نقش اساسی حضرت زهرا (علیهاالسلام) در قیام امام علی (علیهالسلام)
در پی وقایع پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و غصب خلافت امام علی (علیهالسلام) توسط اهل سقیفه، امام علی (علیهالسلام) به مطالبهگری حق خویش پرداخته و طلب یاری از انصار کرد و به منظور پس گرفتن خلافت و حکومت، تحصن کردند؛ در این راستا، حضرت زهرا مهمترین نقش در بین متحصنین را داشتند.
الف) طلب یاری و استنصار شبانه برای پس گرفتن خلافت و حکومت:
وقتیکه امام علی (علیهالسلام) برای درخواست یاری، شبانه به خانههای انصار رفتند، حضرت زهرا (علیهاالسلام) سوار بر مرکبی، با ایشان همراه شدند و مردم را برای حقخواهی و قیام تشویق میکردند.[1]
ب) خانه حضرت، پایگاه و سنگر متحصنین و معترضین بود:
امام علی (علیهالسلام) و برخی از اصحاب، برای اعتراض و مقابله با حکومت ابوبکر و پس گرفتن خلافت، در خانه حضرت زهرا (علیهاالسلام) جمع شدند، و خانه حضرت زهرا (علیهاالسلام) پایگاه و سنگر معترضین و متحصنین بود.[2]
ج) سخنگوی متحصنین و معترضین به حکومت ابوبکر:
وقتی که عمر (به دستور ابوبکر) همراه گروهی از مردان، جهت گرفتن بیعت اجباری از امام علی (علیهالسلام) و متحصنین به خانه حضرت زهرا (علیهاالسلام) یورش برد و تهدید به سوزاندن خانه کرد، جضرت زهرا (علیهاالسلام) از پشت در با عمر حرف زد و سعی کرد او را از این کار منصرف کند،[3] و عملا حضرت زهرا (علیهاالسلام) سخنگوی معترضین و متحصنین بود.
د) حضرت زهرا (علیهاالسلام) رکن اصلی قیام امام علی (علیهالسلام)
حضرت مهمترین نقش در بین متحصنین را داشت، تا جایی که درباره اهمیت جایگاه ایشان نوشتهاند: «وَكَانَ لِعَلِيٍّ مِنْ النَّاسِ وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ النَّاسِ فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أَبِي بَكْرٍ وَمُبَايَعَتَهُ وَلَمْ يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الْأَشْهُرَ.[4] حضرت زهرا (علیهاالسلام) وجهه و اعتبار امام علی (علیهالسلام) بود و تا وقتی که حضرت زهرا (علیهاالسلام) زنده بود، امام علی (علیهالسلام) با ابوبکر بیعت نکرد.»
پینوشت:
[1]. ابومحمد ابن قتيبة الدينوري، الإمامة والسياسة، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1997 میلادی، ج1، ص16.
[2]. «وَإِنَّهُ كَانَ مِنْ خَبَرِنَا حِينَ تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وسلَّم أَنَّ عَلِيًّا وَالزُّبَيْرَ وَمَنْ كَانَ مَعَهُمَا تخلَّفوا فِي بَيْتِ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ.»
المطهر بن طاهر المقدسي، البدء والتاريخ، مكتبة الثقافة الدينية، بیتا، ج5، ص65
إسماعيل بن عمر بن كثير القرشی، البداية والنهاية، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1988 میلادی، ج2، ص266.
عز الدين ابن الأثير، الكامل في التاريخ، بیروت، دار الكتاب العربي، 1997 میلادی، ج2، ص188
جمال الدين أبو الفرج الجوزی، المنتظم في تاريخ الأمم والملوك، بیروت، دار الكتب العلمية، 1992 میلادی، ج4، ص64.
جلال الدين السيوطی، تاريخ الخلفاء، مكتبة نزار مصطفى الباز، 2004میلادی، ص55.
محمد بن جریر الطبری، تاریخ الطبری، بیروت، دار التراث، 1387 ه، ج3، ص205 و 430.
أحمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، دار الحديث، القاهرة، 1995 م، ج1، ص329.
ابن زنجويه، الأموال لابن زنجويه، مركز الملك فيصل للبحوث والدراسات الإسلامية، السعودية، 1986 م، ج1، ص304.
سليمان بن أحمد الطبرانی، المعجم الکبیر، مكتبة العلوم والحكم، الموصل، 1983م، ج1، ص62.
المتقی الهندی، كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، مؤسسة الرسالة، 1981م، ج5، ص632.
ابوبکر احمد بن عمرو البزار، مسند البزار، بیتا، بینا، ج1، ص141.
اسماعیل بن کثیر، مسند الفاروق، دار الوفاء، المنصورة، 1991م، ج2، ص529.
عبدالرزاق الصنعانی، مصنف عبدالرزاق، المجلس العلمی، هند، 1403ه، ج5، ص439.
[3]. ابوالفداء صاحب حماة، تاریخ ابی الفداء، بینا، بیتا، ج1، ص239.
[4]. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، دار طوق النجاة، 1422ه، ج4، ص139.
مسلم بن حجاج النیسابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالجیل، بیتا، ج5، ص153.
محمد بن جریر الطبری، تاریخ الطبری، بیروت، دارالتراث، 1387ه،ج3، ص208.
افزودن نظر جدید