هنر نقاشی بدن یا شیطانپرستی؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از معضلات برخورد با فرقههای ضاله عدم شناخت کافی افراد منتقد است. از اواخر دهه 80 شمسی که مسئله نقد شیطانپرستی باب شد افرادی در سرتاسر نقاط ایران به عنوان منتقد شروع کردند و مطالبی برای آگاهی دادن جامعه نسبت به این فرقه به مردم تعلیم دادند. این آگاهی دادن فوایدی داشت و در کنار آن ضررهایی نیز به همراه داشت. توصیفات ناقص و یا بعضا غلط باعث شده بود که در مورد این فرقهی بسیار کوچک بزرگنمایی صورت بگیرد و حتی تبلیغ این فرقه بشود.
یکی از نمونههای معرفی شده به عنوان شیطانپرستی، توصیف خرده فرهنگ[1] گوتیک و رشته هنر بدن است. بسیاری از تصاویری که در سخنرانیها تحت عنوان تیپ ظاهری شیطانپرستان نمایش داده میشود، در واقع متعلق به دو گروه مذکور است. گرچه برخی از این تیپهای ظاهری در میان شیطانپرستان نیز وجود دارد، منتهی این که شیطانپرستان را با دو گروه مذکور اشتباه کنیم، به بزرگ نمایی این فرقههای کوچک کمک شایانی نمودهایم.
نقاشی بدن یا هنر بدن گاهی به عنوان روشی برای جلب توجه در اعتراضات سیاسی، اجتماعی و... صورت میگیرد. هنر بدن به مجموعه هنرهایی اطلاق می شود که به نوعی با بدن انسان سر و کار دارد. زیرشاخه های متعددی در آن وجود دارد، از جمله نقاشی روی بدن، سوراخ کاری بدن، خالکوبی کردن، کاشت زیر پوستی و... را شامل می شود. بسیاری از این افراد که میبینید بدن خودرا در نقاط متعددی سوراخ کرده و جواهر آلاتی را به آن آویزان میکنند و یا قسمتی از بدن خود را خراشکاری کردهاند، اصلا شیطانپرست نیستند.
اما گوتیک، خرده فرهنگ شورشی است علیه مدهای جذابی که از دیسکوهای ۱۹۷۰ به وجود آمدهاند. موهای سیاه، لباسهای تیره و صورتهای رنگ پریده مضامین پایهای برای طراحان سبک گوتیک هستند.
البته باید گفت فرقه شیطان پرستی از این نوع هنرها و نقاشیهای روی بدن و پوششها نیز استفاده میکند ولی ملحق کردن این موارد به این فرقه ضاله چیزی جز بزرگنمایی این فرقه ضاله نیست.
پینوشت:
[1]. خرده فرهنگ در اصطلاح دانش مردم شناسی به ارزش ها و هنجارهای متفاوت با ارزش ها و هنجارهای گروه اکثریّت که یک گروه درون جامعه ای بزرگ تر داراست.
افزودن نظر جدید