دست و پا زدن حلقهایها!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چند روز اخیر سربازان گمنام امام زمان(علیهالسلام) با دریافت گزارشات مردمی و طی یک عملیات پیچیده، چند نفر از مدعیان عرفان موسوم به حلقه را در استانهای قم، کرج، تهران و اصفهان بازداشت کردند. این افراد با ادعای شفا بخشی و درمان امراض صعب العلاج به وسیله فرادرمانی دروغین، مردم را فریب داده و با اخذ مبالغ هنگفت، به دنبال سرکیسه کردن مردم بودند. در حال حاضر با برملا شدن اهداف پشت پرده عرفان کیهانی و همچنین عدم سواد دینی و عرفانی سرکرده و پیروان آن، به شدت از طرفداران آن کاسته شده است. به همین دلیل کاسبی حلقهایها با بحران مواجه شده و مسترهای پولپرست، دوباره با استفاده از ناآگاهی برخی افراد، اقدام به اخاذی و خالی کردن جیب مردم، به بهانه درمان و برونریزی بیماریها کردهاند.
فرادرمانی از جمله اصطلاحاتی است که توسط سرکرده فرقه حلقه اختراع شده است. متاسفانه در سالیان گذشته، توسط همین فرادرمانی بسیاری از مردم به مشکلات روحی و روانی شدید و بعضاً غیر قابل جبرانی گرفتارشدهاند، که منجر به از هم پاشیدن زندگی آنان شده است.
در ادامه به برخی از انحرافات این فرقه اشاره میشود:
دفاع از شیطان؛
طاهری سرکرده این فرقه در اینباره میگوید: «خداوند به ابلیس ماموریت داد که به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکند و او نیز این ماموریت را پذیرفت و بر خلاف ملائکی که بر آدم سجده کردند (یعنی هرکدام در مقطعی از مقاطع حرکت آدم در چرخه جهان دو قطبی تحت سیطره او در می آیند) از فرمان سجده سرپیچی کرد و به اذن خداوند تا پایان سیر او در جهان دو قطبی، به سجده در برابر وی در نخواهد آمد. یعنی تا مقطع معلومی بر سر نقش خود پابرجا خواهد بود.»[1] مطابق این سخن، نافرمانی شیطان از فرمان سجده بر آدم، طبق هماهنگیای بود که با خداوند در پشت پرده انجام شده بود؛ و شیطان در حقیقت تمرد از فرمان خدا نکرده، بلکه برای شکل دادن عالم دو قطبی، این نقش را با اطلاع خداوند بازی کرده است.
اعتقاد به زیر بنا بودن شبکه شعور کیهانی در مقابل روبنا بودن اعتقادات و اصول دینی و قرآنی؛
در کتاب عرفان کیهانی نوشته محمد علی طاهری آمده است: «اعتقادات افراد به دو بخش زیربنا و روبنا تقسیم میشود، زیربنا بخش اشتراک فکری همهی انسانها بوده، همانگونه که در بخش نظری و عملی عرفان کیهانی (حلقه) به اثبات میرسد، شعور الهی و یا هوشمندی حاکم برجهان هستی است، که در این شاخهی عرفانی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. ... روبنای فکری نیز شامل دستورالعملهای ادیان و مذاهب و تعاریف و راههای مختلف رسیدن انسان به تعالی است. عرفان حلقه با بخش اختصاصی روبنای فکری انسانها که شامل اعتقادات و مراسم و مناسک مختلف است، برخورد و مداخلهای ندارد.»[2]
مطابق دیدگاه محمدعلی طاهری، اعتقاد افراد به دو بخش زیربنا و روبنا تقسیم میشود و همین تقسیم بندی بیانگر حقیقت و ماهیت اصلی عرفان حلقه است. یعنی آن چیزی که اصل بوده و یک عارف نباید از آن تخطی کند، اعتقاد به شعور کیهانی و هوشمندی حاکم بر جهان هستی است؛ ولی اعتقاد روبنا که عبارت است از دستورالعملهای ادیان و مذاهب در عرفان حلقه اصل نبوده و عارف در عامل بودن به اصول و مبانی دینی و شرعی، کاملاً مختار بوده و نیازی به تقید داشتن به اصول دینی و ذهبی ندارد. یعنی اعتقاد به توحید و خدا باوری که در دین الهی اسلام به عنوان اساس دینداری و جزو اصول دین معرفی شده و یک عارف باید نسبت به آن التزام داشته باشد، از نظر سردمداران عرفان حلقه، موضوع درجه دوم محسوب شده و لزومی به ملتزم بودن عارف نسبت به آنها وجود ندارد.
