مسیحیان ایران و انقلاب اسلامی؛ نکاتی شگفت انگیز
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در انقلاب اسلامی سال 1357، مسیحیان ایران از جهت سیاسی و اجتماعی، به 3 دسته تقسیم شدند. گروهی که وابستگی به رژیم پهلوی داشتند، از همان ابتدا سر ناسازگاری گذاشته، بخش قابل توجهی از آنان از کشور خارج شدند. دسته دوم، کسانی بودند که با دلهره و اضطراب، بیرون گود، نظارهگر قضایا شدند تا ببینند چه پیش خواهد آمد. از این گروه، برخی در ایران مانده و برخی هم مهاجرت کردند. اما دسته سوم، کسانی بودند که با نهضت امام خمینی (ره) همراهی کردند. از جمله آرداک مانوکیان اُسقُف اعظم ارامنه ایران، در همان ابتدای ورود امام به ایران، به دیدار ایشان رفته و ابراز همراهی و موافقت کردند. طبق سرشماری سال 1390، جمعیت مسیحیانِ ساکن در ایران، 117,704 نفر است. طبق اصل 13 و اصل 19 قانون اساسی، مسیحیت یکی از اقلیتهای دینی ایران است که به رسمیت شناخته شده و پیروان این دین، در برپایی مناسک مذهبی و آیینی، آزاد هستند.
شهدای مسیحی دفاع مقدس
آمار شهدای مسیحی (ارامنه، آشوریان و کلدانیان) به صورتی دقیق ارائه نشده است. لیکن عددهای گفته شده، نشانگر آن است که حدود 90 تن از مسیحیان در دفاع مقدس، به شهادت رسیدند..
نکته جالب، درباره نمایندگان مسیحی مجلس
در ایران، به ازای هر 260 هزار نفر جمعیت، یک نمایندهی مسلمان در مجلس حضور دارد. اما مسیحیان ارامنه، آشوری و کلدانی ایران، با جمعیت حدود 117 هزار نفری، 3 نماینده در مجلس دارند. به عبارتی، به ازای هر 40 هزار نفر، یک نماینده.
حضور در عرصههای ورزشی و هنری
انقلاب اسلامی، نه تنها مانع رشد و ترقی مسیحیان نشد، بلکه انجمنهای ارامنه، آشوری و کلدانی، تحت حمایت انقلاب اسلامی ترقی کردند. از میان مسیحیان ایران، جمع قابل توجهی در عرصههای فرهنگی، ورزشی و هنری فعال اند. از جمله میتوان به خانم ماهایا پطروسیان (بازیگر مشهور سینما)، خانم آوا دارویت (Ava Daroit، بازیگر سینما و تلویزیون)، لوریس چکناواریان (موسیقیدان مشهور ایرانی)، آرن داوودی (بازیکن تیم ملی بسکتبال ایران)، اوشین ساهاکیان (بازیکن سابق تیم ملی بسکتبال ایران)، آندرانیک تیموریان (کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران)، ادموند بزیک (بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران) و... اشاره داشت.
نوکیشان و ضربه به حیثیت مسیحیت
از قرنها پیش، گروهی از مُبشّرین مسیحی در سرزمینهای اسلامی به نشر مسیحیت میپرداختند. از دوران قاجار، و در دوران پهلوی، این قضیه شدت گرفت. پس از انقلاب اسلامی نیز این ماجرا ادامه پیدا کرد. امروزه، سران این جریانها، عموماً وابسته به سرویسهای امنیتی غربی هستند و هدف ایشان، مقابله علیه انقلاب اسلامی است. نه صرفاً ترویج مسیحیت. چه اینکه بخش قابل توجهی از انرژی خود را صرف سیاهنماییهای سیاسی و جمع آوری داده (اطلاعات) از شهروندان ایران میکنند. در اثر همین تحرکات و بر پایهی همین دادهها، چندین بار، نهادهای بین المللی وابسته به صهیونیزم، ایران را متهم به نقض حقوق اقلیتهای دینی کردهاند. توضیح اینکه در متون دینی مسیحی، هرگونه تحرک سیاسی بر ضد حکومتها (حتی حکومتهای غیر مسیحی و ضد مسیحی) ممنوع است. چنان که پولُس به مسیحیان دستور میدهد از حکومت ضد مسیحی روم، اطاعت کرده و اوامر آن را امر خداوند تلقی کنند: «مطیع حکومت و قوانین آن باشید، زیرا آن را خدا برقرار کرده است. در تمام نقاط جهان، همه حکومتها را خدا بر سر قدرت آورده است. پس هر که از قوانین کشور سرپیچی کند، در واقع از خدا سرپیچی کرده است، و البته مجازات خواهد شد. آنانی که اعمالشان درست است، از مأموران هراسی ندارند، اما افراد خطاکار و نادرست همیشه از آنان میترسند. پس اگر میخواهی در ترس و دلهره بسر نبری، اطاعت کن و آسوده باش!» (کتاب مقدس، نامه پولس به رومیان، باب 13، آیه 1-7)
همچنین در انجیل مَتّی به نقل از عیسی مسیح (علیه السلام) آمده که اگر کسی به صورت راستِ تو سیلی زد، تو روی خود را برگردان، تا به صورتِ چپ تو هم سیلی بزند و اگر کسی خواست پیراهنت را به زور از تو بگیرد، تو مقاومت نکن و مابقی لباسهایت را هم به او بده (انجیل متی 5 : 38-40).
مبشرین مسیحینمای وابسته به سرویسهای بیگانه، وقتی به جنایات امریکا و اسراییل میرسند به یاد این آیات از کتاب مقدس افتاده و سکوت در پیش میگیرند. با این حال، خود، در پوشش فعالیتهای مذهبی مسیحی، در ایران اقدام به فعالیتهای ضد امنیتی میکنند (این آیات را فراموش میکنند) و هنگامی که بازداشت شوند، ناگهان سیل بیانیهها از سوی نهادهای بین المللی بر ضد ایران صادر و نظام به نقص حقوق اقلیتهای دینی متهم میشود. حال آنکه برخورد قضایی و امنیتی از سوی نظام علیه این جریانات، نه به خاطر دین مسیحیت، بلکه به سبب فعالیتهای ضد امنیتی آنان است.
افزودن نظر جدید