قطرهای از دریای بیکران علم امام حسن عسکری (علیهالسلام)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اهل بیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) یا همان خلفای بر حق، که به دستور پروردگار عالم به عنوان اوصیای نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به مسلمانان معرفی شدهاند، از علم نامحدود الهی و کرامات و معجزات بینظیر برخوردار بودهاند. علاوه بر شیعیان، بزرگان علمی اهل سنت نیز به مقام شامخ ائمهی اطهار (علیهمالسلام) اذعان کردهاند و با ذکر فضائل و کرامات حضرات در کتابهایشان، ارادت خود را به آن انوار طیبه بیان داشتهاند. آنچه مقام امام حسن عسکری (علیهالسلام) را در نظر علمای اهل سنت و مردم آن زمان متمایز میکند، مقام علمی آن امام همام است و باید گفت ائمه اطهار (علیهمالسلام) در علم الهی هیچگونه فرقی با یکدیگر ندارند و علم الهی در سینهی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با علم الهی امام عسکری (علیهالسلام) هیچ تفاوتی نمیکند زیرا از یک سرچشمه، نشأت میگیرد.
برای اثبات علم الهی، کتاب خدا بهترین شاهد است. آصف بن برخیا، وزیر حضرت سلیمان، شخصیتی است که قرآن کریم در موردش میفرماید: «قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي ...؛ [نمل/40] و آن كس كه از علم كتاب بهرهاى داشت گفت: من، پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو مىآورم. چون [سلیمان] آن را نزد خود ديد، گفت: اين بخشش پروردگار من است...»
اما هنگامیکه بحث از مقام علمی ائمه اطهار (علیهمالسلام) میشود، علاوه بر علمای شیعه، نزد دانشمندان اهل سنت نیز موارد کثیری بیان میشود. خدای رحمان در بیان مقام علمی اهل بیت (علیهمالسلام) در قرآن میفرماید: «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ؛[رعد/43] آنها که کافر شدند میگویند: «تو پیامبر نیستی!» بگو: کافی است که خداوند، و کسیکه علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند.»
حاکم حسکانی، عالم شهیر اهل سنت، مینویسد: «ابوسعيد خدری نقل میکند، از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در مورد آيه «و آن كس كه از علم كتاب بهرهاى داشت» سؤال كردم. ایشان فرمودند: او وصی برادرم سليمان بن داود بود. عرض کردم، ای رسول خدا، در آیهای دیگر پروردگار عالم میفرماید: «بگو: «کافی است که خداوند و کسیکه علم کتاب نزد اوست،...» او چه کسی است؟ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند، مقصود از صاحب علم کتاب، برادرم علی است.»[1]
ابن حجر هیتمی که در دشمنی با شیعه لحظهای دریغ نکرده، به علم حضرت اذعان میکند و مینویسد: «در زمان حكومت معتمد عباسى، به جهت نيامدن باران، قحطى همه جا را فرا گرفت، از اينرو خليفه عباسی دستور داد مردم سه روز برای طلب باران بيرون شهر بروند، اما بارانی نيامد. پس از مسلمانان، مسيحيان به همراه يكى از راهبان خود برای طلب باران بيرون از شهر آمدند، همين كه راهب دستش را به سوی آسمان بالا میبرد، باران میباريد.
روز دوم نيز به همين منوال گذشت. در نتيجهی اين كار راهب، بعضی از مسلمانان به شك افتادند و بعضی از دين برگشتند. خليفه دستور داد تا امام عسكرى (عليهالسلام) را احضار کنند، هنگامىكه حضرت نزد خليفه آمدند، معتمد گفت: امت جدت را قبل از آنكه هلاك شوند درياب. امام عسكرى (عليهالسلام) فرمودند: شك را از دل مردم بيرون خواهم كرد.
روز بعد مسيحيان برای طلب باران، بيرون شهر رفتند. راهب دستش را به سمت آسمان بالا برد و آسمان ابری شد. در اين هنگام امام (عليهالسلام) فرمودند: آنچه كه در دست راهب است از او بگيريد، همه ديدند در دست او قطعه استخوان انسانى است. حضرت به راهب دستور دادند اكنون طلب باران كن. راهب دستش را بالا برد، ابرها كنار رفت و خورشيد نمایان شد.
مردم از اين ماجرا تعجب كردند، خليفه عباسى از امام (عليهالسلام) پرسيد، ای ابامحمد! ماجرای اين استخوان چيست؟ امام عسكرى (عليهالسلام) فرمودند: اين استخوان يكى از پيامبران است كه اين راهب به دست آورده بود. اگر استخوان پيامبری را زير آسمان آشكار كنند، حتماً باران خواهد بارید. این کار را امتحان کردند و دیدند همانگونه است كه امام فرمودهاند. با این کرامت حضرت، شبهه از مسلمانان برطرف شد.»[2]
اولیای الهی، حتی در خردسالی نیز صاحب علم و کمالات فاضله هستند، تا جایی که دانشمندان شهیر در برخورد با آنان، مبهوت میشوند. هیتمی مینویسد: «روزی بهلول در حالیكه امام عسکری (علیهالسلام) خردسال بودند، ایشان را زیارت کرد و دید كه با بچههای همسن مشغول بازی بودند. ناگهان حضرت شروع به گریه كردند. بهلول خیال كرد امام (علیهالسلام) آرزوی داشتن اسباب بازیهایی را كه كودكان داشتند در دل دارند. به امام عرض کرد: برای شما نیز از اسباب بازیهایی كه آنان دارند، تهیه میکنم. حضرت به بهلول فرمودند: ما برای بازی كردن آفریده نشدهایم.
بهلول پرسید: پس برای چه خلق شدهایم؟ امام (علیهالسلام) فرمودند: برای کسب علم و عبادت. بهلول عرض کرد: این مطلب را شما از كجا اطلاع دارید؟ حضرت فرمودند: از قول خدای رحمان که فرمود: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ؛[مؤمنون/115] آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریدهایم، و بهسوی ما باز نمیگردید؟» در این هنگام امام عسكری (علیهالسلام) مدهوش به زمین افتادند...»[3]
از آنچه بیان شد، نتیجه گرفته میشود که وراثت علم الهی در میان اهل بیت (علیهمالسلام)، یکی از نشانههای امامت بر جامعه محسوب میشود که هیچکس توان مقابله با آن را ندارد.
پینوشت:
[1]. حاکم حسکانی، شواهد التنزيل، مؤسسة الطبع والنشر، ج1، ص387. «عن أبی سعيد الخدری قال: سألت رسول الله ... قال: ذاك أخی علی بن أبی طالب.»
[2]. ابن حجرهيتمی، الصواعق المحرقة، مؤسسة الرسالة – لبنان، چاپ اول، 1417هـ، ج2، ص600. « وَلما حبس قحط النَّاس بسر من رأى قحطا شَدِيدا ... فَكَانَ كَمَا قَالَ وزالت الشُّبْهَة عَن النَّاس.»
[3]. ابن حجرهيتمی، الصواعق المحرقة، ج2، ص599 و 600. «وَوَقع لبهلول مَعَه أَنه رَآهُ وَهُوَ صبی ...»
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید