اکنکار، همه ادیان ناکارآمدند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پال توئیچل پیامبر فرقه اکنکار، منشأ ادیان را اکنکار دانسته و معتقد است تمام ادیان و مذاهب وامدار و زیرمجموعه مکتب اک هستند. به راستی پشتوانهی این ادعای وی چیست؟ و چگونه میتوان باور کرد که فیلسوفان، بسیاری انبیاء و رهبران معنوی، هنرمندان و نویسندگان یک چلا و نوآموز اکنکار بوده و در مکتب اک به استادی رسیدهاند و در نهایت به تبلیغ آموزههای اکنکار پرداختهاند؟ در کدام آثار فاخر علمی میتوان یافت که هدف از افاضات علمی _هنری خود را ترویج اکنکار معرفی کرده است؟ و آیا چنین ادعای بزرگی دلیل مناسبی نمیخواهد که توئیچل از ارائه آن سرباز زده است؟
پال توئیچل در ادعاهایی متناقض، در یک جا پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) را به عنوان معلم مکتب اکنکار قبول کرده و در جایی دیگر حضرت را شاعر خطاب کرده و رد میکند! وی از طرفی بدون هیچ دلیلی منشأ پیدایش ادیان را عقدههای سرکوب شده پیامبران معرفی کرده و از طرفی دیگر پیامبران را به عنوان اساتید دین خود اعلام میکند. او یکجا مکتب خود را به عنوان دین معرفی میکند و در جای دیگر ادیان را محدود کننده زندگی بشر میداند. سایر ادیان غیر از اکنکار را در پاسخگویی به نیازها و سؤالات زندگی ناکارآمد و غیرپویا دانسته و معتقد است که ادیان فقط باید راهی برای کسب تجربه باشند و نه بیشتر.[1]
هرچند برخی از ادیان تحریف شده برای حل نیازهای معنوی_اجتماعی بشر پاسخگو نیستند؛ اما دین اسلام، به خاطر دارا بودن پشتوانهی علمی، عملی و تجربی قادر به رفع این مشکلات همراه با اقتضائات زمان و تغییرات زندگی بوده، معنویت آن کاملترین معنویت با پشتوانهی عقلانیت است.
پال در ابتدا اذعان داشته که قصد راهاندازی مکتبی در مقابل دیگر مکاتب را ندارد؛ ولی وقتی به آموزههای اکنکار نگاه میکنیم، آن را مکتبی مییابیم که دارای کتاب، پیامبر، قانون و خدایی است که بدون هیچ دلیل و مدرکی خویش را برترین خدا دانسته و خدایان ادیان الهی و غیرالهی را خدای عوالم پست معرفی میکند. وی میداند که مکتبش آن قدر متقن و استوار نیست تا بتواند به طور مستقیم و رو در رو به جنگ ادیان الهی رفته، آنان را رد و خویش را اثبات کند. به همین خاطر، بدون دلیل به ادیان الهی طعن زده و آنها را اختراعی، منفور، عاجز و... معرفی میکند و انبیاء (علیهمالسلام) و معجزاتشان را با بیان چندخط، بدون مطرح کردن اشکال منطقی و عقلانی زیر سوال میبرد. غافل از اینکه با زیر سوال بردن دیگر ادیان، مسلک اکنکار اثبات نمیشود.
پال پس از ناکارآمد جلوه دادن ادیان و پیامبران آن، در ادعایی عجیب در معرفی جایگاه خود میگوید: «من رهبر معنوی جهانیانم و تمامی انسانها تحت فرمان من هستند.»[2] این رهبر و پیامبر دروغین در سال 1970 م بنا بود عصای قدرت اک را به جانشینش تحویل دهد؛ اما با ادعای اینکه مدت مأموریتش تا پنج یا ده سال دیگر تمدید شده است، از این کار سر باز زد و جالب اینکه یک سال بعد، هنگامی که عازم سخنرانی در یکی از مراکز اکنکار بود، درگذشت و پیشگویی در مورد خودش درست از آب در نیامد.
مرگ او از سوی دیگری نیز به اکنکار ضربه زد و آن عدم اعلام نام و مشخصات جانشینش بود؛ زیرا بر اساس آموزههای اکنکار، پیامبر اکنکار توسط پیامبر پیشین از سوی سوگماد (خدای اعلی علّیین) انتخاب و معرفی میشود؛[3] اما این پیامبر پیشگو، بدون اعلام جانشین در گذشته بود.[4]
پس از این واقعه شخصی با نام «داروین گراس» به استادی انتخاب شد. گراس با «گیل توئیچل» ازدواج کرد. وی بعد از یک مبارزه سخت برای کسب قدرت در درون اکنکار، بین سالهای 1981 تا 1983م، کنار گذاشته شد و به جای او «هارولد کلمپ» استاد زنده اک شد. اخراج گراس در حالی بود که رهبر معنوی اکنکار بر اساس اعتقاد اکنکار در آسمانها و از طرف حضرت حق و 970 استاد قبلی که در عالم برزخ هستند، انتخاب میشود و سپس نماینده خدا به همراه 970 استاد اک به علاوه نُه فرشته میآیند و عصای قدرت اک را به رهبر جدید تفویض میکنند.[4]
پینوشت:
[1]. دندان ببر، ص 144.
[2]. نامههایی به گیل، پال توئیچل، ترجمه مینو ارژنگ، ص 39.
[3]. اکنکار سوداگری معنوی، سی لین، ص 72.
[4]. نقد و بررسی جریانهای مدعی معنویت، علی محمدی هوشیار، ص 186.
[5]. اکنکار، محمد حسین کیانی، ص 68.
افزودن نظر جدید