ارتباط دراویش با دربار پهلوی

  • 1400/01/22 - 09:02
در اسناد ساواک ارتباط اتباع این فرقه با انجمن فراماسون نیز به چشم می‌خورد. در سال 1344 ساواک از ارتباط این تشکیلات با دراویش گنابادی خبر داد و در گزارشی با موضوع "جمعیت فراماسونری در خراسان" نوشت: «...تصور می‌رود دراویش پیرو صالح‌ علیشاه گنابادی نیز به جمعیت مزبور وابستگی‌هایی داشته باشند...»

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب - ارتباط و معاشرت دراویش  با سلاطین مربوط به دوران معاصر نیست و از قدیم مدعیان عرفان و تصوف سر در آخور کاخ و توبره‌ی پادشاه داشته‌اند. گرچه اساس تصوف بر زهد و عزلت بنا شد اما دیری نگذشت که وسایل عزلت و راحتی برای زهاد و متصوفه فراهم شد و در اواخر قرن ششم به قول سیاح معروف، ابن جبیر اندلسی، صوفیه در این «خوانق» به طور کلی از اندوه معیشت فارغ بودند و مانند پادشاهان در فراوانی نعمت و آسایش به سر می‌بردند.

دعوت‌های آن‌ها در این مجالس با لذت و موسیقی و سماع همراه بود و حتی در مواقع تنگدستی نیز در عیش و نوش می‌کوشیدند که مولوی در مثنوی و در داستان «بهیمه‌ی صوفی» تصویری بیرنگ از واقعیت این ماجرا را به نظم می‌کشد. این گونه مراسمات پای خلفا و حکمرانان شهر‌ها را به محافل و مجالس صوفیان گشود تا آنجا که خود ایشان ترتیب برگزاری مجالس صوفیه را می‌دادند. نوشته‌اند که مُستنجد خلیفه عباسی ، هرساله در ماه رجب برای صوفیان دعوتی ترتیب می‌داد. در یکی از این دعوتی‌ها که مصادف با عروسی خلیفه بود، در مجلسِ قوّالی و رقص و غنا، یکی از صوفیان چنان تحت تأثیر شعری قرار گرفت و به هیجان آمد که جان سپرد و عیش خلیفه به عزا تبدیل شد و صوفیان تا به صبح بر جنازه‌ی آن درویش رقصیدند.[1]

دراویش معاصر نیز که نه زهد صوفیان قدیم را داشته و نه غیرت عزلت‌گزینی، همواره یار غار سلاطین و شاهان بودند. از جمله اقطاب طریقت گنابادیه که صلاحی در مورد این دیدارها می‌نویسد: «ديدار حضرت رضاعليشاه و اعلی‌حضرت فقيد محمدرضاشاه پهلوی اعلی الله مقامهما در واقعه زلزله گناباد رخ داد. حضرت رضاعليشاه در بدو ديدار خطاب به اعلی‌حضرت فرمودند؛ باور از بخت ندارم كه تو مهمان منی! خيمه پادشه وانگاه سراي درويش؛ لازم به ذكراست كه اين اولين ديدار ان دو بود و يكبار ديگر هم بعد از رحلت آيت الله حكيم در كاخ سعدآباد حضرت رضاعليشاه بنابه درخواست اعلی‌حضرت فقيد به ديدارشاه رفتند. اين ديدار مشورتی بود و اعلی‌حضرت در آن ديدار باحضرت رضاعليشاه مشورت فرمودند كه حال كه آقای حكيم رحلت كرده اند، به نظر شما خطاب به كدام يك از مراجع تلگراف تسليت ارسال كنم، كه حضرت رضاعليشاه شاه را راهنمايی فرمودند كه تلگراف تسليت خطاب به آيت الله شريعتمداری ارسال فرمايند، اعليحضرت هم به توصيه حضرت رضاعليشاه عمل نموده وتلگراف تسليتی خطاب به آيت الله شريعتمداری ارسال داشتند رحمة الله عليهم اجمعين. ادب شاهانه نسبت به مقام عرفا قابل هزاران تمجيد است...»

اقرار صریح صلاحی به ارتباط دراویش گنابادیه با دربار پهلوی این سخن را تقویت می‌کند که اتباع این فرقه دل خوشی از نظام اسلامی و انقلاب مردم ایران در سال 57 ندارند. در اسناد ساواک ارتباط اتباع این فرقه با انجمن فراماسون نیز به چشم می‌خورد. در سال 1344 ساواک از ارتباط این تشکیلات با دراویش گنابادی خبر داد و در گزارشی با موضوع "جمعیت فراماسونری در خراسان" نوشت: «...تصور می‌رود دراویش پیرو صالح‌ علیشاه گنابادی نیز به جمعیت مزبور وابستگی‌هایی داشته باشند...»

پی‌نوشت:

[1]. جستجو در تصوف ایران، زرینکوب عبدالحسین، تهران، امیرکبیر، 1390، ص163

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.