پوریم حقیقت تاریخی ندارد

  • 1401/01/20 - 12:42
در منابع تاریخی ایران نامی از هامان و اعدام وی به دست خشایارشاه آن طور که در کتاب استر آمده است، ذکر نشده است. بر اساس دایره المعارف ایرانیکا و دایره المعارف جهانی یهود داستان استر و شخصیت های مطرح در آن افسانه است.
 افسانه پوریم

داستان پوریم دارای ویژگی‌ های اساطیری و افسانه ‌ای است و سند تاریخی ندارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اسناد و شواهد تاریخی بیانگر آن است که داستان پوریم که با عنوان جشن ایرانی کشی یهودیان تبلیغ می‌ شود، ویژگی‌های اساطیری و افسانه ‌ای دارد و سند تاریخی ندارد.

بر اساس كتاب اِستِر در عهد عتيق، هامان وزیر اعظم اخشورش به دلیل کینه شخصی که با مُردخای یهودی داشت، مقدمات اعدام یهودیان را فراهم کرد. هامان به وسیله قرعه انداختن روز 13 ماه آدار را برای کشتار یهودیان انتخاب کرد. استر ملکه یهودی اخشورش که فرزند خوانده مُردخای بود، پادشاه را مجاب کرد تا هامان را به دار آویزد و مردخای را به عنوان وزیر اعظم خود برگزیند. پادشاه طی فرمانی به یهودیان اجازه داد تا در سراسر امپراتوری در روز 13 ماه آدار به دشمنانشان حمله کنند و آنها را بکشند. شمار دشمنان یهود در سراسر امپراتوری را 77 هزار نفر عنوان شده است. از آن پس یهودیان این پیروزی بر دشمنان خود را «عید مقدس پوریم» اعلام کردند.[1]

هر چند کتاب استر در عهد قدیم و متون دیگر یهود نظیر دایره المعارف جودایکا[2] داستان استر را یک واقعیت تاریخی معرفی می کنند اما دلایل بسیاری بر نادرستی و غیر تاریخی بودن افسانه پوریم وجود دارد:

1. در منابع تاریخی ایران نامی از هامان به عنوان وزیر خشایارشا و اعدام وی به دست او آن طور که در کتاب استر آمده است، ذکر نشده است.[3]

2. بر اساس دایره المعارف ایرانیکا، هامان شخصیتی افسانه ‌ای است و داستان استر و شخصیت ‌های مطرح در آن در منابع تاریخی نیامده است.[4]

3. دایره المعارف جهانی یهود با ذکر مثال‌هایی از نکات مورد توجه محققان درباره محتوای تاریخی کتاب استر می‌ گوید: «اکثر محققان این کتاب را افسانه و داستان ‌هایی می ‌دانند که بازگوکننده آداب و سنت ‌های معاصری است که با ظاهر و آهنگی قدیمی ارائه شده تا از حمله و هجوم به آن اجتناب شود. آنها خاطر نشان کرده ‌اند 127 ولایتی که نامشان در کتاب آمده با 20 ساتراپی[5] باستانی ایران مغایرتی عجیب است. یا حیرت آور است که چگونه استر، یهودی بودن خودش را مخفی می‌ کند، در حالی که مُردخای که پسرعمو و در عین حال قیم او بوده به عنوان یک یهودی شناخته شده بوده است. نیز غیرممکن می ‌نماید که یک غیر ایرانی به عنوان نخست وزیر یا ملکه انتخاب شود و اینکه رویداد های کتاب، اگر به راستی واقع شده‌اند نمی‌ توانسته با بی توجهی مورخان روبه رو شده باشد. لحن به کار رفته در کتاب، ساختار ادبی و جایگاه کتاب، بیشتر به یک داستان رومانتیک اشاره دارد تا یک وقایع شمار تاریخی. برخی پژوهشگران حتی منبع این اثر را کاملاً غیریهودی ردیابی کرده ‌اند.[6]

4. سموئیل کندی درباره کتاب استر می ‌نویسد: «کتاب استر همه چیز می تواند باشد جز تاریخ؛ داستانی افسانه آمیز است که غرض ظاهری این افسانه آن بوده است که برای جشن گرفتن عید پوریم، یک حقانیت و واقعیت تاریخی ذکر کند. کتاب استر اطلاعات نادرستی را در مورد پارس ارائه می ‌دهد. در این کتاب آمده است که خشایارشا بر 127 ولایت حکمرانی می کند و حال آنکه در حقیقت تعداد ولایات تحت حکم او 27 تا بوده است. کتاب استر سرشار از اندیشه‌ ها و تصوراتی است که از ادبیات اساطیری بابل سرچشمه گرفته است؛ زیرا اندیشه غلبه یک زن بر یک پادشاه بیگانه بیشتر با روحیه بابلیان قرن پنجم پیش از میلاد مناسبت دارد تا با فکر یهودی. علاوه بر این، نام هیچ یک از قهرمانان کتاب استر یک اسم واقعی یهودی نیست. به استثنای شاه اخشورش(خشایارشا) بقیه، نام خدایان بابلی و عیلامی دارند. نام استر معادل «ایشتار» است. بانوی قهرمان داستان حتی در باب دوم، آیه هفتم، هدسه[7]  خوانده می ‌شود که از القاب خاص رب النوع بابلی است.

