برخی از رویکردهای سیاسی انجمن حجتیه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دشمنان اسلام برای مقابله با روحانیت متعهد و مرجعیت، تلاش کردند که رهبران و سردمداران روحانینما را روی کار بیاورند و با ساختن فرقهها و مسلکهای قلابی و استعماری از یک طرف، حکومتها و رژیمهای دست نشانده خود را سرپا نگه دارند و از طرف دیگر با ایجاد تفرقه و چند دستگی بین مسلمین، اساس فکری و مذهبی آنان را ضعیف و سست کنند تا ذهن فکر و اندیشه مردم به خصوص جوانان این جوامع مذهبی را از سیاست و حکومت و دخالت در اداره مملکت دور نگه دارند؛ به طوری که دخالت دین و مذهب در امور سیاست و اداره مملکت، امری مکروه و حتی حرام نشان داده شود تا بیشتر و آسودهتر بتوانند بر این کشورها حکومت کرده و از منابع و ذخایر این کشورها منافع خود را تأمین کنند؛ انجمن حجتیه را میتوان در شمار این جریانهای استعماری دانست؛ حتی بر فرض اینکه انجمن حجتیه، ساخته و پرداخته استعمار و استبداد نباشد، اما با توجه به رویه سیاسی این جریان در دوران معاصر، میتوان گفت که این جریان عملاً در جهت منافع استعمار و استکبار فعالیت داشته است که به عنوان نمونه، برخی از این رویهها را بیان میکنیم:
- مشی جانبدارانه نسبت به حکومت طاغوت و بهرهمندی از حمایتهای ساواک؛
بعد از تشکیل این انجمن و فعالیتهای آنان، رژیم سفاک پهلوی که میدانست وجود و فعالیت این انجمن نمیتواند مشکلی برای حکومت ایجاد کند، نسبت به ادامه فعالیت آن، روی خوش نشان داد[1] و به همين جهت بود كه در آن شرايط سخت كه جلسات اسلامى به سختى برگزار مىشد و بسيارى از منبرىها، ممنوع المنبر يا در تبعيد و يا در بازداشت بودند، آنان جلسات آزاد داشته، با پذيرايى كامل برگزار مىكردند؛ حتى پيش از برگزارى جلسات، محل و زمان آن را به اطلاع ساواك مىرساندند تا امنيت آنجا را به عهده بگيرند.
- مواضع سیاسی منفی انجمن حجتیه نسبت به پدیده انقلاب اسلامی؛
با شروع تدریجی مبارزات انقلابی به رهبری حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) از سال 1341، انجمن حجتیه به دلیل آنچه که در اساسنامهاش تعهد کرده بود که انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد کرد و مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، به عهده نخواهد گرفت؛ در نتیجه سکوت را در دستور کار خود قرار داد.
آنان مبارزه را ممنوع کرده بودند و معتقد بودند، این مبارزه (انقلاب) به جایی نمیرسد. مسئولان انجمن اعلام کردند که هر کسی مایل به شرکت در فعالیتهای سیاسی و تظاهرات باشد، باید از انجمن کنارهگیری کند و به همین دلیل بود که برخی از اعضا - که عمدتاً مقلد امام خمینی (رحمةاللهعلیه) بودند - علاوه بر شرکت در فعالیتهای ضد رژیم، برخوردهای فکری با انجمن را آغاز کردند و برخی با عنوان سازمان «عباد صالح» انشعاب یافتند.[2]
- موضع منفی انجمن حجتیه نسبت به قیام پانزدهم خرداد؛
در ماجرای قيام 15 خرداد که آغازگر نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمينی (رحمةاللهعلیه) عليه رژيم طاغوت بود، در حالیكه امت مسلمان ايران به رهبری امام خمينی (رحمةاللهعلیه) مبارزه جدی عليه رژيم فاسد شاه را آغاز كرده بودند، محمود حلبی رهبر انجمن، امام را مورد مؤاخذه قرار میدهد كه چه كسی مسئول اين خونهای به هدر رفته است؟ وی همچنین نيروهای جوانی را كه میتوانستند در امر مبارزه مؤثر باشند، نه تنها به جريان انحرافی میانداخت و از مسير نهضت دور نگه میداشت، بلكه در سخنرانیها هم در منكوب كردن مبارزان اقدام میكرد؛ وی در يك سخنرانی در مدرسه مروی، امام را مسئول ريختن خون جوانان در 15 خرداد دانست و بدين ترتيب، با ایستادن در كنار استعمار و حکومت طاغوت و همصدا با حزب توده، بهائيت و جبهه ملی، اين قيام را محكوم كرد.[3]
بنابراین انجمن حجتیه، برخلاف حرکت اسلام سیاسی و انقلابی امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و با اعتقاد به جدایی دین از سیاست، نیروی خود را مصروف عوامل فرعی کرد و از مبارزه با اصل و ریشه بیعدالتی، که همان حکومت طاغوت بود، غافل مانده و عملکردش در روش، محافظهکارانه و فاقد تمایل به گرایش اسلام سیاسی بود؛ آنها به ولایتی قائل بودند که از اوامر ولی و نایب برحقش، عدول و نافرمانی میکند.
پینوشت:
[1]. عزت الله نوذری، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص139 - 144.
[2]. دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه، جمعی از نویسندگان، ص58، نشر پایگاه تخصصی عاشورا.
[3]. محمدرضا اخگری، ولایتیهای بیولایت، ص48.
افزودن نظر جدید