گاف جدید مدعی قطبیت در فرقه گنابادیه
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب - محمد اسماعیل صلاحی درویش جویای نام و مدعی تازه نفس فرقهی دراویش گنابادیه که پس از مرگ تابنده به هر بهانهای سعی در معرفی خود دارد، در اقدامی جدید با جعل نامهای به خط تابنده خطاب به مصطفی آزمایش، وی را به پیروی از خود دعوت کرده است.
متن نامه منتشر شده بدین شرح است: هو121
برادرمکرم آقای دکترسیدمصطفی آزمایش سلمه الله
این آخرین نامه و در واقع وصیتی است ازفقیر به جنابعالی که دراین مدت شما رامامور خدمت و نشر معارف در اروپا نمودم و روی هم رفته به وظایف محوله اقدام نمودید و بسیار هم خوب بود. اگر هم نواقصی داشت مسلما از عهده شما بیرون بود، چون میدانم که دشمنان و نیز دوستان نادان در راه اهداف شما که مطابق با منویات من بود سنگ اندازی نمودند و بعد از من مسلما بیشتر خواهد شد. بنابر این برای جلوگیری و حداقل کم شدن شدت این فشارها نکاتی را به شما یادآوری مینمایم و امیدوارم راهگشای شما در آینده باشد.
1- بعد از من هر کس این نامه را بدست شما رساند وصی حقیقی من خواهد بود، با او همکاری کنید و در جهت رضای خدا با یکدیگر گام بردارید و از تفرقه و از تفرق اکیداً بپرهیزید.
2- در معرفی عرفان حقیقی کوشا باشید و آنرا در درجه اول اهمیت قرار دهید.
3- در تنویر افکار عمومی جامعه ایرانی و غیرایرانی کماکان بکوشید و باظلم و جهل و جهله مبارزه کنید که عندالله ماجورید.
4- در ناملایماتی که برای شما پیش میآورند به خدا تکیه کنید و خود را درگاه او پستترین بدانید که عزت وعظمت بدست اوست. آیه القدره را همیشه بخوانید و بعد از فریضه صبح ومغرب آیه نور را نیز بخوانید.
5- سعی کنید با دوستان خارج کشور ارتباط خود را حفظ کنید. همینطور با همه ایرانیان از هر قشری و طبقهای خاصه بزرگان مقیم درخارج ازکشور با هر طرز فکری تعامل کنید و فقط و فقط وجهه همت خویش را تنویر افکار و مبارزه با جهل و جاهل قرار دهید.
6- محدودیتی برای اجازه بعد از من نخواهید داشت. تنها محدودیت شما حفظ اتصال است.
سلام مرابه خانواده محترم و همه دوستان آنجا برسانید ومرا به فاتحهای یاد نمایید. خداوند نگهدار شما باشد.
بنده کمترین خدا؛ دکترنورعلی تابنده
۲۴مرداد۱۳۹۸
در خصوص این نامهی مضحک که شاید شخص صلاحی را هم به خنده وا داشته، چند نکته قابل تأمل است.
نکته اول: شخصیت مصطفی آزمایش به عنوان لیدر فرقهی گنابادیه در خارج از کشور و غرب، در زمان حیات تابنده چندان مورد توجه او نبود. مواضعی که آزمایش بر خلاف دستورات صریح تابنده اتخاذ میکرد، همراهی و رهبری گروهک مجذوبان نور و نودراویش این فرقه و نقش بسزای او در رخ دادن فاجعهی گلستان هفتم که میخی به تابوت تصوف گنابادیه شد، دوران شیخیت آزمایش را به پایان برد. اگر هوش و حواس و عمری برای تابنده بود، قطعاً آزمایش را از سمت خود خلع میکرد.
نکته دوم: به فرض اینکه نامه به قلم تابنده باشد، مفاد آن بر خلاف دلیل نگارشش مطلقاً نمیتواند راهگشای مشکلات آزمایش باشد، زیرا اگر این مشکلات از جانب جامعهی دراویش ایجاد شده و آزمایش کماکان در مسیر تابنده بوده، باز هم ادامه خواهد یافت و اگر از جانب مخالفان درویشی بوده، این مشکلات تشدید خواهند شد.
نکته سوم: تابنده در بوق و کرنا جذبی را جانشین خود کرد و با موذیگری زیر پای او پوست موز گذاشت. جانشینی خود را به درویشی وارسته بند نمود و با این کار موجبات تفرقهی جامعهی درویشی را فراهم آورد؛ حال در این نامهی پنهانی که یک سال و چند ماه پس از مرگش منتشر میشود، همه را به تبعیت از مدعی جدید قطبیت، دعوت میکند!
نکته چهارم: بر خلاف رویهی مماشات و روحیهی صلحکلی و ترسوی تابنده، روح حاکم بر این نامه بجای دعوت به آرامش و دوستی به جنگ و آشوب دعوت میکند.
نکته پنجم: مورد ششم این نامه، اجازهای را به آزمایش میدهد که در اختیار تابنده نیست! قطبی که از دنیا میرود، قطب حی و زنده به جای او مینشیند و مشایخ و مأذونین همگی باید با قطب جدید بیعت کنند و دوباره از او اجازهی در شیخیت بگیرند. تابنده نمیتوانست حق قطب پس از خود را پیشخور کرده و برای او شیخ و مأذون انتخاب کند.
کمترینِ دراویش، جعلی بودن این نامه را متوجه میشوند و اسماعیل صلاحی با اینکه به زعم خود عملکرد هوشمندی داشته، اما شهوت قدرت و قطبیت، او را مجبور به صدور گافهایی کرده که کودکان هم از انجام آن مصون و معصومند!
افزودن نظر جدید