عبدالبهاء منادی وحدت یا نفرت وحدت در کثرت بهایی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در مقالهای که به مناسبت تولد دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء منتشر شد، به بررسی شخصیت این پیشوای بهائی پرداخته شد. در بخشی از این مقاله، امتیاز بهائیت نسبت به اسلام و مسیحیت، انتخاب عبدالبهاء به عنوان جانشینی و جلوگیری از بروز انشعابات در فرقه بهائی معرفی شد. چنان که میخوانیم:
«در هر دو دين مسيحى و اسلام اختلافات عميقى بوجود آمد. امّا حضرت بـهاءالله دين خويش را از اين تفرّق (چند فرقه شدن) و تشعّب (انشعاب) نجات بخشيد و با نوشتن وصيّت خويش که بنام «کتاب عهدى» معروف است وحدت اهل بهاء را محفوظ داشت. در آن چنين مرقوم فرمود: "چون بحر حضورم فرونشيند و کتاب ظهورم به پايان رسد (بمیرم) پس به آنکس که خداوند بيمانند اراده فرموده و از اين اصل قديم منشعب گشته توجّه نمائيد. مقصود از اين آيه مبارکه غصن اعظم (عبدالبهاء) بوده».[1]
اما نویسندگان بهائی، در حالی عمل به وصیت پیامبرخواندهی خود را وجه تمایز بهائیت نسبت به ادیان الهی دانسته و آن را عامل وحدت بهائیان معرفی میکنند که:
حسینعلی بهاء در حکمی که به خدای بهائی نسبت داده، فرزند ارشدش عباس عبدالبهاء را به عنوان جانشین خود و فرزند دیگرش محمدعلی را به عنوان جانشین عبدالبهاء، برگزید: «تَوَجَّهُوا إلی مَن أرادَهُ الله (: از کسی که خداوند او را انتخاب کرده، پیروی کنید.)...؛ مقصود از این آیه مبارکه، غصن أعظم (عباس افندی) بوده... قََد إصطَفَینا الأکبر بَعد الأعظَم أمراً مِن لَدُن عَلِیم خَبیر...[2]؛ همانا غصن اکبر (محمدعلی) را پس از غصن أعظم (عباس) برگزيديم، فرمانی از نزد خداوند دانا و آگاه است»!
اما بر خلاف ادعای نویسندگان بهائی، وصیت پیامبرخوانده این فرقه نیز نتوانست از انشعاب و تفرقه در بهائیت جلوگیری کند و حتی، فرزندانش به آن عمل نکرده و پایبند نبودند. چرا که پس از مرگ بهاء، میان دو برادر بر سر جانشینی اختلاف افتاد و برادرانی که از جانب خدای بهائی منسوب شده بودند، با زشتترین و رکیکترین القاب یکدیگر را مورد عنایت قرار دادند.[3] دست آخر هم عبدالبهاء بر خلاف دستور خدای بهائیت، برادرش را از جانشینی خود عزل کرد.[4]
بنابراین نویسندگان بهائی، با نقل ناقص وصیت پیامبرخوانده خود و پنهان کردن انشعابات در بهائیت، نمیتوانند بهائیت را از این حیث ممتاز جلوه دهند.
پینوشت:
[1]. به نقل از سایت رسمی تشکیلات بهائی.
[2]. اشراق خاوری، الواح بعد از اقدس، بیجا: بینا، بیتا، ص 135.
[3]. چنان که عباس افندی برادر و مریدانش (که خانوادهی بهاء نیز جزء آنان بودند) را با القابی نظیر پشه، سوسک، کرم خاکی، خفاش، جغد، کلاغ، روباه، گرگ و... مفتخر ساخت: عباس افندی، مکاتیب، مصر: کردستان العلمیه، 1910 م، ج 1، ص 271؛ اشراق خاوری، رحیق مختوم، بیجا: لجنهی ملّی نشر آثار بهائی، 103 بدیع، ج 1، ص 581؛ محمدعلی هم در مقابل، عباس افندی را به القابی چون رئیس المشرکین و ابلیس، گوساله و الاغ خواند: شوقی افندی، توقیعات مبارکه (لوح قرن)، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 1، ص 103؛ اشراق خاوری، رحیق مختوم، بیجا: لجنهی ملّی نشر آثار بهائی، 103 بدیع، ج 1، ص 87؛ عباس افندی، مکاتیب، مصر: کردستان العلمیه، 1910 م، ج 1، ص 271؛ اشراق خاوری، رحیق مختوم، بیجا: لجنهی ملّی نشر آثار بهائی، 103 بدیع، ج 1، ص 581.
[4]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، 1330 ق، ج 1، ص 19-18.
افزودن نظر جدید