تصویر مهیب از مسیح در مسیحیت صهیونیستی

  • 1400/11/13 - 09:05
تصویر چهره ای قاهرانه، نظامی و جنگجو از حضرت مسیح (ع) در آموزه های مسیحیت صهیونیستی، مورد انتقاد جدی کاتولیک‌ها و برخی از فرقه های پروتستانی قرار گرفته و به همین خاطر آنان را تا حد بدعت و ارتداد از مسیحیت مورد سرزنش قرار داده اند.
تصویر مهیب از مسیح در مسیحیت صهیونیستی

کاتولیک‌ها و برخی مذاهب پروتستانی، توصیف و تصویر مسیحیت صهیونیستی از مسیح موعود را بدعت می دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رساترین توصیف و تصویری که مسیحیت صهیونیستی از «مسیح موعود» ارائه می‌کنند، توصیف تحت اللفظی «مکاشفه یوحنا» در عهد جدید است که غالباً برگرفته از کتاب «دانیال» و «حزقیال» در عهد قدیم است.[1] 
مسیحیت صهیونیستی معتقد است مسیح قبل از مصلوب شدن، پادشاهی او محقق نشد، از این رو در آینده نزدیک، دوباره برای پادشاهی باز خواهد گشت(مکاشفه، 19: 11- 16) تا حکومت هزارساله(مکاشفه، 20: 6) او در زمین واقع شود.[2] 
مسیحیت صهیونیستی بر اساس مکاشفه یوحنا، «مسیح» را یک فرد مبارز، نظامی و یک قهرمان جنگجو توصیف می‌کند که وظیفه و مأموریت او از آغاز، مشخص شده است. در منطقه‌ آرمگدون(حارمجِد‌ّون یا هَدَ‌َدْرِمُّون) ارتش قدّیسیان به رهبری مسیح با نیروهای اشرار به رهبری یأجوج و مأجوج می جنگند و بر آنان پیروز می شود. 
در این نبرد جهان شمول، چشمان مسیح چون شعله‌ی آتش، جامه اي خون ‌آلود در بدن و شمشير دو دمه‌ی تيز در دهانش قرار دارد، تا به آن، امت ها را سرکوب کند.(مکاشفه، 1: 15 و 19: 11- 16).
وظیفه مسیح درهم کوبیدن مردم و پر کردن زمین از لاشه مردگان، قرار دادن تمام ملل جهان، تحت تسلط بنی اسرائیل و برپایی ملکوت و حکومت در جهان به نیابت از «یهوه» است. یهوه به بنی اسرائیل وعده داده است که مسیح آنها را برای کشتار روی زمین هدایت و رهبری می ‌کند و در پی آن مملکت صهیون را بر روی زمین برقرار خواهد کرد.[3] 
کاتولیک‌ها و برخی از فرقه های پروتستانی نظیر لوتری ها، ترسیم چنین چهره ای قاهرانه از مسیح را نمی پذیرند؛ زیرا این‌گونه تصویرسازی را با مسیح در حالت تجلیل، رفعت و تعالی، سازگار نمی دانند.[4] از این رو بر بدعت بودن این سخنان مسیحیان صهیونیستی تأکید داشته، آنها را به عنوان مسیحیان مرتد، مورد سرزنش قرار داده اند.[5] 
اغلب مسیحیان، مسیح را خدای مجسّم و منجی می دانند، یعنی خدای خالقِ تمام موجودات عالم(یوحنا،1: 3 و10؛ عبرانیان،1: 2 و3) که جسم انسانی گرفته، تا نجات را از طریق فدا شدن خود بر صلیب، برای انسان ها محقق سازد.[6] 
از دیدگاه شیعیان، بر اساس تلقی درست قرآنی، شخصیت حضرت عیسی(علیه‌السلام) نه خداوند، و نه فرد نظامی، بلکه همچون سایر مخلوقات، بشر و مخلوق خداوند است که به عنوان راهنما و نبی از جانب او برای هدایت انسان ها برانگیخته شده است.(آل‌عمران: 59؛ مائده: 73- 75؛ مریم: 30)

پی نوشت:
[1]. جورجی کنعان، میراث اسطوره‌ها(اصولگرایی مسیحی در نیمکره غربی)، ترجمه مؤسسه فرهنگی موعود، تهران: هلال، 1386، ص222 و 231؛ رضا هلال، مسیحیت صهیونیست و بینادگرایی آمریکا، ترجمة علی جنتی، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1383، ص 97
[2]. Rafael Medoff and Chaim I. Waxman, The A to Z of Zionism, The Scarecrow Press, Inc., Lanham. 2009, p. 57
[3]. جورجی کنعان، همان، ص 221- 234
[4]. Robert O Smith, “Toward a Lutheran Response to Christian Zionism, “ continent desk direct for Europe and the Middle East, Elca- Global Mission, March. 2008, p. 9; Raymond F.  Surbug, "The New  Scofield Reference Bible", magazine The Springfielder, Publisher:[Springfield, Ill., Concordia Theological Seminary], Lutheran Church--Missouri Synod.; Concordia Theological Seminary. Winter 1968. p. 20
[5]. ویلیام مونتگمری وات، حقیقت دینی در عصر ما، ترجمه ابوالفضل محمودی، قم: دفتر تبلیغات، 1379، ص66
[6]. هنری تیسن، الاهیات مسیحی، ترجمه ط. میکائیلیان، تهران: حیات ابدی، بی‌تا، ص 219

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.