غلو و ریشههای اعتقادی آن در فرقه اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از آفاتی که در طول تاریخ، گریبانگیر ادیان و مذاهب شده، غلو و افـراط گرایـی دربـاره بنیانگـذاران و پیشـوایان است. یکی از فرقههایی که به این آسیب اعتقادی دچار شده، فرقه اهل حق است. این فرقه از جهاتی دچار غلو شدهاند؛ جهت اول اینکه برخی رهبران و پیشوایان خود را مظهر ذات الهی دانسته و جسم آنها را مظهر و محل حلول روح الهی میدانند. جهت دوم این است که آیین خود را برترین آیین دانسته و آن را عصاره همه ادیان میدانند.
برای چگونگی پدید آمدن این آفت، در باورهای این فرقه باید ریشه های آن را در چند عامل، از جمله عوامل اعتقادی جستجو کرد. از مهمترین عوامل اعتقادی، گرایش به غلو در فرقه اهل حق، عقیده «مظهریت» و «حلول» است که این دو از اندیشه های بنیادین این فرقه محسوب میشوند.[1] بر اساس این آموزه اعتقادی اهل حق معتقدند که روح الهی در جسم برخی از بزرگان آنها از جمله حضرت علی(علیه السلام) و سلطان اسحاق و افرادی دیگر حلول کرده و این افراد مظهر ذات الهی هستند که در متون این فرقه از این افراد به "ذات مهمان" یاد میشود. در کتاب شاهنامۀ حقیقت از کتب مهم فرقه اهل حق، از فردی به نام « شاه خوشين » به عنوان يك تن از هفت تن پاك، كه خدا در جامه آنها ظهور کرده است، یاد شده که نمونه بارزی از عقیده اهل حق به حلول میباشد .[2]
در یکی دیگر از متون مقدس فرقه اهل حق؛ به نام دیوان گوره، در این رابطه چنین آمده است که روح خداوند اولین بار در کالبد حضرت آدم(علیهالسلام) دمیده شد، سپس این روح در هر عصری در کالبد افراد خاص تجلی کرد. این تجلی ذات، همچنان در دوره های مختلف ادامه داشت تا این که حضرت علی(علیه السلام) میزبان این ذات خدایی شد و سپس در ادوار دیگر شاه خوشین و بابانائوس این میزبانی را عهدهدار شدند تا عاقبت این ذات و روح خدایی به صورت حضرت سلطان اسحاق ظاهر شد.[3]
بر مبنای باورهای این چنینی، برخی از فرقه اهل حق معتقدند که، در ذات بشر ذره ای از ذرات خدایی موجود است و ظهور روحانی حق در صورت جسمانی پاکان و برگزیدگان، واقع شده و این روح بر اساس اعتقاد به «دونادون» همیشه در گردش میباشد.[4] بر این اساس در دوره های مختلف، افرادی را همردیف پیامبران الهی و امامان معصوم (علیهم السلام) و گاهی نیز مقامی بالاتر برای آنها تصور میکنند.
از غلو ورزی نسبت به اولیای الهی در قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام) نهی شده و حضرات معصومین (علیهم السلام) به شدت با غلو کنندگان مخالفت کردهاند. خداوند در قرآن کریم غلو نسبت به پیامبر الهی را کفر شمرده است و می فرماید:« لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ؛[ مائده/27] آنها که گفتند: «خداوند همان مسیح بن مریم است»، به یقین کافر شدند» بر این اساس عقيدهى به حلول خداوند در افراد، حتّى در بهترين انسانها كفر است و باید از آن پرهیز نمود.
پی نوشت:
[1].خواجه الدین، سید محمدعلی، سرسپردگان، خورشید، ص12
[2]. جیحون آبادی، نعمت الله، شاهنامه حقیقت، ص ۲۷۳-۲۹۷
[3]. حسینی، سید محمد،دیوان گوره،باغ نی، کرمانشاه، ص5
[4]. صفی زاده، صدیق، نامه سرانجام، هیرمند، 1375، ص190
افزودن نظر جدید