آیا نهروان پیش‌رو داریم؟

  • 1400/03/17 - 16:40
در این ایام انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باید دقت داشته باشیم، افرادی را انتخاب کنیم که موجب خسارت بر حاکم اسلامی نشوند. فهمیده باشند و نیاز به فهماندن نداشته باشند تا این‌که مجبور شویم چند سال کشور را معطل کنیم تا وی بفهمد و متوجه شود که این راه او غلط است.
انتخاب اصلح

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در حکومت اسلامی فهم مردم برای حاکم اسلامی خیلی مهم است. فهمیدن و درک مسائل توسط مردم چنان برای حاکم مهم است که حاضر است از خیلی مسائل مهم دیگر بگذرد و چشم‌پوشی کند. در صدر اسلام فهم مردم برای امیرمؤمنان مهم بود. باید می‌فهمیدند که معاویه آدمی نیرنگ‌باز و خدعه‌گری است اما حضرت از مهم دیگر گذشتند. حضرت علی (علیه‌السلام) به فرماندهی مالک اشتر در جنگ صفین تا به نزدیکی شکست معاویه رسیدند اما گروهی از مردم با خدعه عمروعاص روبرو شدند و با دیدن قرآن‌ها بر سر نیزه عقب‌نشینی کردند. هر چقدر حضرت امیر (علیه‌السلام) صحبت کردند که این خدعه است و خیمه معاویه را از جای ویران کنید اما عده‌ای کثیری از مردم رأی دیگری داشتند. رأیشان این بود که تن به مذاکره دهند. حضرت علی (علیه‌السلام) ناچار برای فهم مردم تن به خواسته‌ی آنان داد.

در انتخاب مذاکره کننده، حضرت رأی دیگری داشت و اشخاصی مثل ابن عباس را مد نظر داشت اما همان عده از مردم شخصیتی جاهل و ساده لوح به نام ابوموسی اشعری را انتخاب کردند. بازهم امیرمومنان (علیه‌السلام) تن به خواست مردم دادند تا این‌که شاید بفهمند. سپس وقتی که فریب خوردند و نیرنگ عمروعاص گرفت، همین گروه از مردم به علت پذیرفتن نتیجه مذاکره توسط حضرت علی (علیه‌السلام) مخالف وی شدند و جنگ نهروان را علیه حضرت ایجاد کردند.

حاکم اسلامی همیشه فهم مردم برایش اولویت دارد. مردم در 8 ساله ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم رأی دادند به مذاکره برای حل مشکلات و این‌جا رهبر حکومت اسلامی مجبور است برای تجربه و فهم بیشتر مردم تن به خواسته‌ای دهند. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاكره، لكن می‌خواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذن‌الله ضرری نمی‌كنیم.»[1] مهم این است که مردم متوجه شوند.

رهبری معظم این مذاکرات را تجربه‌ای مهم برای ملت و مسئولین می‌داند، فهم این‌که مذاکره با دولت‌های غربی جز اتلاف وقت چیز دیگر ندارد: «یك تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است - كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد - این تجربه ظرفیّت فكری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌ای كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه‌ی تعلیق غنی‌سازی انجام گرفت، كه آن‌وقت تعلیق غنی‌سازی را در مذاكرات با همین اروپایی‌ها، جمهوری اسلامی برای یك مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم كه با تعلیق غنی‌سازی، امید همكاری از طرف شركای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - كه البتّه به‌نحوی تحمیل شده بود، لكن ما قبول كردیم، مسئولین ما قبول كردند - آن روز قبول نكرده بودیم، ممكن بود كسانی بگویند خب یك ذرّه شما عقب‌نشینی می‌كردید، همه‌ی مشكلات حل می‌شد، پرونده‌ی هسته‌ای ایران عادی می‌شد. آن تعلیق غنی‌سازی این فایده را برای ما داشت كه معلوم شد با عقب‌نشینی، با تعلیق غنی‌سازی، با عقب افتادن كار، با تعطیل كردن بسیاری از كارها مشكل حل نمی‌شود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم.»[2]

در این ایام انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باید دقت داشته باشیم، افرادی را انتخاب کنیم که موجب خسارت بر حاکم اسلامی نشوند. فهمیده باشند و نیاز به فهماندن نداشته باشند تا این‌که مجبور شویم چند سال کشور را معطل کنیم یا وی بفهمد و متوجه شود که این راه او غلط است یا این‌که بعد از انتخاب شدن به واسطه غرور رأی حدأکثری، شمشیر بر روی امام مسلمین بکشد.

پی‌نوشت:

[1]. بیانات رهبری، 1392/8/2.
[2]. همان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.