مشترکات خاکساریه و اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از موضوعاتی که همیشه در مطالعات فرقه شناسی مدنظر محققین بوده و هست، شباهت بین فرقه ها است، با مطالعات این شباهت ها میزان تاثیری پذیری فرقه ها از همدیگر مشخص خواهد شد در این نوشتار به بررسی شباهت های بین دو فرقه خاکساریه و اهل حق پرداخته خواهد شد تا شباهت های بین آنها مشخص شود.
فرقه خاکساریه یکی از فرقه های شیعی صوفیه است. این فرقه در دوران قاجار، به خصوص پس از سفر یکی از قلندران جلالیه هند به نام غلامعلی شاه به ایران، مشهور شد و ظاهراً تا پیش از آن، طریق آنان همان طریقه حیدریه بوده است. این فرقه به 4 شاخه جلالی که به آن غلامعلیشاهی گفته می شود، دوده(سلسله)، معصومعلیشاهی و نورائی تقسیم میشوند. خاکساران امروزین از غلامعلیشاهیان و شمار اندکی از معصومعلیشاهیان هستند.(1)
أهلِ حق یا یارسایان عنوان فرقه ای هستند با آداب و رسوم خاص که در بسیاری از آداب و رسوم با اسلام متفاوت هستند. . این آیین که در میان طوایف کُرد، لُر و تُرکزبان پیروان بسیار دارد، در بستری اسلامی رشد کرده و در عین حال، به سبب غلو در حق حضرت علی (ع) با سایر فرق غالی شیعه قرابت دارد.
در میان سلسله های تصوف بین سلسله خاکساریه و اهل حق اشتراکات و روابط بیش تری وجود دارد. البته این بدین معنا نیست که یکی از این فرقه ها از دیگری گرفته شده است. در اینجا لازم است به خاطر اهمیت رابطه اهل حق و خاکساریه، اشتراکات این دو گروه بیان شود.
1.جوز شکستن:
انجام مراسمی است با عنوان شکستن جوز نزد سید اهل حق، این همان مراسم سرسپاری در اهل حق است. انجام این کار برای افراد، گویای تن سپردن به خاکسار و سرسپردن به اهل حق است.
در این مرحله درویش خاکسار نزد یکی از پیران اهل حق سرمیسپارد ورئیس فرقه خاکساریه که پیر شهود و پیر دل و پیر دعا خوانده می شود آن درویشی که در مقام گل سپردگی است را برای انجام این عمل جوز شکستن نزد سید خاندان اهل حق حاضر می کند و با بردن هدایایی مثل گوسفند یا مقداری پول و کله قند در مراسمی جوز را می شکند و آن پیر اهل حق میوه ای معطر و جنگلی به نام جوز را در مراسمی خاص با کارد خُرد می کند.(2)
2. اشتراک بین فرقه خاکساریه و اهل حق در اعتقاد به افسانه هفت تنان و چهل تنان که هر دو گروه آنان را اشخاصی مقدس و ملکوتی می دانند و این دو فرقه در تفسیر این عنوانها با یکدیگر اختلاف دارند، پس شباهت این دو فرقه در این مورد ذکر شده، فقط در حد اشتراک لفظی می باشد. این تفکرات در مورد هفت تنان و چهل تنان منشأی در متون معتبر دینی ندارد و ساخته ذهن بزرگان این فرقه بوده، پس فقط در حد افسانه می توان به گفته های این فرقه ها توجه نمود.
3. اعتقاد به مراحل ،شریعت، طریقت، معرفت و حقیقت
دراویش خاکسار ایام قبل از ورود به درویشی خود را امل شریعت و وقتی وارد خاکسار گردید، اهل طریقت و زمانی که سر به سید اهل حق سپرده و به مقام ارشاد نائل می گردند اهل حقیقت گشته و ایامی که به اسرار حقيقت واقف شدند اهل معرفت نامیده می شوند.(3)
4. اعتقاد به الوهیت امیرالمومنین(علیه السلام)
خاکسار محرمانه علی را بالاتر از پیغمبر می دانند و علی اللهی را اهل حق و حقیقت می نامند و انجام کار خودشان را تسلیم شدن به اهل حق قرار می دهند و خود را اهل طریقت و مقدمه می دانند و آنها را مقصد اصلی و اهل حقیقت و بالاتر از حقیقت معرفت می دانند "والمعرفة راس مالى" را شاهد می آورند و مراد از معرفت را الوهیت علی قرار می دهند.(4)
این اعتقاد از منظر اهل بیت(علیهم السلام) باطل بوده همان گونه که در روایتی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل شده است: «هَلَكَ فِيَّ رَجُلَانِ، مُحِبٌ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَال(5) دو كس درباره من هلاك شدند: دوستى كه در دوستيش غلو كند و دشمنى كه در دشمنيش افراط ورزد.» پس کسانی که به هر شکلی درباره امیرالمؤمنین(علیه السلام) دچار افراط در اعتقاد شوند اهل هلاکت و ضلالت هستند و راه و روش آنها مورد تایید حضرت نخواهد بود.
خاکسار و اهل حق در برخی از عقايد و آداب مذهبی خود اشتراكاتی با هم دارند، ولی اين بدان معنا نيست كه دو گروه و فرقه را يكی بدانيم، چرا كه اصلاً پيدايش هر كدام از اين دو فرقه با يكديگر متفاوت است و همچنين در عمده عقايد با هم اختلاف دارند.
پی نوشت:
(1). مدرسی چهاردهی، نورالدین، خاکساریه و اهل حق، نشر اشراقی، تهران، 1392، ص3.
(2). همان، ص106.
(3). همان، ص144.
(4). همان، ص 46.
(5). شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق، ص489.
افزودن نظر جدید