ازدواجهای دختران امام حسین (ع) (قسمت دوم)
مصعب زبیری از نسب شناس قرن سوم از آل زبیر برای حضرت سکینه شوهرانی از بستگان زبیر (مصعب بن زبیر و عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام) خلق کرده تا آبرویی برای خاندان زبیر ایجاد کند، یا بنی هاشم را بی آبرو کند که شبهه این مقاله نیز از همین جعلیات ایجاد شده است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیون در فضای مجازی شبهات تاریخی مطرح می کنند و با قطعی انگاشتن مطلبی که می گویند، به معتقدات شیعه حمله می کنند. یکی از شبهات تاریخی مطرح شده این است که طبق اسناد، دختران امام حسین (علیهالسلام) با دشمنان شیعه ازدواج کردهاند.
مثلاً فاطمه دختر امام حسین (علیهالسلام) با حسن مثنى فرزند حسن بنعلی و سپس با عبدالله بن عثمان (خليفه سوم) ازدواج كرد و او را بسیار دوست میداشت. سكينه دختر دیگر امام حسین (علیهالسلام) پنج بار ازدواج كرد. نام همسرهاى سكينه بدين ترتيب است: زيد بن عثمان (پسر خليفه سوم)؛ عبدالله بن حسن پسر امام حسن (علیهالسلام)؛ مصعب بن زبير بن عوام؛ ابراهيم بن عبدالرحمن؛ عبدالله بن عثمان بن عبدالله واصبغ بن عبدالعزيز بن مروان حكم. سپس میگویند همانطور که میبینید، دختران حسين (علیهالسلام) نه مشكلى با خلفا داشتند و نه مشكلى با مروانيان! پس اين همه روايت بیسند در مورد دشمنى اين دو خانواده را چه كسى نوشته است؟
در پاسخ به این شبهه در مورد ازدواجهای حضرت سکینه این نکات، قابل ملاحظه است:
ازدواج در دین اسلام، امری ستوده و سفارش شده است که بر اين اساس به ازدواج زن مسلمان با مرد هم شأن و کفو خود تأکيد فراوان شده است. مبنای ازدواج در تعليمات پيامبر اکرم (صلیاللهعليهوآله) در اين جمله خلاصه میشد که «هر مرد مسلمان، همشأن هر زن مسلمان است.»
اخبار و رواياتی که درباره ازدواج سکينه دختر امام حسين (علیهالسلام) نقل شده، به حدی آشفته است و تناقض دارند که داوری درباره صحت آنها غير ممکن يا مشکل است؛ مورخان نیز درباره ازدواج حضرت سکینه اختلاف نظر دارند و ازدواج هایی که به ایشان نسبت داده شده، قطعی نیست که شبهه کننده چنین وانمود کرده است.
همچنین ازدواج های مکرر حضرت سکینه مشکلی نداشته و در صدر اسلام رسم بر این بود که زنان بعد از مرگ همسرانشان، بدون شوهر نمانند و ازدواج مجدد، امری طبیعی بوده است.(1) برخی نیز نسب و موقعیت اجتماعی سکینه را از علت های ازدواج های مجدد او دانستهاند.(2)
بعضی معتقدند امام حسین (علیهالسلام) سکینه را به ازدواج پسر عمویش عبدالله بن حسن درآورد،(3) اما شیخ مفید، عبدالله بن حسن را در زمان واقعه کربلا کودکی که به سن بلوغ و ازدواج نرسیده، توصیف میکند(4) و برخی مورخان معتقدند قبل از آنکه ازدواج آنان به زفاف بینجامد، عبدالله در واقعه کربلا به شهادت رسید.(5) برخی نیز عبدالله بن مسلم بن عقیل را همسر وی معرفی کردهاند.(6)
در برخی از منابع تاریخی، همسر حضرت سکینه پس از شهادت شوهرش را مصعب بن زبیر، دانستهاند.(7) سبط بن جوزی در این باره میگوید: «اولین کسی که سکینه به عقد وی درآمد، آن هم از سر اجبار، مصعب بن زبیر بود.»(8) آوردهاند که بعد از قتل مصعب، حضرت سکینه به همسری عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام درآمد و بعد از مرگ عبدالله، زید بن عمرو بن عثمان بن عفان با او ازدواج کرد و به نقل بعضی گفته شده، سکینه در اواخر عمر به همسری اصبغ بن عبدالعزیز نیز درآمده است.(9)
برخی از فقیهان شیعه که ازدواج حضرت سکینه دختر امام حسین (علیهالسلام) با مصعب بن زبیر را از گزارشات تاریخی قطعی فرض کردند، برداشت کردهاند که ازدواج زنان شیعه با مسلمانان غیر شیعه اشکالی ندارد.(10) اما برخی از مورخان، ازدواج های متعددی که به ویژه در منابع اهل سنت به سکینه نسبت داده شده را مردود میدانند؛ زیرا در این میان نام افرادی به چشم میخورد که سابقه دشمنی با اهل بیت (علیهمالسلام) داشته و ازدواج سکینه با آنان بعید به نظر میرسد.(11) در این منابع آمده است که سکینه پس از ازدواج با عبدالله بن حسن، دیگر ازدواج نکرد.(12)
