دلگرمی غربی‌ها...

  • 1400/02/30 - 15:54
سال‌هاست جریان اصلاح‌طلب دیگر تلاشی برای تکذیب و سرپوش گذاشتن بر ارادت خود به غرب نمی‌کند و برخی اعضای آن بطرز دور از شأنی همچون اسپایدرمن از دیوار بالا می‌روند تا خدای ناکرده روی پرچم آمریکا و اسرائیل پا نگذارند و با توییت‌های جنجالی و معنادار موجبات شادی و رضایت دشمنان را فراهم می‌آورند!

انقلاب اسلامی ایران گامی بلند در جهت رهایی از بند ظلم و استبداد نظامی شاهنشاهی بود که پهلوی خود را میراث‌دار آن می‌دانست. این انقلاب نقطه عطفی برای رسیدن به مردم سالاری و توسعه سیاسی شد.
انتظار می‌رود در چنین انقلابی و پس از چهار دهه از تولد مبارک آن، پیشرفت‌های شگرفی در حوزه توسعه سیاسی به دست آمده باشد، اما متاسفانه در تاریخ تحولات سیاسی ایران شاهد وارد آمدن ضربات سهمگینِ گفتمان اصلاحات بر پیکره آرمان توسعه سیاسی ایران بوده‌ایم. اصلاح‌طلبان معتقدند می‌توان از طریق تغییر تدریجی و آرام در درون نهادها و ارگان‌های جامعه، به تغییر ساختارها و چهارچوب‌های سیاسی و اقتصادی جامعه رسید. گرچه با مرور مرام‌نام، فعالیت‌ها و کارنامه سران و اعضای جبهه اصلاحات طی سالیان اخیر در می یابیم که اصلاح طلبان امروز جامعه ایران، رسماً به سمت سوسیالیسم انقلابی و براندازی حکومت در حرکت هستند!

گروه‌های زیادی در ایران مدعی اصلاح‌طلبی هستند. مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دفتر تحکیم وحدت، حزب کارگزاران سازندگی و حزب مشارکت، گروه‌های منحله ملی_مذهبی مانند نهضت آزادی و جبهه ملی ضد انقلابیون فراری و گروه‌های مخالف در خارج از کشور .

پنج گروه اول، جبهه دوم خرداد را تشکیل دادند و دو گروه اخیر زیر پرچم اصلاح‌طلبی و با شعار اصلاح‌طلبی نشان خود را حفظ کردند. به طور کلی پس از انتخابات ۱۳۷۶ جبهه اصلاحات به سه دسته کلی تقسیم می‌شود: گروه اول مجمع روحانیون که خود را خودی می‌دانند ولی عناصر مغرض و مسئله دار میان آنها نفوذ کردند. گروه دوم کارگزاران و گروه سوم که معتقد به نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی، حکومت دینی و اصل ولایت فقیه نیستند! ایشان معتقد به تغییر ساختار نظام و تغییر حکومت از طریق براندازی سیاسی هستند. آنان بر این باورند که اصلاح‌طلبی یعنی تغییر و تحول در ساختار نظام از طریق راهکارهای قانونی که ابزار آن حس آرامش و حرکت تدریجی و آهسته آهسته است. در اجلاس پر حاشیه دفتر تحکیم وحدت در خرم‌آباد سال ۱۳۷۹ که با بیانیه سید محمد خاتمی پدر معنوی اصلاحات آغاز به کار کرد، محسن‌کریمی چهره حساسیت ‌برانگیز اصلاحات به بیان سخنان هنجارشکنانه پرداخت و گفت: ما اصلاحات خودمان را که تغییرات در نظام و رهبری است از طریق نمایندگان مجلس انجام خواهیم داد! در بیانیه پایانی این اجلاس چنین عنوان می‌شود که حاکمیت نه تنها صلاحیت تعریف حدود، اهداف و روش‌های اصلاحات را ندارد، بلکه خود یکی از موضوعات اصلی اصلاحات است.

