چرا حضرت علی (ع) بر قبرها گنبد و بارگاه نساخت؟

  • 1400/12/17 - 11:03
وهابیون شبهه می‌ کنند که اگر ساخت بنا بر قبور جایز است، چرا امیرالمؤمنین (ع) بر هیچ قبری گنبد و بارگاه نساخته است؟ می‌گوییم این عمل در اسلام مشروع است و از آیات قرآن و سیره مستمره مسلمین جواز آن ثابت می‌گردد و امیرالمؤمنین (ع) نیز در زمان حکومتشان دستور به تخریب این بناها ندادند.
چرا حضرت علی بر قبرها گنبد و بارگاه نساخت؟

عدم دستور به تخریب بناهای موجود بر قبور، ازجمله بنای قبر رسول خدا (ص) در زمان خلافت امیرالمؤمنین (ع) تأیید حضرت نسبت به ساخت گنبد و بارگاه بر قبرها است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کارشناس شبکه کلمه در راستای احتجاج با شیعه گفته است شما که از پیروان حضرت علی (علیه‌السلام) هستید، پاسخ دهید که چرا ایشان گنبد و بارگاهی بر روی قبور نساخت؟

در پاسخ می‌گوییم: برای مشروعیت یک امر، لازم نیست که حتماً آن را در سنت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیابیم؛ بلکه راه‌های مختلفی در اثبات شرعی بودن یک امر وجود دارد.
در این مورد از چند راه استفاده می‌کنیم:

- آیاتی در تأیید جواز ساخت بنا بر قبور:
«إِذْ يَتَنازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذينَ غَلَبُوا عَلي‏ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً [کهف/21] در آن هنگام که میان خود درباره کار خویش نزاع داشتند، گروهی می‌گفتند: بنایی بر آنان بسازید (تا برای همیشه از نظر پنهان شوند! و از آنها سخن نگویید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاه‌تر است! ولی آنها که از رازشان آگاهی یافتند (و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند) گفتند: ما مسجدی در کنار (مدفن) آنها می‌سازیم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)»

این اطلاق در آیات و عدم نقد بر آن در قرآن و نیز توسط مفسران، نشان‌دهنده نوعی تقریر است و آیه بر جواز بنای مسجد بر روی قبور و نماز خواندن و عبادت کردن دلالت دارد. زمخشری در تفسیر آیه می‌گوید: «موحدان گفتند: بر درب غار، مسجدی بنا می‌کنیم تا مسلمانان در آنجا نماز بخوانند و به محل دفن اصحاب کهف تبرک بجویند.»[1]

«في‏ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْکَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ [نور/36] (این چراغ پر فروغ) در خانه‌هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد) خانه‌هایی که نام خدا در آنها برده می‌شود و صبح و شام در آنها تسبیح او می‌گویند.»

مراد از بیوت در روایات مشخص شده است و برخی گفته‌ اند که مراد از آن، احترام و گرامی داشتن آن خانه‌هاست.[2] هر معنایی که بگیریم، چه بنا و چه برافراشته شدن و چه گرامی داشتن، بنا بر قبور پیامبران و اولیاء و حرم سازی و گنبد سازی، یکی از مصادیق بارز گرامی داشتن پیامبران و ائمه (علیهم‌السّلام) است.

«وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ [حج/32] هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه‌ی تقوای دلهای آنها است.»
از این آیه نیز برمی‌آید که در مقابل تلاش پیامبران، اولیاء و شهدا که برای تعالی و پیشرفت جامعه ایثار کرده‌اند، باید از آنان قدردانی شود و نام و رشادتشان و همچنین الگو بودن آنان برای نسل‌های بعد، حفظ شود.

آثار باقی مانده از جمله قبور آنان مورد احترام قرار گیرد و برای نشان دادن تفاوت آنان با دیگر افراد، قبورشان را با گنبد و آب طلا و یا نشانه دیگری که مورد تمایل و محبت انسانها قرار دارد، مزین شود. این کار عقلاً پسندیده است و خداوند متعال از آن نهی نکرده است، بلکه از آیات مذکور می‌توان برای قائل شدن به این مقام در مورد این اشخاص بزرگ، استفاده کرد.

- سیره صحابه در بنای بر قبور
وقتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از دنیا رفتند، صحابه طبق وصیتشان که فرموده بودند: هر پیغمبری در همان جایی که از دنیا می‌رود، دفن می‌شود، ایشان را در زیر سقف همان اتاق دفن کردند. در روایات آمده است، به احترام قبر پیغمبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) میان اتاق دیواری ساختند تا آن نصف اتاق که قبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آن است، به چهار دیواری محفوظ گردد و حرمی مستقل ایجاد شود.

ابن سعد می‌نویسد: «حماد بن زید گفت از عمرو بن دینار و عبیدالله بن ابویزید شنیدم که گفتند: در عهد رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر خانه پیامبر دیواری وجود نداشت (به عقیده مسلمانان قبر پیامبر در خانه‌شان قرار دارد) و اولین کسی که دیواری بر آن ساخت، عمر بود.»[3] سپس آورده است: «پس از آنکه عمر دیوار کوتاهی بر قبر پیامبر احداث کرد، ابن زبیر یکبار دیگر آن را بنا کرد و مقداری هم به آن اضافه کرد.»[4] در این کلام به صراحت بیان شده، اولین کسی که بر مقبره پیامبر دیوار کشیده و بنایی بر آن ساخته، خلیفه دوم بوده است.

