چرا بهاءالله مَن یظهره الله نیست؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هرچقدر علیمحمد باب از آغاز دعوت خود فاصله گرفته و مورد انتقاد بیشتر علماء قرار میگیرد، تأکید بیشتری بر «مَن یظهره الله» یا موعودی که پس از او خواهد آمد مینماید. او ضمن تمجید از مَن یظهره، جایگاه بسیاری بالاتری نسبت به خود از او میسازد.[1] از اینرو حسینعلی نوری به عنوان مؤسس بهائیت، خود را همان موعود باب و مَن یظهره الله نامیده است. اما نکتهی قابل توجه آن است که علیمحمد باب در آثار مختلفش به برخی ویژگیهای موعود خود پرداخته که ما از طریق تطبیق این ویژگیها با مدعی پیامبری بهائیت، به کذب او پی خواهیم برد:
اول: علیمحمد باب در کتاب بیان خود، یکی از القاب مَن یظهره الله را قائم نامیده است: «خداوند امر کرده است که وقتی نام مَن یظهره الله را شنیدید از جای خود برخیزید که لقب او از این پس، قائم است».[2] این در حالیست که لقب پیامبرخواندهی بهائیت بهاء بوده و هیچگاه ملقب به قائم نبوده است.
دوم: علیمحمد شیرازی سال ظهور مَن یظهره الله را بر طبق عدد غیاث یا مستغاث میداند که به ترتیب 1511 سال یا 2001 سال پس از او میشود: «اگر در عدد غیاث ظاهر شود و کلّ داخل شوند، أحدی در نار نمینماند و اگر الی مستغاث رسد و کل داخل شوند، احدی در نار نمیماند، إلا آنکه کل مبدل به نور میگردنند».[3] البته جناب باب برای اینکه راه تأویل در سال ظهور مَن یظهره الله را ببندد، در جایی دیگر سال ظهور مَن یظهره الله را نه با حروف ابجد، بلکه با اعداد ریاضی «2001» سال پس از خود اعلام کرده است: «اگر نفسی بقدر تنفسی صبر بعد از دو هزار و یک سال نماید، بلاشبهه در دین بیان نیست و داخل نار است».[4] این در حالیست که حسینعلی بهاء (مدعی مقام مَن یظهره اللهی و پیامبری بهائیت)، تنها با فاصلهی کمتر از بیستسال از اعدام باب، ادعای این مقام را برای خود نموده است.
سوم: علیمحمد باب در بیان فارسی، محل ظهور مَن یظهره الله را مسجدالحرام میداند: «مخلص این باب آنکه اوّل أرضی که محلّ ظهور جسد مَن یظهره الله در او ظاهر گردد، مسجدالحرام بوده و هست».[5] این در حالیست که به اعتراف بهائیان، محل ظهور ادعای حسینعلی بهاء، باغ نجیب پاشا در بغداد بوده است.[6]
چهارم: بر اساس دیدگاه علیمحمد باب، مَن یظهره الله در زمان حیات باب هنوز متولد نشده است؛ زیرا وی علّت حکم طهارت نطفه مَنی را آن میداند که مَن یظهره الله با نطفه پاک متولد شود و به یُمن او، خداوند در شریعت بابی، نطفهی همه را پاک قرار داده است: «فی انّ ماء الّذی أنتم به تخلقون قد طهر الله فی الکتاب... ثمره آن اینکه کسی در حق آن نیّر أعظم و اولای او دون خطور طهارت نکند که کلّ مطهرات از بحر جود همین نطفه اولیه طاهر میگردد».[7]
پنجم: مَن یظهره الله زمانی میآید که دین بیان به کمال خود رسیده باشد؛ چرا که بر اساس تعالیم جناب باب، ظهور بعدی قیامت، اکمال ظهور قبل است و شیء تا به مقام کمال نرسد، قیامت آن نمیشود. این در حالیست که تقریباً هیچکدام از احکام و تعالیم جناب باب، عملی نشده و شریعت ساختگی بابیت در هیچ کجا برپا نشده است.
بنابراین فرقهی بهائیت، حتی بر اساس مبنای بابیتی که خود را موعود آن میدانست نیز از مشروعیت برخوردار نیست و پیامبرخواندهی بهائیت نیز دروغی به بزرگی تاریخ، برای ادعای حقانیت خود و فریب پیروان باب کاذب بیان کرده است.
پینوشت:
[1]. علیمحمد شیرازی، بیان فارسی، انتشارات اهل بیان، ص 163.
[2]. همان، ص 230.
[3].غیاث در حروف ابجد برابر است با: «غیاث= غ: 1000+ ی: 10+ ا: 1+ ث: 500= 1511 سال. مستغاث= م: 40+ س: 60+ ت: 400+ غ: 1000+ ث: 500= 2001 سال: همان، ص 71.
[4]. همان، ص 62.
[5]. همان، ص 151.
[6]. ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ص 383.
[7]. علیمحمد شیرازی، بیان فارسی، انتشارات اهل بیان، ص 176.
افزودن نظر جدید