یادداشتی به مناسبت درگذشت هانس کونگ
پایگاه جامع فرق؛ ادیان و مذاهب_ هانس کونگ یکی از برجستهترین چهرههای کاتولیک بود که به خاطر اختلاف نظراتی با کلیسای کاتولیک رومی مطرود و خارج از ایمان شناخته شد.
کونگ سوئیسی الاصل و مقیم آلمان در سال 1928 متولد شد، او یکی از چهرههای تاثیرگذار مسیحیت امروز است که کتابهایی هم از او به زبان فارسی ترجمه شده، از مهمترین کتابهای هانس کونگ میتوان به "خدا در اندیشهی فیلسوفان غرب"، "ساحتهای معنوی ادیان"، "زن در مسیحیت"، "تاریخ کلیسای کاتولیک" و... اشاره کرد. کونگ از چهرههای تاثیر گذار در شورای دوم واتیکان 1962 به شمار میآید که تلاش زیادی کرد تا این آموزهی جدید که غیر مسیحان هم امکان نجات دارند را رسمیت ببخشد، البته به گفتهی خودش در بسیاری از موضوعات با پاپ اختلاف داشته که میتوان این اختلافات را به خاطر قرائت متفاوتش از مسیحیت و دین با تفسیر کلیسای رسمی روم دانست.
برخی هانس کونگ را جایی بین مذهب کاتولیک و پروتستان میدانند، به عبارتی دیگر نه کاتولیک و نه پروتستان یا هم کاتولیک و هم پروتستان! همین باعث شد کلیسای کاتولیک در انتساب او به الهیدان کاتولیک در تردید باشد.
نگاه کمی منصانه کونگ به اسلام هم از موارد جالب توجه است و معتقد بود مسیحیان عاموس ، یوشع ، اشعیا ، ارمیا و الیجاه را به عنوان پیامبر باور دارند؛ لکن به محمد[ص] به عنوان یک پیامبر اعتقاد ندارند؟
به عقیده ی وی با سرنگونی رژیم سکولار شاه در سال 1979 میلادی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، دین دوباره به مرکز سیاسی دنیا قرار گرفت.
اما اوج مخالفت او با مسیحیت رومی در آموزهی خطاناپذیری پاپها است، به موجب این حکم که در شورای اول واتیکان البته با نزاعهای از طرف موافقان و مخالفان تصویب شد، پاپها وقتی در مقام بیان آموزههای مسیحی و یک حکم دینی هستند از خطا مصون و حکم و آموزهای که بیان میکنند همان است که خدا میخواهد! اما کونگ که میدید در تاریخ پاپها چه اشتباهاتی صورت گرفته و چه پاپهای ناشایستی در برههای از تاریخ مسیحیت بر مسند بودند، نمیتوانست در برابر این آموزه ساکت باشد. کونگ اعتراض خود را به این موضوع در کتاب" خطاناپذیری؟" منتشر کرد و حتی در کتاب "تاریخ کلیسای کاتولیک" به نوعی منکر هرگونه تفوق پاپها به خصوص و کلیسای روم بالعموم بر جهان مسیحی شد و استناد کاتولیکها مبنی بر جانشینی پطرس رسول و مقام ویژه داشتن او نزد مسیح را فاقد اعتبار دانست. کونگ خاطر نشان میکند که نگاههای گوناگونی به این آموزه شده است: یک دیدگاه این است که پاپ فقط در امور اعتقادی و جزمی حق تصمیمگیری دارد، نه موضوعات اخلاقی. کونگ به این دیدگاه اشکال وارد میکند و میگوید اگر توانایی پاپ در یک حوزه تضمین شود، چرا در دیگر حوزه چنین نباشد؟ آیا اعتقادات پیامدهای اخلاقی ندارند؟
هانس کونگ معتقد یود که پاپ از کلیسا(به معنی سازمان روحانیت مسیحی) جدا نیست و باید در بیان فتوای اعتقادی با کلیسا مشورت کند گرچه به هیچ وجه اشتباهات تاریخی در کلیسا را نفی و منکر نبود اما معتقد بود در نهایت کلیسا بار خود را به منزل خواهد رساند.
کونگ پا را از این هم فراتر گذاشته و علاوه برنگاه انتقادی به پاپ و حتی جامعهی مسیحی، در مورد کتاب مقدس مسیحی هم معتقد بود در هیچ کجای کتاب مقدس ذکر نشده که وحی مسقیم خداست، بلکه بر انسانی بودن آن تاکید میشود. بنابراین کتاب مقدس کار مستقیم روحالقدس نیست، پس میتواند در معرض نقد تاریخی و الهیاتی قرار بگیرد.
به نظر میرسد اندیشهی فمنیسم رایج در دنیای غرب باعث تالیف کتابی از کونگ به نام "زن در مسیحت" شد که در آن به بررسی جایگاه زنان در کتاب و سنت مسیحی پرداخت و درصدد بازیابی نقش زنان در مسیحیت بنابر سنت و کتاب مقدس مسیحی بود(با مطالعهی این کتاب تفکر سنتی مسیحی نسبت به زن را به خوبی درک خواهیم کرد؛ کتاب زن در مسیحیت توسط دانشگاه ادیان و مذاهب با ترجمه حمید بخشند منتشر شده).
برخلاف انتظار کونگ در مورد کتاب جدیدش"آیا خدا وجود دارد؟" که مورد توجه بسیاری از خداباوران بود، این کتاب خیلی به مذاق کشیشان کاتولیک خوش نیامد و اجازهی تدریسش را لغو کردند.
به طور کلی هانس کونگ خواستار مواجهه دین با مدرنیزیم به صورت پذیرفتن برخی اقتضائات این دوره بود، البته اشتباهش اینجاست که در این دیدگاه تفاوتی با اسلام و مسیحیت قائل نبود.
شعار معروفی که از هانس کونگ به یادگار ماند این است که: هیچ صلحی میان ملتها بدون صلح میان ادیان صورت نمیپذیرد، هیچ صلحی در میان ادیان بدون گفتگو میان ادیان رخ نمیدهد، هیچ گفتگویی میان ادیان بدون پژوهش مبانی ادیان به انجام نمیرسد.
به نظر میرسد در شعار او این اشکال به ذهن برسد که گویی از نظر هانس کونگ همهی نا آرامیها و جنگهای تاریخ بشریت و امروزه به خاطر دین و در میان دینداران بوده در حالی که ما منکر جنگهای دینی نیسیم اما جنگهای غیر دینی هم کم نبودهاند.
به هر حال پروندهی زندگی کونگ در روز 7 آپریل 2021 مصادف با 18 فرودین 1400 در سن 93 سالگی بسته شد، در حالیکه نفوذ افکار او در بین پژوهشگران دنیای مسیحی و حتی اسلامی تا سالیان زیاد باقی خواهد ماند.
افزودن نظر جدید