استر و مُردخای، بابلیانی هستند که نقاب یهودی به چهره زده ‌اند. دشمن آنها، هامان، را می‌ توان بر مبنای زبان‌شناسی با «هومان»، یک خدای عیلامی، یکی دانست. «وشتی»، ملکه پارس را هم که استر جای او را می‌ گیرد، بر همان ترتیب می‌ توان با «مشتی» یک رب النوع عیلامی تطبیق داد. از این رو اساس کتاب استر در عهد عتیق یک افسانه بابلی قرن پنجمی است که کشمکش و مرافعه مردوخ (مُردخای) و ایشتار (استر) را با خشایارشا (شاه اخشورش) بیان می ‌کند.[8]

5. از سال 1947 تا 1956 میلادی که حدود یکصد قطعه از طومارهای بحر المیت[9] در قُمران[10] با اسفار متعدد عهد عتیق تطبیق شدند، تمام اسفار عهد عتیق در آن وجود داشت جز سِفر استر.[11]

6. برخی از شارحان کتاب مقدس با این دلیل که در منابع موجود تاریخی ایران هیچ نامی از ملکه وَشتی یا استر یا مُردخای یا هامان دیده نمی ‌شود، بر این نظر اند که اساساً این داستان تاریخی نیست. همچنین این شارحان می ‌گویند کتاب استر یگانه کتابی است که اصلاً در آن از خداوند نام برده نشده است و از همین رو برخی از قدما در معتبر بودن آن تردید کرده و در ردیف کتاب ‌های قانونی جای نداده‌اند.[12]

پی نوشت:
[1]. محمد ابراهیم علی زاده، «دانشنامه دین»، مجله هفت آسمان، پاییز 1386، شماره 35، ص 259- 260
[2]. Elimelech Epstein Halevy, Esther in: Encycolopedia judaica, vol.21, Jerusalem: Keter PUBLISHING HOUSE LtD, 2007, v. 6, P. 515

[3]. محمد خزائلی، اعلام القرآن، تهران، مؤسسه انتشارات اميركبير، چ ششم،1380ش، ص 660؛ محمدهادي معرفت، التمهيد فی علوم القرآن، ج 7، قم، مؤسسة التمهيد، 1428ق، ص 377.
[4]. See. Yarshater, Ehsan (Ed.), “Haman” in Encyclopeadia Iranica, Encyclopeapia Iranica Foundation, New York, 2003, p. 629
[5]. تقسیم بندی کشوری ایران باستان، معادل استان فعلی. «ساتراپ» ماخوذ از کلمه یونانی سترپ، به حاکم یا استاندار در ایران قدیم گفته می شده است.
[6]. See: Isaac Landman,  “Esther” in The Universal Jewish Encyclopaedia, New York: Ktav Pub. House, 1969 [c1939-43], V. 4, p. 170
[7]. Hadassah
[8]. سموئيل ادی كندی، آيين شهرياري در شرق، ترجمه فريدون بدره‌اي، چاپ دوم، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، 1381ش، ص 177- 183
[9]. طومارهای بحر المیت مربوط به گروه اِسِنیان از یهودیان است که هم اکنون ترجمه این محطوطات نیز به چاپ رسیده و در دسترس همگان است.
[10]. قُمران نام منطقه ای است که این طومار ها در آنجا پیدا شده است.
[11]. سموئيل ادی كندی، آيين شهرياري در شرق، ص 179
[12]. ر.ک: محمد کاظم شاکر و محمد سعید فیاض، «هامان و ادعای خطای تاريخی در قرآن!»، مجله قرآن شناخت، سال سوم، شماره اول، بهار و تابستان 1389، ص 145 ـ 164، ص 154

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

الان متوجه هستید چی میگید؟ جنایت یهودیان علیه ایران و ایرانی رو انکار کردید ! یهودی ها میگن ما این جنایت رو کردیم! نویسنده این مقاله میگه نه یهودی ها جنایت نکردن و قضیه پوریم افسانه هست! کسی که کتاب بخونه ولی درک و فهم تاریخی - تمدنی نداشته باشه میشه نویسنده این نوشته

ضمن تشکر از اظهار نظر جنابعالی، خونرزی صهیونیست ها و یهود در تاریخ های گذشته و حتی تاریخ ایران و انقلاب موضوعی نیست که قابل انکار باشد. خوی درندگی صهیونیست ها را همه در این روزگار شاهد هستیم. اما صحبت این است که کشتار وسیع ایرانی که در اسناد تاریخی ایران، حرفی از این وجود ندارد، چرا ما باید به راحتی بپذیریم. برخی معتقدند یهود آواره در گذشته با ساختن این افسانه خواست قدرت خودش را به رخ دنیا بکشد. در ضمن پیش از شکل گیری رژیم صهیونیستی این جشن خیلی پر رنگ نبود اما بعد از شکل گیری این رژیم و سالها بعد با رخداد انقلاب ایران این جشن با بزرگی هر چه تمام از سوی صهیونیست ها در حال برگزار شدن است چرا؟ می خواهند ایران قدرتمند را تحقیر کنند که یک روزی این بلا را سرتان آوردیم و باز هم این کار را می کنیم. آیا ایرانی نباید امری که از لحاظ تاریخ ابهام دارد و صرفاً در کتاب خود یهودیان آمده است، را با تأمل بیشتری با آن برخورد کند؟ اصلا آیا اعتراف خود یهود و صهیونیست ها به تنهایی کافی است؟ مگر اینها به هلوکاست اعتراف نکردند؟ پس چرا این همه کتاب و مقالات بر رد این هلوکاست نوشته شده است؟ اعتراف در صورتی کافی است که سند محکم و اساسی داشته باشد. اگر به ضرر صهیونیست ها بود آیا اعتراف می کردند؟ قطعاً خیر. در ضمن آنقدر جنایت در تاریخ یهود و غیر یهود از اینها آمده است، که اگر این افسانه را رد کنیم دامن آلوده آنها تطهیر نمی شود.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.