اصل بودن شبکه شعور کیهانی در مقابل اعتقادات اسلامی؛
طاهری به جای زیربناهای اعتقادی و اصول دین، مفهومی جعلی و جدید به نام (شبکه شعور کیهانی) را جایگزین کرده است. یعنی کسی که به شعور کیهانی ایمان داشته باشد در حقیقت اصول عقیدتیاش کامل بوده و اگر به این شبکه شعورمند! معتقد نباشد، چون زیر بنا را کسب نکرده است؛ به هر چه که باور داشته باشد سودی به حالش ندارد؛ هر چند که آن باور، ایمان به خدا و رسولانش و عالم رستاخیز باشد. در مقابل اگر کسی به شبکه شعور جهانی ایمان بیاورد، اشکالی در عقاید و باورهایش وارد نیست، هر چند به ولایت معصومین(علیهمالسلام) باور نداشته باشد. همان طوری که طاهری در یکی از آثار خود، در نموداری رابطه انسان را با خدا ترسیم میکند و فقط یک واسطه را به عنوان رابط و واسطه ذکر میکند؛ آن هم شبکه شعور کیهانی است، نه ولایت اولیای الهی و نه شریعت وحیانی و نه کتاب خدا.[3]
فرادرمانی؛
فرادرمانی ادعا شده در عرفان حلقه موضوعی مبهم و غیر علمی است. یعنی تا به الان هیچ مقاله علمی و روشمندی که بتواند ادعای فرادرمانی را از نظر پزشکی، به صورت علمی و منطقی اثبات کند، ارائه نشده است، همچنین از لحاظ دینی و عرفانی نیز هیچ گونه سندی در تایید آن وجود ندارد.
در عرفان حلقه برای ترغیب افراد به درمانگری، به آنها القاء میشود که در زندگی و درونشان موجودات غیرِارگانیکی وجود دارد و اگر فرادرمانی انجام ندهند، گرفتار مشکلات روحی و روانیای خواهند شد که زندگی آنان را از بین خواهد برد. اما حقیقت آن است که فرادرمانی مورد ادعای فرقه حلقه، نوعی پذیرفتن قدرت اجنه و تسلیم شدن در برابر آنهاست. یک مَستِر در فرادرمانی، با تلقین اصطلاحات شاهد و تسلیم به مخاطب، به دنبال مسلط کردن اجنه و شیاطینی است که با شبه درمان در درون مخاطب رخنه میکنند. هر چند ممکن است این تسلط با درمان ظاهری و کوتاه مدت نیز همراه باشد. ولی نکته قابل تامل این است که با این عمل، اجنه و شیاطین ناخواسته در وجود افراد رخنه کرده و درمان ظاهریای که رخ داده، بعد از مدت کوتاهی زائل شده و تبدیل به مریضیای میشود که از شدت بیشتری نسبت به بیماری قبلی برخوردار بوده و تمامی روح و جسم آدمی را گرفتار میکند.
از آیات و روایات معصومان(علیهمالسلام) استفاده میشود که تسلط شیطان و جنود او تنها در وجود کسانى است که از مسیر بندگى خدا خارج شدهاند؛ و در اثر غفلت به خودپرستى و هواپرستى دچار شده و زمینه نفوذ شیطان را در درون خود فراهم ساختهاند. فرادرمانی اولین و مهمترین چیزی که انسان را به آن مبتلا میکند، خارج کردن او از مسیر بندگی و عبودیت است، چون با تسلیم و شاهد بودن در فرادرمانی، عملاً فرد به بندگی شیاطین در میآید. طبق فرموده خداوند در قرآن کریم، بندگان صالح و مخلص خدا از کید و تسلط شیطان ایمن میباشند. در قرآن آمده است: «قال فبعزّتک لأغوینّهم اجمعین، الّا عبادک منهم المخلصین[صاد/83]؛ شیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد. مگر بندگان خالص شده ات را.»
پینوشت
[1]. سایت عرفان حلقه، نوشته شده در یکشنبه یازدهم اردیبهشت 1390.
[2]. طاهری محمدعلی، عرفان کیهانی، نشر اندیشه ماندگار، ص 70.
[3]. طاهری محمدعلی، انسان از منظری دیگر، نشر ندا، ص 89.
افزودن نظر جدید