقاق کلمه صوفی است که از چه کلمه‌ای مشتق شده است. در این زمینه، بین محققین اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی بدون رعایت قواعد، لغت یا تحقیق تاریخی، به اصرار می‌خواهند ثابت کنند که صوفی، مشتق از صفا یا صُفِّه یا صَف یا امثال آن است.

صاحب کتاب تشویق السالکین، از جمله افرادی است که در بیان ریشه اشتقاق کلمه صوفی دو احتمال را بیان نموده است؛ در احتمال اول خویش می‌نویسد: «و بالجمله فضیلت اصحاب صفّه محتاج به بیان نیست و هریک از ایشان را صفی می‌گفتند، یعنی مشوب به صُفِّه تا به کثرت استعمال، صاد را اشباع و فام را مخفف ساخته‌اند، صوفی شد.»[1]

این کلام دارای اشکالات تاریخی و زبان‌شناسی است. اشکال تاریخی مطلب او این است که جریان صُفّه، یک جریان تلخ اقتصادی بود که مورد تأیید نبی مکرم اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نبوده و خود حضرت نیز سعی در از بین بردن فقر در بین این جریان (به وسیله عقد اخوت و...) داشتند. پس فقر در بین اصحاب صفّه، به خاطر هجرت آنها از مکه به مدینه بوده و ارتباطی با فقر ناشی از بی‌توجهی به مال دنیا، تهذیب نفس و انتخاب فقر نداشته است. البته در بین این افراد، افرادی چون سلمان و ابوذر وجود داشتند که دارای مقامات عرفانی نیز هستند، اما این سیره بین اصحاب صفّه شایع نبوده است. در واقع نویسنده تشویق السالکین، فقط برای فضیلت‌تراشی متصوفه، آنها را به اصحاب صفّه نسبت داده و این نظر را بیان کرده است.

همچنین، طبق دستور زبان عربی، نسبت صوفی به اهل صفه غلط است؛ زيرا اگر منتسب به اهل صفه بودند، می‌بايست صفّی ناميده می‌شدند. چطور ممکن است که این کتاب منسوب به مجلسی اول باشد درحالی که محل اشتقاق صوفی را کلمه صُفِّه دانسته است و حال آنکه این کلام، دارای اشکالات ادبی است؟ این‌گونه اشتباه فاحش ادبی، از شخصیتی مثل مجلسی اول، بعید می‌باشد.

صاحب تشویق السالکین بعد از بیان نظر اول، دیدگاه دیگری را بیان می‌کند که قرائن بسیاری در درستی و صحت این دیدگاه وجود دارد و با استناد به قول شیخ سهروردی می‌نویسد: «چنانکه شیخ ابوسعید سهروردی و غیره در وجه تسمیه این جماعت به صوفی، گفته‌اند: «ایشان پشمینه پوش بودند. ایشان را صوفی می‌گفتند و موید این قول است کلام حضرت امیر علیه‌السلام که در میان این طایفه مشهور است. شیخ ابن جمهور احسائی که از اکابر علمای شیعه است در کتاب عوالی روایت کرده که آن حضرت فرموده‌اند: تصوف را از صوف گرفته‌اند و این سه حرف است، صاد از صبر و واو از وفا و فاه را از فقر و فتاه».[1]

کلام شیخ ابوسعید سهروردی در مورد محل اشتقاق کلمه صوفی صحیح می‌باشد، ولی آن حدیثی که به آن استناد شده، قابل اعتماد نیست؛ زیرا این حدیث در کتاب عوالی بدون سند بیان شده است و در منابع معتبر حدیثی وجود ندارد و این قرائن، نشان می‎‌دهد که این روایت معتبر نیست.

افراد مختلفی از بزرگان صوفیه و محققین عرصه تصوف‌پژوهی قائل هستند که کلمه «صوفی» از صوف مشتق شده است؛ دکترقاسم غنی در کتاب تاریخ تصوف در اسلام در این‌باره می‌نویسد :«حاصل آنکه نزدیکترین قول‌ها به عقل و منطق و موازین لغت این است که صوفی کلمه‌ای است عربی و مشتق از لغت «صوف» یعنی پشم... و نیز لغت تصوف، مصدر باب تفعل است که معنای آن پشمینه پوشیدن است، همانطور که «تقمص» به معنای پیراهن پوشیدن است... . در بین صوفیه هم از عوام طایفه که بدون رعایت قواعد لغت یا تحقیق تاریخی، به اصرار می‌خواهند بقبولانند که صوفی، مشتق از صفا یا صفه یا صف یا امثال آن است. جماعتی از بزرگان صوفیه از قبیل ابونصر سراج، صاحب کتاب اللمع و نیز دسته‌ای از بزرگان علمای غیرصوفی از قبیل ابن خلدون، ابن تیمیه و ابن الجوزی، همه متفقند بر اینکه دو کلمه صوفی و تصوف، از لغت صوف مشتق شده است».[2]

با توجه به اظهار نظرهای مختلف درباره اشتقاق واژه صوفی و کلام بزرگان تصوف و واژه شناسان، اشتقاق کلمه صوفی از صُوف (پشم)، از همه شقوق آن بیشتر قوت می‌گیرد و سخن کسانی که سعی کرده‌اند محل اشتقاق این کلمه را غیر از صُوف بیان نمایند، نادرست است؛ پس چنین اشتباهات فاحش، از عالم بزرگی همچون مجلسی اول بسیار بعید است. لذا با توجه به وجود اشتباهات تاریخی و ادبی که در این کتاب وجود دارد، انتساب کتاب تشویق السالکین به عالم برجسته‌ای همچون مجلسی اول، بسیار اشتباه است و نمی‌توان این کتاب را منسوب به ایشان دانست.

پی‌نوشت:
[1]. محمدتقی مجلسی، برد الیقین (هفده رساله عرفانی)، رساله تشویق السالکین، آیت اشراق، اول، 1388 ش، ص313.
[2]. غنی، قاسم ، تاریخ تصوف در اسلام، تهران ، زوار، 1389 ش، یازدهم، ج 2 و 3، ص 52.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.