این افراطیون سیاسی عمدتاً از نیروهای با سابقه و گرایشات چپ، محصول نظریات فلسفی سروش هستند. راه و روش‌ها و راهکارهای سیاسی اصلاح‌طلبان معمولاً از طرف نهضت آزادی و چهره‌های ملی مذهبی دیکته می‌شود. آرامش فعال، حرکت با چراغ خاموش، فشار از بالا و چانه زنی از پایین، انسداد سیاسی، فتح سنگر به سنگر و خروج از حاکمیت، روش‌های براندازی سیاسی این طیف است .
 اصلاح‌طلبان هر بار به طریقی ظرف اعتماد ملی را شکستند و موجبات بی‌اعتمادی و از هم گسستن جامعه را فراهم آوردند. برپایه شعار توسعه سیاسی قرار بود همه احزاب و گروه‌ها در میدان سیاست حضور داشته باشند، اما اصلاح‌طلبان هر بار در انتخابات‌های مختلف با صدها انگ و برچسب و تهمت، رقبای سیاسی خود را از صحنه بیرون راندند. مدعیان اصلاحات و کسانی که شعارهای شایسته سالاری، قانون‌گرایی و آزادی بیان را سر می‌دادند ثابت کرده‌اند، در عمل هیچ اعتقادی به این شعارها نداشته و این‌ها صرفاً واژگان زیبایی جهت جلب نظر مردم و فریب افکار عمومی، فرار از زیر بار مسئولیت و تحمیل هزینه اضافه بر گرده نظام و حکومت هستند.

اصلاحاتی‌ها مدام برچسب ضد اصلاحات بر گفتمان انقلابی زدند غافل از اینکه رهبر فرزانه انقلاب خود بزرگترین اصلاح‌طلب و در واقع، واقعی‌ترین اصلاح‌طلب ایران هستند .اصلاح روش‌های غلط و ناهنجار، تبدیل به بزرگترین دغدغه این سال‌های ایشان شده است. قوانین دست و پاگیر و روش‌های وارداتی غربی که مانع پیشرفت ایران هستند و زندگی راحت را برای مردم این مرز و بوم دشوار کرده‌اند. رهبر معظم انقلاب همواره در سخنان خویش خواستار اصلاح هستند. اصلاح روش‌ها و قوانینی که در آن‌ها اشتباه و نقصان وجود دارد روش‌هایی که دیگر جواب نمی‌دهند و قوانین دست و پاگیری که به طور مثال پیشرفت در حوزه اقتصاد را ناممکن ساخته است .

اصلاح‌طلبی واقعی یعنی حفظ اصول و اصلاح روش‌ها؛ البته از نگاه آمریکا و اسرائیل اصلاحات یعنی ضدیت و مخالفت با نظام جمهوری اسلامی و اصلاح طلبان ایران به طور عجیب و نامبارکی در این قالب قرار می‌گیرند! احتمالاً به همین دلیل است که غربی‌ها همیشه نظر مساعدی نسبت به آنان دارند و در برهه‌های حساس به اشکال مختلف به حمایت از آنان پرداخته‌اند. جرج بوشِ پسر وجود اصلاح طلبان را راهبرد دولت خود دانسته است. اوباما به سیاق بوش به کار خود ادامه می‌دهد، نتانیاهو اصلاح‌طلبان را بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران می‌داند، شیمون پرز می‌گوید اصلاح طلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم ایران می‌جنگند! نائب رئیس مجلس آلمان ابراز امیدواری می‌کند که اصلاح طلبان را در مجلس ایران ببیند.

البته این رابطه همیشه دو سویه است و این حمایت غرب از اصلاح‌طلبان هزینه‌های گزافی را بر حکومت و مردم ایران تحمیل کرده است . اصلاح‌طلبان سخنان غربی‌ها را تکرار و سیاست‌ها و برنامه‌های ایشان را دنبال می‌کنند؛ غربی‌ها هم با غول رسانه‌ای خود به کمک اصلاح‌طلبان می‌آیند.
سال‌هاست این جریان دیگر تلاشی برای تکذیب و سرپوش گذاشتن بر ارادت خود به غرب نمی‌کند و برخی اعضای آن بطرز دور از شأنی همچون اسپایدرمن از دیوار بالا می‌روند تا خدای ناکرده روی پرچم آمریکا و اسرائیل پا نگذارند و با توییت‌های جنجالی و معنادار موجبات شادی و رضایت دشمنان را فراهم می‌آورند!

انتظار افکار عمومی این است که اصلاح طلبان یک بار برای همیشه به تبیین وجه اشتراک نگرش‌ها ، بینش‌ها و روش‌های خود با دشمنان قسم خورده ملت ایران بپردازند . توجیه که پرکار نیست لطفاً توضیح بفرمایند .

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.