حکمت دونادون و نقدهای آن
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به عقیده فرقه اهل حق، حکمت و فلسفه دونادون و زندگیهای پیاپی، دیدن جزای اعمال گذشته افراد، در زندگیهای پیشین آنها است؛ بر اساس این باور، گناهان در زندگیهای پیشین، علت رنجهایی است که افراد در زندگی فعلی به آن دچار شدهاند.[1]
این حکمت که برای اعتقاد به دونادون و تناسخ و توجیه آن طرح گردیده است، از جهاتی مورد نقد است:
1. نادرست بودن حکمت تناسخ:
با توجه به فلسفه زندگی در دنیا و امتحانات الهی و اینکه برخی رنجها، مقدمهای برای رسیدن به کمالات نفسانی و ثوابهای آینده است، حکمت ادعا شده، پایه و اساس خود را از دست میدهد.
در قرآن کریم یكی از حكمتهای رنج و گرفتاری انسان، این است كه خداوند با سختیها و بلاها، بندگانش را آزمایش كند؛ خداوند میفرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ [بقره/155] قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و كاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میكنیم و بشارت ده به استقامت كنندگان.»
امتحان الهی كه گاهی با گرفتاری و رنج نمود پیدا میكند، آثار متعدّدی از جمله تكامل و شكوفایی استعدادها، اصلاح و تقویت ایمان، ترفیع درجه و دیگر نتایج سود بخش میتواند در پی داشته باشد.
از طرفی نیز اگر همه رنجها و مصیبتها، نتیجه کردارهای زشت گذشته افراد باشد، باید هر مصیبت دیدهای را بتوانیم سرزنش و تحقیر کنیم؛ در حالیکه اهانت و تحقیر کودکان، افراد معلول و بیمار و حیوانات، کاری غیر معقول و غیر اخلاقی است و رنجهای بسیاری از افراد، از جمله پیامبران معصوم الهی (علیهمالسلام) در جهت رشد و کمال ایشان است، نه پیامد گناهان زندگی سابق آنها.
2. ناکافی بودن حکمت تناسخ:
اگر رنج، کیفر گناه است، بنابراین باید با توبه شخص گناهکار یا راضی شدن صاحب حق، این رنجها نیز پایان یابد و مثلاً بیمار با توبه بهبود یابد؛ در حالیکه چنین نیست و این سختیها با توبه از بین نمیرود.
علاوه بر آن رنجی که انسان به واسطه خطای خود یا به جهت دفع کردن ضرری از خود متحمل میشود، هرگز نمیتواند کیفر محسوب شود؛ مثلاً انسان خود را در طلب علم و ادب یا در تجارت یا درمان به زحمت میافکند، اما این کار را برای سود میکند.
3. فراگیر نبودن حکمت تناسخ:
بسیاری از کافران و فاسقان در راحتی و نعمت به سر میبرند؛ پس اگر مطابق سخن باورمندان به تناسخ و دونادون، این افراد پاداش نیکیهای گذشته خود را میبینند؛ باید به آنان احترام بگذاریم، نه اینکه آنان را به واسطه طمعکاری و بدکاری سرزنش کنیم.
بنابراین، اینکه رنجها به واسطه گناهان سابق ماست و لذتها به واسطه نیکیهای سابق، عمومیت ندارد.
پینوشت:
[1]. خواجه الدین، سید محمدعلی، سرسپردگان (تاریخ و شرح عقاید دینی و آداب و رسوم اهل حق)، ص15.
افزودن نظر جدید