اعطای فدک به پیامبر(ص) توسط مخیریق یهودی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مُخَیرِیقٌ یهودی، اولین یهودی مدینه بود که به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) ایمان آورد و دارایی خود یعنی هفت قطعه زمین یا سرزمین فدك را به ایشان بخشید. او در غزوه احد در رکاب رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به شهادت رسید.
مخیریق رئیس قبیله بنی قَینُقاع و از عالمان یهود در مدینه بود که دارای ثروت زیاد و باغ هاى فراوانى بود. وقتی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در مدینه حکومت تشکیل دادند، با یهودیان بنى نضیر، بنى قریظه و بنى قینقاع پیمان صلح بستند. رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در این مورد براى هر قبیله از یهودیان، عهدنامه جداگانه اى نوشته اند. بر اساس این عهدنامه، یهودیان متعهد به رعایت حقوق مسلمانان و عدم همراهی با دشمنان اسلام شدند. مقرر شد آنان در آشكارا و نهان و شب و روز به این عهدنامه عمل كنند. آنان خداوند را نیز در این موضوع شاهد گرفتند.
حیى بن اخطب، رئیس بنى نضیر، هنگام مراجعت به منزل به برادران خویش گفت با اینکه تورات مژده ظهور ایشان را به ما داد اما من با او دشمن هستم؛ زیرا در صورت ایمان به او نبوت از فرزندان اسحاق(علیهالسلام) بیرون خواهد شد و به فرزندان اسماعیل(علیهالسلام) منتقل خواهد گردید و نبوت هیچ گاه تابع فرزندان اسماعیل(علیهالسلام) نخواهد شد. اما مخیریق که ریاست بنى قینقاع را در اختیار داشت، پس از اینكه از خدمت حضرت برگشت، به قوم خود گفت: اگر می دانید این پیغمبر به راستى مبعوث شده، اكنون برویم به او ایمان بیاوریم و به هر دو كتاب معتقد گردیم ولى بنی قینقاع از وى اطاعت نكردند.(1)
هنگامی که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) برای غزوه اُحُد از مدینه بیرون رفت، مخیریق به قوم خود گفت: «می دانید که او پیامبر خدا است و باید او را یاری کنیم.» یهودیان در جواب به او گفتند: «امروز شبات(شنبه) است و ما نمی توانیم بیاییم.» آنان از همراهی او سر باز زدند. مخیریق تنها به غزوه اُحُد آمد و همراه مسلمانان جنگید و به شهادت رسید. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) درباره او گفت: «مخیریق از بهترین انسان ها در یهودیان بود.»(2)
در روایتی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «مخیریق اولین یهودی، سلمان اولین ایرانی(فارس) و بلال اولین حبشی هستند که مسلمان شدند.»(3) همانگونه که بیان شده است علت اسلام آوردن مُخَیریق، علم ایشان به ظهور پیامبر آخرالزمان بوده است.
مخیریق یهودی، که مردی ثروتمند با باغ های نخل بسیار بود، هنگام حرکت به سوی احد به نزدیکانش وصیت کرد که اگر من کشته شدم، دارایی من از آنِ محمد بن عبدالله می باشد. مخیریق در این جنگ کشته شد و در قبرستان مسلمانان دفن شد. طبق وصیّتش اموال او که شامل نخلستان های هفتگانه اَعواف، صافیه، دَلال، مِیثَب یا مَیثِب، بُرقه یا بَرقه، حُسنی و مشربه ام ابراهیم بود، به محمد بن عبدالله رسید.(4)
«سمهودى» مورخ معروف مدینه مى نویسد: «این هفت قطعه زمین همان سرزمین فدك است كه مخیریق شخصاً به پیغمبر اكرم(صلیاللهعلیهوآله) بخشید. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) آنگونه كه مى خواست در آن تصرف مى كرد. تا اینکه آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ؛ حق ذوى القربى را ادا كن»(اسراء، 26) نازل شد. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از جبرئیل پرسید منظور از این آیه چیست؟ پاسخ داد: فدك را به فاطمه ببخش تا براى او و فرزندانش مایه زندگى باشد و عوض از آن ثروتى باشد كه خدیجه در راه اسلام مصرف كرده است. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فاطمه(سلاماللهعلیها) را خواست و فدك را به او بخشید. از این لحظه ملكیت پیامبر پایان یافت و فدك ملك فاطمه شد. فاطمه درآمد این ملك را كه سالانه بالغ بر هفتاد هزار دینار بوده بین بینوایان و فقرا تقسیم مى كرد. این جریان تا زمان وفات پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) ادامه داشت.»(5)
بنابراین مخیریق یهودی، رئیس قبیله بنى قینقاع، اولین یهودی مدینه بود که به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) ایمان آورد و در جنگ احد در رکاب ایشان به شهادت رسید. مخیریق هفت قطعه زمین خود با نام فدک را به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بخشید و ایشان نیز به امر الهی آن را به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) عطا کرد.
پی نوشت:
(1). فضل بن حسن طبرسى، إعلام الورى بأعلام الهدى(ط - القدیمة)، تهران: اسلامیه، چاپ سوم، 1390ه.ق، ص 69- 70
(2). محمد بن عمر الواقدی، كتاب المغازى، تحقیق مارسدن جونس، بیروت: مؤسسة الأعلمى، ط الثالثة، 1409، ج 1، ص 263
(3). محمد باقر مجلسى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق، ص 298
(4). محمد بن عمر الواقدی، كتاب المغازى، همان، ج ۱، ص ۳۷۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، بیروت: دار مکتبه الهلال، ۱۹۸۸، ص۲۷؛ ابن سعد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطاء، بیروت: دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج ۱، ص ۳۸۸- 389
(5). على بن موسى ابن طاووس، الطرائف، ترجمه داود إلهامى، قم: نوید اسلام، چاپ دوم، 1374ش، ص 392
افزودن نظر جدید