اسطوره سازی و غلوورزی در فرقه اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ غلوورزی به عنوان یکی از آسیبهای جدی در اعتقاد ورزی در میان پیروان ادیان آسمانی به شمار میرود. این رویکرد افراطی، ریشه در عوامل متعددی دارد که از جمله این عوامل، حس اسطوره سازی نسبت به چهره های دینی و فرقه ای می باشد. این حس را میتوان عمدتاً ناشی از حب افراطی دانست.
«اسطوره» که جمع آن اساطیر است در لغت به معنای باطل، جعلی و بی پایه و اساس آمده است.[1] واژه «اساطیر الاولین» نیز که بارها در قرآن کریم از زبان کفار و در مورد آیات قرآن بیان شده، به معنای مطالب باطل، دروغین و خرافی ترجمه شده است[2] برخی از انسانها به علت حب ذات افراطی، به هر آنچه که متعلق به آنهاست، علاقه شدیدی دارند و آن را خوب و زیبا میدانند، هرچند خرافات و گمراهی باشد. این علاقه که در واقع حب ذات است، سبب میشود چشم انسان، واقعیت ها را نبیند. در واقع به همین جهت است که هرکس برای توجیه عقیده ای که انتخاب کرده سعی دارد آن را از حد خود، فراتر نشان دهد تا در میان مردم به کج سلیقگی و انتخاب سوء متهم نشود.
از نتایج مهم حس اسطوره سازی، شکل گیری حب افراطی است. علاقه انسانها به اسطوره سازی، جهت بزرگ نمایی از شخصیت هایی که دوست دارند از ریشههای بسیار مهم غلو در میان فرقه ها و مذاهب است، به گونهای که همین حس اسطوره سازی و قهرمان پرستی، سبب جعل داستانهای غالیانه در مورد برخی از چهرههای دینی شده و سبب گردیده برخی از افراد، عقاید غالیانه ای را در مورد ائمه (علیهم السلام) و شخصیت های مذهبی مطرح کنند.
فرقه اهل حق از جمله آیین های منحصر به فردی است که اسطوره های بسیاری از سنتهای دینی و عرفانی را در خود حل نموده است. اسطوره های مربوط به خداشناسی، آفرینش و انسانشناسی یارسان را میتوان آیینۀ تمام نمای باورهای کلی این آیین در مورد خدا جهان و انسان دانست و مفاهیمی همچون ذات، تجلّی، دونادون را در این اسطوره ها جست. بر اساس این اسطوره ها خداوند در عین یگانگی، پیوندی نزدیک و ناگسستنی با فرشتگان و انسان دارد که وجود آموزه دون به دون و ظهور ذات خداوند در انسان و در پی آن اندیشه انسان خدایی که از مصادیق آشکار غلو ورزی است را در این آیین توجیه میکند.
در متون و نوشتههای منتسب به این فرقه، از افرادی نام برده شده است که به سبب حس اسطوره سازی از آنها به عنوان مظهر ذات الهی نام برده شده است. در بیان ولادت این افراد ادعاهایی مبنی بر بکر زایی آنها نقل شده است. شاه ویسقلی یا حضرت قرمزی، سلطان اسحاق و بابانائوس نمونهای از تجلّیات ذات حق هستند که در متون مربوط به آیین یارسان به تولد راز آلود آنها و تجلّی ذات حق در این افراد اشاره شده است.[3]
بر اساس این ادعاهای صورت گرفته که مشتی از نمونه خروارها افسانه و خرافات ذکر شده در این فرقه است، میتوان نتیجه گرفت که فرقه اهل حق از جمله فرقه هایی است که از غلو ورزی بی نصیب نمانده است و اسطوره سازی را از عوامل و ریشه های مهم این عقیده باطل، در این فرقه دانست.
پی نوشت:
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ج 4، ص 363.
[2]. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی ، ج۱۵، ص۳۳۵.
[3]. جیحون آبادی، نعمت الله، شاهنامه حقیقت، تهران، جیحون، صص911-917.
افزودن نظر جدید