ردّ کتاب ضد شیعی «لله ثم للتاریخ»

  • 1400/01/01 - 09:04
وهابیت، به جهت ناتوانی در احتجاج و استدلال، به فرافکنی و دروغ، برای ضربه زدن به مذهب تشیع روی می‌آورد؛ از جمله‌ی آن‌ها نشر و پخش کتاب «لله ثم للتاریخ» به نام نویسنده ساختگی است؛ 15 کتاب در پاسخ این کتاب پر از بهتان و واضح البطلان نوشته شده است.

مخالفان شیعه، به‌ویژه فرقه وهابیت، به سبب فقر فرهنگی و ناتوانی در مقام احتجاج و استدلال، علاوه بر فرافکنی و دسیسه‌های کینه توزانه، به روش‌های دیگری برای ضربه زدن به مذهب تشیع روی می‌آورند که از جمله‌ی آن‌ها نشر و پخش کتب و مقالات ضد شیعی است؛ مثلاً از باب نمونه، کتاب «لله ثم للتاریخ» تالیف نویسنده موهوم و ساختگی، به نام آیة الله سید حسین موسوی، با ترجمه‌ای به نام «اهل بیت از خود دفاع می‌کند» تهیه شده که از مخرّب‌ترین و خطرناک‌ترین کتب ضد شیعی است که دولت وهابی عربستان سعودی، در نشر و اهداء آن به زائران بیت الله الحرام و خصوصاً جوانان شیعه، تلاش کرده است.
این کتاب، در میان دانشجویان ایرانی که برای حج می‌رفتند، در هتل‌ها به صورت هدیه توزیع می‌گردید؛ تنها در سال (1380 هجری شمسی)، در کشور کویت با چاپ 10هزار جلد از این کتاب، موجب خشم و اعتراض شدید شیعیان این کشور شد، به طوری‌که مسئولین دولت ایران، خطاب به دولت کویت، هشدار داد که: «در صورتی که دولت کویت، از توزیع و نشر این کتاب ضد شیعی جلوگیری نکند، این کشور به زودی به لبنان دیگری تبدیل می‌شود و جنگ‌های طایفه‌ای آغاز می‌گردد.»[1] وهابیت این شخصیت موهوم و مجهول را، یکی از علمای سرشناس شیعه در نجف اشرف که صاحب کرسی تدریس بوده عنوان می‌کنند که بارها خدمت بزرگانی هم‌چون مرحوم خویی، مرحوم صدر و دیگر مراجع تقلید شیعه رسیده و ایشان را در پاسخ به شبهات خود، ناتوان دیده، از مذهب تشیع روی گردانده، در حالی‌که اصلاً چنین شخصی، وجود خارجی نداشته و هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات وجود او ارائه نگردیده است.»[2]
مطالب این کتاب در یک نگاه، این‌گونه آمده است که، اول: نویسنده خود را از مجتهدین معرفی کرده که شبهات بی‌پاسخ فراوانی داشته و بزرگان شیعه نتوانسته‌اند، او را با پاسخ‌های قانع کننده راضی کنند، به همین جهت تغییر مذهب داده و سنی شده است.[3]
دوم: مطالبی را به مراجع تقلید شیعه، نسبت می‌دهد، تا با این روش، خواننده را نسبت به بزرگان شیعه بدبین سازد.[4]
سوم: احادیث جعلی از امامان معصوم شیعه، در مذمت شیعیان، نقل می‌کند، تا به این وسیله به خوانندگان القا کند که مذهب تشیع، نه تنها مورد تأیید اهل بیت نبوده، بلکه معصومین (علیهم‌السلام) هم شدیداً با شیعیان مخالف بودند.[5]
چهارم: نویسنده مدعی است که شیعیان، احادیثی را جعل کرده و برای توجیه کار خود و تأیید مذهب شیعه، آن را به معصومین (علیهم‌السلام) نسبت می‌دهند.[6]
پنجم: مطالبی را از کتب شیعه نقل می‌کند تا سعی شود که این طور جلوه شود که شیعیان نسبت به اهل سنت، بغض و کینه و دشمنی داشته، تا به این وسیله، موجبات دشمنی اهل سنت نسبت به شیعیان را فراهم کند.[7]
در پاسخ و ردّ کتاب «لله ثم للتاریخ»، اولاً: 15 کتاب از سوی علمای شیعه نوشته شده، که از جمله آن کتاب‌ها، کتاب «لله و الحقیقه» است که اثر عالم برجسته شیعه، یعنی شیخ آل محسن است؛ این کتاب، با اسلوبی بسیار زیبا و مستدل و عقلانی، تدوین و نگاشته شده است و به شبهات وارده او پاسخ داده است.
ثانیاً: مولف این کتاب که مدعی عالم شیعی و صاحب کرسی تدریس در نجف است، با اصطلاحات حوزه‌های علمیه شیعه و حتی اصطلاحات عمومی شیعه آشنایی ندارد.
ثالثاً: در برخی از صفحات این کتاب، یعنی (3، 5، 7، 9، 13، 21، 32، 48، 53 و...) مرحوم کاشف الغطاء، مرحوم میرزا علی غروی، آیة الله لطف الله صافی را سید خطاب می‌کند، در حالی‌که در میان شیعیان، به هیچ وجه به غیر از ذرّیه پیامبر، کلمه سید اطلاق نمی‌کنند.
رابعاً: نویسنده در کتاب خود، صفحه 20، مدعی است که کتاب کافی را برای مرحوم خویی قرائت کرده، در حالی‌که این کتاب، جزء کتب درسی حوزه‌های علمیه نیست، تا بتوان آن را همانند صحیح بخاری و مسلم از اساتید درس گرفت و قرائت و تدریس کرد.
خامساً: در صفحه 26 این کتاب، مدعی است که اجتهاد خود را از آیة الله العظمی کاشف الغطاء گرفته است، در حالی‌که بیت آن مرحوم، طی بیانیه‌ای رسمی، اعلام کرد که هویت چنین شخصی برای بیت معظم له، مجهول و ناشناخته است و اجازه‌ی اجتهاد به این نام صادر نگردیده است.
سادساً: او در صفحه 101 این کتاب، به قصد اهانت به علمای شیعه می‌نویسد: یکی از اساتید حوزه‌ی علمیه نجف را غسل داده و مشاهده کرده که او ختنه نشده، ... و این در حالی است که نگاه کردن به عورت میّت در حال غسل دادن، خلاف شرع و حرام است، چه برسد به این‌که دقت کند که آیا میّت، ختنه شده یا نه.
سابعاً: روایات متعددی را به کتب شیعه در صفحات 33 به بعد نسبت می‌دهد که اصلاً در منابع روایی شیعه، (حتی کتب دست چندم) وجود ندارد.
فاعتبروا یا اولی الابصار

پی‌نوشت:

[1]. نشریه: الرأی العالم الکویتیه، تاریخ 2001/6/30 میلادی.
[2]. شاخ شیطان، سید مجتبی عصیری، انتشارات رشید، قم، ایران، فصل 2 ص98.
[3]. همان، فصل 2 ص99.
[4]. همان، فصل 2 ص100.
[5]. همان، فصل 2 ص101.
[6]. همان، فصل 2 ص101.
[7]. همان، فصل 2 ص102.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.