طبق گزارشات تاریخی، دختران امام حسین (علیهالسلام) پس از درگذشت شوهرانشان از سوی حاکمان بنی امیه مورد خواستگاری قرار می گرفتند و چون آنان از خاندان بنی امیه بر اثر ظلم هایی که میکردند نفرت داشتند؛ از این رو برای اینکه در طعمه آنان قرار نگیرند با افراد دیگری ازدواج می کردند تا از این رو هم به آنان پاسخ منفی داده باشند و هم از اذیت و آزاری که از سوی حاکمان بنی امیه بر آنان روا داشته میشد، بکاهند.(13) بنابراین گفته شده به این علت با مصعب بن زبیر که حاکم کوفه شد، ازدواج کرد(14) و پس از قتل مصعب در جنگ با عبدالملک بن مروان، عبدالملک از سکینه خواستگاری کرد که وی نپذیرفت و این باعث کینه دستگاه خلافت مروانی با سکینه شد.(15) از این رو سکینه پس از مصعب، با عبداللَّه بن عثمان بن عبداللَّه بن حکیم بن حزام ازدواج کرد(16) و پس از عبدالله با اصبغ بن عبدالعزیز که حاکم مصر بود ازدواج کرد و عبدالملک بن مروان وقتی متوجه این ازدواج شد به اصبغ دستور داد تا سکینه را طلاق دهد.(17) در نتیجه از منابع تاریخی استفاده میشود که دستگاه خلافت بنی امیه، نقش مهمی در ازدواج های اضطراری حضرت سکینه داشته است. (تمام این استدلالها بر این فرض است که گزارشات نقل شده توسط راویان مخالف اهل بیت (علیهم السلام) در کتب اهل سنت پذیرفته شود.)
پینوشت:
1. ذاکری، سکینه دختر امام حسین(ع) بانوی ادب و شجاعت، ۱۳۸۸ش.
2. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۹۲.
قمی، منتهی الامال، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۳۱.
3. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹۵.
اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۶.
4. مفید، الارشاد، ۱۳۸۰ش، ص۴۶۵.
5. مغربی، شرح الاخبار، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۸۰-۱۸۱.
ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۲۰۵.
طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴۱۸.
6. محلاتی، ریاحینالشریعة، ۱۳۷۰ش، ج۴، ص۲۵۵.
7. قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۱۹۶.
8. سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص 249.
9. ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۴۷.
زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۱۰۶.
10. خوانساری، جامع المدارک، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۲۵۹.
روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۴۷۷.
11. مصعب بن زبیر ناصبی بود و دختری به نام سکینه داشت که شرابخوار بوده و مایه شرمساری آل زبیر؛ فردی نسب شناس از آل زبیر در قرن سوم، این ازدواج را بین مصعب بن زبیر و حضرت سکینه مطرح کرد، و اشعار سکینه بنت مصعب را به حضرت سکینه نسبت داد و ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی خود، آن را از مصعب بن عبدالله زبیری نقل کرده است.
مصعب بن عبدالله بن مصعب بن ثابت بن عبدالله بن زبیر و برادرزادهاش زبیر بن بکار، دو نسب شناس قرن سوم از آل زبیر بودند که برای پسر عموی زبیر (حکیم بن حزام) تولد در کعبه را جعل کردند و برای حضرت سکینه شوهرانی از آل زبیر (مصعب بن زبیر و عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام) خلق کردند تا آبرویی برای خاندان زبیر ایجاد کرده یا بنی هاشم را بی آبرو کنند که شبهه این مقاله نیز از همین جعلیات ایجاد شده است.
«تحقیقی در مورد مولود حقیقی کعبه»
12. حلو، عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۵.
13. ابناثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۵، ص۱۱۳.
بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۷م، ج۲، ص۴۷.
14. ابن جوزی، المنتظم، ج7، ص176.
بلاذری، انساب الاشراف، ج2، ص415.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج3، ص296.
15. بلاذری، انساب الاشراف، ج2، ص415.
16. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص54.
17. كحالة، عمر رضا، اعلام النساء، ج2، ص221.
افزودن نظر جدید