سفرهای استانی شاهنشاه داریوش هخامنشی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیت الله رئیسی، از نخستین روزی که به عنوان رئیس جمهور ایران عهده دار امور شدند، حضور در بین مردم (به ویژه محرومین جامعه) را به جِد پی گرفتند. این کار دو خاصیت بسیار مهم دارد:
نخست اینکه رئیس جمهور، مستقیم از حرف دل مردم (به خصوص کسانی که قدرت و ثروت ندارند) باخبر میشود و در راه رفع مشکلات آنان بیشتر میکوشد.
دوم اینکه مردم، رئیس جمهور را در کنار خود میبینند و این قرابت، دردها را تسکین میدهد. همان طور که در سختیها، اگر برادر و خواهر یا دوستان و آشنایان در کنار انسان باشند، این مایه دلگرمی است. به همین صورت اگر مسئولین کشور در کنار مردم و با ایشان همسفره باشند، این نیز بسیار مایهی دلگرمی است.
این خوبیها آنقدر پررنگ هستند که هیچ انسان شریف و خردمندی به آن ایراد نگیرد. اما شوربختانه برخی از بازماندگانِ نفرین شدهی بنی اسراییل، که در بهانه تراشی و بددلی و خُرده گیری، زبانی دراز دارند، این خوبی را زشت جلوه میدهند. شگفت آور اینکه برخی از این بَددِلهای لجباز، خود را آریایی و پیرو آرمانهای شاهان هخامنشی میدانند. پرسش این است که آیا اینها خبر سفرهای استانی داریوش را نشیدند؟
شاهنشاه داریوش اول (داریوش بزرگ) پادشاه هخامنشی در کتیبه بیستون میگوید که در قلمرو حکومت هخامنشی، طی 13 ماه، 19 شورش رخ داد و داریوش همه را سرکوب و مردم شورشی را تار و مار کرد.[1] پس از آن، داریوش برای رفع مشکلات، تصمیم گرفت که به سفرهای استانی برود. او به این منظور، همواره به شهرها و مناطق مختلف سفر و مستقیماً به امور رسیدگی میکرد. این اقدام مثبت و سازندهی داریوش، به مذاق برخی درباریان، اشراف و نُجَبا خوش نیامد. چون وقتی شاهنشاه داریوش، به نواحی تحت تسلطِ خود سفر کرده؛ به امور کشور سرکشی میکرد، طبیعتاً راه دزدی و رشوه گیری بر بسیاری بسته میشد. به همین خاطر آنان از این رفتار داریوش دلخوش نبودند و برای تمسخر و تحقیر، او را «پادشاه دوره گرد» نامیدند. این عبارت، امروز، تمجید از داریوش شمرده میشود. به عبارتی، در زمان داریوش، عدهای دزد و شیّاد و رسانههای قلم به مزد، شاهنشاه داریوش را به سبب کار درستش، سرزنش و تحقیر میکرد. اما گذر زمان، واقعیت را آشکار کرد. قضاوتهای ناجوانمردانه به زباله دان تاریخ رفت و حق در جای درستش قرار گرفت. امروز هم چنین است. سخنانی که از سر کینه و حقد و غضب، و احیاناً از سر جهل و غفلت بر ضد سفرهای استانی آقای رئیسی به زبان آورده میشود، حتماً در جایگاه حقیقی خود (زباله دان تاریخ) جای خواهد گرفت.
پینوشت:
[1]. کتیبه شاهنشاه داریوش در بیستون.
The Behistun inscription (translation), by L.W. King and R.C. Thompson, The sculptures and inscription of Darius the Great on the rock of Behistun in Persia, 1907 London.
بنگرید به: «گزارشی از کتیبه داریوش در بیستون در سرکوب شورشها»
[2]. حسن پیرنیا، تاریخ باستانی ایران، تهران: انتشارات دنیای کتاب، 1362، ص 127.
Briant, P. (2002), From Cyrus to Alexander. A History of the Persian Empire. Winona Lake [translated from Histoire de l’empire perse, de Cyrus à Alexandre. Paris 1996. Leiden 1996], Pp 257-258.
Henkelman, W.F.M. (2010), ‘“Consumed before the King.” The Table of Darius, that of Irdabama and Irtaštuna, and that of his satrap, Karkiš’, in Jacobs and Rollinger, eds., 667-775
افزودن نظر جدید