عباس منش، قرآن فقط برای زمان پیامبر بود!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ویژگیهای برتر قرآن در کنار جامعیت و جهانی بودن، جاودانگی آن است؛ یعنی قرآن به زمانی خاص یا ملت یا گروهی ویژه، اختصاص نداشته و برای همه انسانها در تمام دورهها و ازمان، دارای برنامه و دستورالعمل است. ادبیات قرآن به نحوی است، که توانایی دارد، با تمام اقوام و ملل و زبانها و ملیتها به گفتگو بپردازد. بدین جهت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در خطبةالوداع از آن با عنوان « ثقل اکبر» یاد میکند.[1]
هر انسان منصفی كه كمترین آشنایی با تاریخ و تعالیم اسلام داشته باشد، درک میکند كه اسلام و قرآن همه ملتها را به آیین، معارف و مقررات خود دعوت كرده و هیچ فرد، گروه، ملت و نژادی را استثنا نكرده است. برخی در اثر ناآگاهی و برداشتهای نادرست یا عامدانه و به منظور ضربه زدن به اسلام، با برداشتهای سطحی و غیر علمی از برخی آیات، مدعی شدهاند كه قرآن داعیهٔ جهانی بودن و جاودانگی ندارد؛ و ویژه مردم شبه جزیرهٔ عربستان در همان زمان نزول قرآن است.
سیدحسینعباس منش، که از مروجین افکار فرقهی «تفکر نوین» محسوب میشود، یکی از افرادی است، که در سخنانی نسنجیده، با محدود خواندن قرآن به شرایط و زمان خاص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، مدعی شده است، که در قرآن، هرگز به جاودانگی این کتاب، در خصوص هدایت انسانها، در تمامی زمانها و دورههای زندگی بشر، اشارهای نشده است. این فرد مدعی است، قرآن برای شرایط زمانی و جغرافیایی محمد(صلیاللهعلیهوآله) نازل شده و هرگز نمیتوان ادعا کرد، این کتاب پاسخگوی تمامی نیازها در هر زمان و دورهای باشد.
در پاسخ به سخان آقای عباسمنش نکاتی ذکر میشود.
اولاً: ایشان به صراحت گفتهاند که در قرآن آیهای مبنی بر جاودانگی، فرازمانی و مکانی بودن قرآن وجود ندارد. اما با اندک تاملی در قرآن، میتوان آیاتی را که درخصوص فرازمانی و مکانی بودن قرآن نازل شدهاند، استخراج کرد.
برخی از این آیات عبارتند از:
1. «ما فرطنا فى الکتاب من شىء[انعام/38]؛ ما در کتاب، بیان هیچ چیز را فروگذار نکردیم.»
2. «وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ[انعام/59]؛ و هیچ تر و خشکى نیست، مگر این که در کتابى روشن ثبت است.»
3. «أَ فَغَیْرَاللّهِ أَبْتَغِی حَکَماً وَ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتابَ مُفَصَّلاً[انعام/114]؛ پس داورى جز خدا جوییم، با اینکه اوست که این کتاب را به تفصیل به سوى شما نازل کرده است؟»
4. «ما کانَ حدیثا یُفترى و لکن تصدیقَ الّذی بین یدیهِ و تفصیلَ کلِّ شىءٍ و هُدىً و رحمةً لقومٍ یُؤمنون[یوسف/111]؛ سخنى نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق آنچه (از کتابهایى) است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیزى است و براى مردمى که ایمان مىآورند، رهنمود و رحمت است.»
5. «و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شىء و هدى و رحمة و بشرى للمسلمین[نحل/89]؛ و ما بر تو این قرآن را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند و براى مسلمانان هدایت و رحمت و بشارت باشد.»
6. «وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَل ...[کهف/54]؛ و هرآینه در این قرآن برای مردم از هرگونه مثالی آوردیم.»
7. «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاس ...[سبأ/28]؛ و تو را نفرستادیم مگر برای همه مردم.»
ثانیاً: در قرآن کریم آیات صریحی وجود دارند که بر جاودانه بودن دین اسلام دلالت میکنند.
خداوند متعال در قرآن میفرماید: «تَبَارَکَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلىَ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَلَمِینَ نَذِیرًا[فرقان/1]؛ زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد.»
یا در آیهای دیگر آمده است: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ[تکویر/27]؛ این (قرآن عظیم) جز پند و نصیحت اهل عالم هیچ نیست.» مطابق صریح آیه، قرآن برای تمام عالمیان نازل شده است. در اینجا عالمیان به صورت مطلق ذکر شده است، یعنی آیات قرآن برای هدایت تمام مردم جهان در هر زمان و مکانی است.
همچنین در قرآن کریم آمده است: «وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغ[انعام/19]؛ و این قرآن به من وحی شده است تا با آن شما و هر كه را (كه این پیام) به او برسد بیم دهم.»
آیات ذکر شده تنها نمونههایی از اشارات صریح خداوند متعال در قرآن کریم است که، به فرازمانی و مکانی بودن این کتاب جاودانه و ارزشمند دلالت میکند. بنابراین توصیه میشود، آقای عباسمنش، برای یک بار هم که شده، آیات قرآن را به همراه دقت و تامل قرائت کند، تا نسبت به حقیقت موضوع آگاهی و علم لازم را کسب کنند.
پینوشت:
[1]. اشاره به حدیث ثقلین دارد، که پیامبر اسلام (ص) در آن فرمودند: «اِنی تارِکُ فیکُمُ الثِّقْلَینِ.....» که قرآن به عنوان ثقل اکبر و اهل بیتمعصوم(علیهمالسلام) به عنوان ثقل اصغر در کلام پیامبر ص معرفی شده است.
افزودن نظر جدید