سمهودی نیز در مورد بنا بر قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفته است: «سیره نویسان نقل کرده‌اند که مردم از قبر پیامبر (تبرکاً) خاک برمی‌داشتند؛ عایشه دستور داد دیواری بر قبر بسازند.»[5] بنابراین می‌توان گفت صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اولین کسانی بودند که اقدام به ساخت بنا بر مزار و قبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کردند. سپس عمر بر آن خانه دیواری ساخت و سایر صحابه آن دیوار را بزرگتر و بلند‌تر کردند.

قاسم فرزند محمد بن ابوبکر، برادرزاده عایشه روایت می‌کند: «من بر عایشه وارد شدم و گفتم: از شما می‌خواهم پوششی را که بر روی قبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و شیخین است، برداری تا قبرها را ببینم. عایشه آن پوشش را برداشت و من سه قبر را دیدم که در کنار هم قرار دارند و نه از زمین بسیار بلندند که مشرف باشند و نه با زمین یکنواخت هستند که زیر پا روند. هم‌چنین مشاهده کردم که قبرها با سنگ و گل قرمز زینت شده بودند.»[6]

درباره مزار ام حبیبه، زوجه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) توسط صحابه نیز آمده است، هنگامیکه عقیل در خانه‌اش چاهی حفر می‌کرد، به سنگی برخورد که بر روی آن نوشته شده بود: قبر امّ حبیبه بنت صخر بن حرب. عقیل آن چاله را پر کرد و بر روی آن اتاقی بنا کرد. یزید بن سائب می‌گوید: «من بر آن خانه داخل شدم و آن قبر را در آنجا دیدم.»[7]
هم‌چنین ابن شبه درباره قبه ذوی القربی معروف بن قبة العباس یا خانه عقیل می‌نویسد: «عباس بن عبدالمطلب در کنار قبر فاطمه بنت اسد دفن شد که در ابتدای مقبره‌ی بنی‌هاشم و در منزل عقیل است.»[8]

کلام ابن قیم درباره برتری حجره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر کعبه از این جهت که شاگرد ابن تیمیه و مروج افکار وی بوده جالب است. وی بابی تحت عنوان «حجره‌ی پیامبر (ص) برتر است یا خانه‌ی کعبه؟» در کتابش آورده و روایاتی را در اثبات برتری حجره‌ی آن حضرت بر کعبه نقل کرده که به یک روایت بسنده می‌کنیم: «ابن عقیل می‌گوید: از من پرسیدند حجره‌ی پیامبر برتر است یا کعبه؟ در پاسخ گفتم: اگر منظور حجره‌ی تنها باشد، کعبه بالاتر است، اما اگر حجره و آنکه در اوست منظور است به خدا سوگند که کعبه، عرش، جنت عدن و افلاک به ارزش آن نمی‌رسند؛ زیرا در آن حجره، پیکر شخصیتی است که بر هر دو جهان برتری دارد.»[9] این کلام نیز تأیید ضمنی بنا بر قبور است.

دلایل دیگری نیز ازجمله وجود مقبره‌ های انبیاء سابق تا زمان اسلام و فتح آن اماکن توسط مسلمانان صدر اسلام در زمان خلیفه دوم و عدم تخریب بنای بر آن قبور توسط خلفا و مسلمانان، نشان دهنده سیره صحابه در مشروعیت این ابنیه است که تاکنون هم این سیره وجود دارد و وهابیون که با ادعای شرک بودن این ساختمانها، بنای قبور بقیع و قبرستان ابوطالب را تخریب کرده‌اند، جرأت تخریب بنای قبر نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نداشته‌اند.

بنابراین وقتی مشروعیت ساختن بنا بر قبور توسط قرآن و سیره صحابه که نشان از عدم حرمت این فعل در اسلام است ثابت شد، احتیاجی به این نیست که در تاریخ ساخت بنایی بر یک قبر توسط امیرالمؤمنین (علیه السلام) گزارش شده باشد و عدم آن دلیل بر عدم مشروعیت به حساب بیاید. (البته عدم دستور به تخریب این بناها ازجمله بنای قبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در زمان خلافت حضرت را نیز می‌توان تأیید از جانب ایشان دانست.)

پی‌نوشت:
[1]. الکشاف، زمخشری، ج2، ص477.
[2]. زاد المسیر، ابن جوزی، دار الکتاب العربی، بیروت، ج5، ص364.
[3]. الطبقات الکبری، ابن سعد، بیروت، دار صادر، ج2، ص294. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج2، ص294. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. وفاء الوفاء، سمهودی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ج1، ص94. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. وفاء الوفاء، سمهودی، ج2، ص544. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. تاریخ مدینه، ابن شبه نمیری، مشعر، تهران، ص120. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. تاریخ مدینه، ابن شبه نمیری، ص127. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[9]. بدائع الفوائد، ابن قیم، مکتبة نزار مصطفی الباز، مکه، ج 3، ص 655. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.