خودتحقیری اجتماعی یکی از علل ایجاد موج کرهای
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آلفرد آدلر یکی از نظریه پردازان مهم در حیطه روانشناسی معتقد است انسانها همگی با یک حقارتی زندگی میکنند. برای مثال یک نفر چهره خوبی ندارد و یک نفر قد بلندی ندارد و به هر نوعی مشکل را در خود احساس میکند. این حقارت عضوی، باعث می شود که افراد احساس حقارت کنند. اگر این حقارت منجر به منفعل شدن شود یک امر منفی است، اما اگر این حقارت و کمبود باعث شود انسانها برای جبران این نقیصه، آن نقیصه را برطرف کنند. یا در سایر حوزهها پیشرفت کنند تا این نقصان، کم اهمیت شود. امری است که در رشد و شکوفایی انسان مؤثر است. اذا امری مثبت تلقی میشود. اما گاهی این حقارتها و تحقیرها باعث میشود یک شخص برای جبران حقارت خود دست به اعمال نادرستی بزند و از طریق غیرمشروع سعی کند نقیصه را برطرف کند، اینجا شروع مسیر انحراف است.
این مسئله وقتی عمومی شود تبدیل به خود تحقیری و احساس حقارت جمعی میشود؛ مثلا کشور کره سالها تحت سیطره و استعمار و تصرف کشورهای همسایه بوده است. ژاپن بیشترین تحقیرها را به ملت کره وارد کرده است. در سال 1910 کره پس از سالها جنگ، ارعاب و دسیسههای سیاسی به امپراطوری ژاپن ضمیمه میشود. این کشور تا سال 1945 بخشی از ژاپن در نظر گرفته میشد. امپراطوری ژاپن به منظور ایجاد کنترل بر مستعمره جدید خود، نزدیک به 100 هزار خانواده ژاپنی را در کره ساکن کرد. مدارس و دانشگاههای کره از صحبت کردن به زبان کرهای منع شدند، مقامات ژاپنی بیش از 200 هزار سند تاریخی کرهای را سوزاندند، آموزش تاریخ از روی متون غیرتأیید شده جرم شد، دولت ژاپن استفاده از اسامی غیرژاپنی را برای مردم کره ممنوع و از ارائه خدمات عمومی به کسانی که نام غیرژاپنی داشتند امتناع کرد. نزدیک به 725 هزار کرهای مجبور شدند در کارخانهها و معادن و دیگر مستعمرات ژاپن در شرایط بسیار سختی برای دولت این کشور کار کنند. همچنان با شروع جنگ جهانی دوم، ژاپن صدها هزار زن کرهای را مجبور کرد تحت عنوان «زنان آسایش» در فاحشه خانههای نظامی دولت ژاپن به سربازان ژاپنی خدمت کنند.
دولت استعمارگر ژاپن، به طور گسترده این «خانههای آسایش» را گسترش داد. زنان قربانی، تا چند سال پس از پایان جنگ جهانی و پایان اشغال کره همچنان به سربازان ژاپنی و آمریکایی خدمترسانی اجباری میکردند. برآورد میشود که ۹۰ درصد این زنان در طول جنگ بهدلیل آسیبهای وارد شده کشته شدند. دولت ژاپن هم اسناد این فجایع را در همان سالهای ابتدایی بعد از اشغال از بین برده است. بعد از سال 1945 میلادی که کره از ژاپن جدا شد کشوری فقیر، ضعیف و تحقیر شده بود. اینجا بود که این حس حقارت جمعی یکی از علل اصلی رشد سریع کره جنوبی گشت. در بعد فرهنگی هم کره جنوبی پذیرای فرهنگ و سبک زندگی غرب شد و با موج کره ای سعی کرد که ابتدا جلوی ورود فرهنگ و ارزشهای کشورهای همسایه، به داخل کره را بگیرد تا دچار هجمه های فرهنگی آنان نشود و همچنین یک جایگاه خاص و برتر فرهنگی برای خود ایجاد کند تا حقارت ملی را برطرف کند؛ همچنین بتواند با موج کره ای کسب درآمد و رشد اقتصادی داشته باشد. اینجا همان انحراف کره جوبی آغاز میشود. کره جنوبی برای رفع و جبران حقارت ملی، روشی غیراخلاقی و غیر انسانی را پیش گرفت؛ موج کره ای در واقع موج گسترش فرهنگ لیبرال، اومانیسم، برهنگی و شهوترانی، ظاهر پرستی، تجمل گرایی و دنیا پرستی و... می باشد. در حالی که کره می توانست از پتانسل و ظرفیت این حقارت ملی، در جهت رشد و رفع نواقص در مسیر درست و انسانی و در خدمت بشریت استفاده کند.
خودتحقیری واژهای است که با مفهوم عزت نفس و احساس حقارت ارتباط مستقیم دارد. تربیت انسان متاثر از عوامل مختلفی است که در میان آنها کرامت انسان بهعنوان یک اصل تربیتی نقش ویژهای دارد. در قرآن میخوانیم:« وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا [اسرا/70] به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم، و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب هایی که در اختیارشان گذاشتیم) سوار کردیم، و به آنان از نعمت های پاکیزه روزی بخشیدیم، وآنان را بر بسیاری از آفریده های خود برتری کامل دادیم.» این آیه اشاره دارد همه انسان ها با کرامت خلق شده اند و یکی از اصول اساسی بشر کرامت نفس است.
امام علی عليه السلام میفرمایند: «مَن كَرُمَت عَلَيهِ نَفسُهُ هانَت عَلَيهِ شَهوَتُهُ. هر كس براى خودش ارزش قائل باشد، شهوتش نزد او بى ارزش مىشود.» [۲] افرادی که از کرامت نفس برخوردارند، نه تنها شهوت جنسی نزد آنان بیارزش است؛ بلکه انواع شهوات در نظرشان بیاهمیت میشود. بالاتر از آن، طبق روایتی که از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده اصلاً دنیا و امور مادی برایشان بیارزش میشود: «مَن كَرُمَت عَلَيه نَفسُهُ هانَت عَلَيهِ الدُّنيا. هر كس براى خودش ارزش قائل باشد، دنيا نزد او خوار مىشود.» [۳]
کره از این حقارت ملی، به عنوان یک وسیله جهش برای رشد اقتصادی و فرهنگی استفاده کرد ولی با بررسی موج کرهای متوجه میشویم فرهنگ کره هم در خدمت رشد اقتصادی برنامه ریزی شده است و خلأ جهان بینی الهی و انسانی باعث شده است که مسیر توسعه و پیشرفت کره انحرافی باشد و متاسفانه این روش پیشرفت انحرافی الگوی دیگر کشورها قرار بگیرد. امروزه موج کرهای همانند فرهنگ غرب، ریشه دیانت و انسانیت را از بین میبرد و مخاطبان بویژه نوجوانان را در این گرداب کرهای غرق میکند. نوجوانان هوادار موج کره ای در دام ظاهرگرایی، همجنس بازی و... گرفتار میشوند و این ثمره موج کرهای است. موج کرهای یک سبک زندگی انحرافی است که معنویتی ظاهرگرا و پوچ را تبلیغ میکند.
پینوشت:
[1]. غرر الحكم : 9051
[۲]. نهج البلاغه، حكمت 449.
[۳]. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص 278.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید