تفاوت دیدگاه اهل سنت و برخی از وهابیت، درباره ارتباط روح با جسم پس از مرگ!
خلاصه مقاله
علمای بزرگ اهل تسنن قائل هستند که ارواح مومن در بهشت است و ارواح کفار و گنهکاران در برزخ هستند و روح در شب اول قبر، به بدن بازگردانده میشود تا پاسخ دو تا ملک را بدهد و همچنین آنها قائل هستند که روح بعد از جدایی از بدن، ارتباط با بدن دارد و جواب سلام کسیکه کنار قبرش، بر او سلام کند را میدهد و مردگان میشنوند و روح در برزخ قویتر از حیات دنیوی است؛ در مقابل، برخی از وهابیها اعتقاد دارند که روح بعد از موت ارتباطی با بدن ندارد و مردگان سماعی ندارند.
متن مقاله
از نظر اهل سنت، وقتی کسی میمیرد، روح او را در یک سفر طولانی در اسرع وقت به آسمانها میبرند. در آنجا نام وی در لیست بهشتیان یا دوزخیان ثبت میگردد و چون جسد او را در قبر مینهند، روح به وی برگردانده میشود. بیهقی از حذيفه نقل میکند: «الروح بيد الملك والجسد يقلب، فإذا حلموه تبعهم، فإذا وضع في القبر بثه فیه.[1] روح در دست فرشتهی مرگ خواهد بود و جسم را (برای تجهیز و تکفین از حالتی به حالت دیگر) بر میگردانند و چون برای دفن حملش میکنند، آنان را دنبال میکند و وقتی جسد در قبر گذاشته میشود، روح را در آن پخش میکند.»
این اعادهی روح، برای آن خواهد بود تا شخص به سؤالات فرشتگان مأمور جواب دهد و پس از آن، دوباره از جسمش خارج و به مقام نیک یا بد خود برده میشود؛ اما در این مرگ برزخی، روح به نوعی با جسم مرتبط خواهد بود، تا انسان به حقیقت عذاب یا نعیم برزخ را حس کند؛ همین ارتباط نوع دوم روح با جسد، به «حيات قبر» تعبیر میشود. در بیان میزان و قوت این حیات، اقوال علما مختلف است؛ برخی از جمله، اشرف علی تهانوی آن را برای همه قویتر از حیات ناسوتی (دنیوی) دانستهاند[2] و از سخن عدهای دیگر مانند محمد تقی عثمانی، چنین مستفاد میگردد که به استثنای انبياء (علیهمالسلام) و شهدا، ارتباط ارواح عموم مردم با اجسادشان، فقط به اندازهای خواهد بود که جسم نتیجهی اعمال خویش را به صورت آسایش و لذتها یا رنج و درد احساس کند.[3]
صرف نظر از اختلاف در میزان حیات در برزخ، همه به وجود آن اتفاق دارند و چنانکه گفتیم کسی از «اهل سنت» منکر آن نیست. به عقیدهی اجماعی «اهل سنت»، پس از مرگ دنیوی، ارتباط و اتصال روح هر مرده به جسدش در قبر یا هر جای دیگر که باشد - ولو اینکه ذره ذره یا خاکستر گردیده یا در شکم حیوانات یا قعر دریا قرار گرفته باشد- به نوعی برقرار خواهد بود تا بر حسب اعمالی که در این دنیا با همین بدن انجام داده، نعیم بهشت یا عذاب دوزخ را احساس کند.
ابن تیمیه حرانی آورده است: «وفی الصحاح أنها ترد إليه بعد الموت ويسأل وترد: فتكون متصلة بالبدن بلاريب.[4] در احادیث صحیح وارد شده که روح به جسد برگردانده میشود و شخص مورد سؤال قرار میگیرد و سپس بازگردانده میشود و پس از آن بدون شک با بدن متصل خواهد بود.»
سيوطی مینویسد: «عرضه کردن بهشت یا دوزخ بر جسد صورت میگیرد و روح با آن اتصال خواهد داشت؛ ... به همین دلیل بر قبور پیامبران (علیهمالسلام) و شهدا سلام میشود؛ در حالیکه ارواح آنان در اعلى عليين هستند و با وجود این، اتصال سریعی با اجساد خود دارند و حقیقت و کیفیت آن را جز خداوند عزوجل کسی نمیداند. گواه این حالت، احادیثی است که در آنها آمده، روح شخصی که خواب است به عرش عروج داده میشود؛ در حالیکه وابسته به بدن خود است و با این وجود میبینیم که وقت بیدارشدن چقدر سریع به طرف آن بر میگردد. پس ارواح مردگان که از همهی وابستگیها رهایی یافتهاند، به این عروج به طرف آسمانها و سپس برگشتن سریع به قبر، اولی هستند.»[5]
سیوطی از ابن حجر عسقلانی نقل کرده است: «أرواح المؤمنين في عليين، وأرواح الكفار في سجين، ولكل روح بجسدها إتصال معنی لايشبه الإتصال في الحياة الدنيا.[6] ارواح مؤمنان در عليين و ارواح کافران در سجين خواهند بود و هر روحی با جسد خود یک اتصال معنوی خواهد داشت که شباهتی با اتصال دنیوی ندارد.»
بنابراین در آن عالم، مؤمنان مرتزق به رزقهای ظاهری و معنوی میشوند، اما این ارتزاق برای تلذذ است، نه رفع احتياجات جسمانی و برای انبياء (علیهمالسلام) صديقان و شهدا دارای کیفیت برتر خواهد بود. در بهشت نیز که کاملترین نوع حیات انسانی در آنجا تحقق مییابد، خوردن برای حصول لذت خواهد بود، نه نیاز.
پینوشت:
[1]. ابوبکر بیهقی، احمد بن حسین،إثبات عذاب القبر وسؤال الملكين، ص53، محقق: د. شرف محمود القضاة، دار الفرقان - عمان الأردن، چاپ دوم، 1405ق.
[2]. اشرف علی تهانوی، اشرف الجواب، ص252، نشر مکتبة عمر فاروق، کراچی، بیتا.
[3]. عثمانی، محمد تقی، فتاوای عثمانی، ج1، ص70، نشر مکتبة معارف القرآن، بیتا.
[4]. ابن تيمية، أحمد بن عبد الحليم (م 728)، المستدرك على مجموع فتاوى شيخ الإسلام، ج1، ص95، جمع وترتيب: محمد بن عبد الرحمن بن قاسم (م 1421)، چاپ اول، 1418 هق.
[5]. سيوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر (م 911)، شرح الصدور بشرح حال الموتى والقبور، ص235 و 236، تحقيق: عبد المجيد طعمة حلبی، دار المعرفة، لبنان، چاپ اول، 1417ق.
[6]. همان، ص239.
افزودن نظر جدید