تدلیس احمد بصری و اتباعش
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ روایات کتاب قاضی نعمان مغربی، «شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار» بسیار زیاد مورد توجه فرقه احمد بصری قرار میگیرند و آنها برای اثبات امامانی از ذریه امام عصر (عجاللهتعالیفرجهالشریف) به روایاتی از این کتاب استناد میکنند. شخصی از اتباع احمد بصری در دفاع از امامت مهدیین از ذریه امام عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) پیام داد. «شما این روایت را چگونه جواب خواهید داد؟ «عن عبد الرحمان الأقرع القيرواني المغربي سأل الامام الكاظم ع: إنا قد روينا أن المهدي منكم ، فمتى يكون قيامه ، وأين يقوم ؟ فقال ع : إن مثل من سألت عنه مثل عمود سقط من السماء رأسه من المغرب وأصله في المشرق ، فمن أين ترى العمود يقوم إذا أقيم ؟ قلت : من قبل رأسه. قال : فحسبك من المغرب يقوم وأصله من المشرق وهناك يستوي قيامه ويتم أمره ؛ وكذلك كان المهدي عليه السلام ونشأته بالمشرق ثم هاجر إلى المغرب ، فقام من جهته . وبالمشرق يتم أمره ، ويقوم من ذريته من يتم الله به ذلك فيما هناك ، ويورثه الأرض كما قال عز وجل في كتابه المبين : " ولقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر أن الأرض يرثها عبادي الصالحون " ( 1 ) وكله ينسب إلى المهدي عليه السلام لأنه مفتاحه وبدعوته امتد أمره ، وكل قائم من ولده من بعده مهدي قد هداهم الله عز وجل ذكره ، وهدى بهم عباده إليه سبحانه ، فهم الأئمة المهديون والعباد الصالحون الذين ذكرهم الله في كتابه أنه يورثهم الأرض وهو لا يخلف الميعاد.»[1]
گفتم: در مورد این روایت چند مطلب قابل ذکر است ( جدای از صدها دلیل و روایت صریح و ضروری و قطعی و متقن در مخالفت و تعارض و ابطال این مدعا وجود دارد)
1. این حدیث از کتاب شرح الاخبار قاضی نعمان مغربی است. قاضى نعمان از مؤسسين فرقه اسماعيليه و قانونگذار آنان بوده و بنابر گفته روات فاطمى بدون مراجعه به امامان خود( يعنى علماى فاطمى) چيزى ننوشته است. مؤلفان شيعه به او«ابو حنيفه شيعى» مىگويند. او 9 سال به المهدى بالله، اولين خليفه فاطمى اسماعیلیه خدمت كرد. در دوران القائم بامر الله، خليفه دوم عهدهدار قضاوت طرابلس شد و در زمان المنصور بالله خليفه سوم، قاضى منصوريه شد. وى در دوران فخر الدين خليفه چهارم به بالاترين مقام خود رسيد و آن مقام قاضى القضاة و داعى الدعاة بود.
قاضی نعمان بنا بر نظر علامه مجلسی بعدا شیعه ی اثنا عشریه شده است . اما به هر حال این کتبش در زمان اسماعیلی بودن او نوشته شده و خصوصا آنکه تمام کتب او زیر نظر امامان اسماعیلیه نوشته شده بود. فلذا برای اثبات مطلب این چنین مهم در اصول اعقادی هرگز نمیتوان به کتاب او احتجاج کرد. جدای از تمام اشکلالات دلالی که در حدیث وجود دارد .اسماعیلیه، عموما ادعای امامت حاکمان فاطمی را قبول کردند، و باید بدانید که منظور قاضی نعمان از مهدیین، در کتاب شرح الاخبار، همین خلفای فاطمی است.
2. اما در متن مطلب هم اشکالات فراوانی وجود دارد. یکی از اشکالات مهم این کتاب که بارها توسط محققین اشاره شده آن است که مشخص نیست کدام قسمت از متن جزو حدیث و کدام قسمت جزو کلامات و شروح خود قاضی نعمان است. چرا که او به صورت پیوسته میان حدیث و شرح خود ربط ایجاد کرده. (به اصطلاح شرح مزجی کرده) و خصوصا در مواردی که حدیث از متفردات قاضی نعمان میباشد این پیوستگی مشکل ساز است. علی ای حال در این عبارت نیز همینطور است. یعنی ثابت نیست که این عبارت جزو حدیث باشد و میتواند جزو شرح خود قاضی نعمان باشد. یعنی عبارت؛ (وكذلك كان المهدی .... لایخلف المیعاد) شرح باشد. اما عبارت قبل از آن متن روایت باشد.
3. نکته دیگر آنکه قاضی نعمان روایت را کامل نیاورده و در هیچجای دیگر هم کامل روایت وجود ندارد.
4. همانطور که گفتیم از آنجایی که خلفای اسماعیلیه خود را مهدی میدانستند و درصدد حفظ حکومت و دوام سلطنت خود نیز بودند پس به ناچار به دنبال راه حلی برای استمرار این عنوان بودند و آن ادعای وجود امامت و استمرار امامت در ولد مهدی (علیهالسلام) بود و در حقیقت این ادعا مصداقش هم معین بود که همان خلفای فاطمی بودند. و این دلیلی برای جعل حدیث از سوی اسماعیلیه در طول تاریخ بوده است و لذا ائمه (علیهالسلام) نیز شیعیان را از نزدیکی به آنها منع فرموده و این طوایف و فرق را لعن کرده و از اخذ حدیث از آنها منع فرمودهاند. و ایضا علمای شیعه و محدثین عظام نیز تبعا لموالیهم به این سیره و سنت اهلبیت (علیهالسلام) عمل فرموده و از نقل و اخذ روایات این فرق ضاله و مضله همچون زیدیه و واقفیه و اسماعیلیه و ... خودداری فرمودهاند. پس این حدیث هیچ گونه دلالتی بر 12 امام از ذریه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) ندارد.»[2]
پینوشت:
[1]. شرح الأخبار للقاضی النعمان المغربی، مؤسسه نشر اسلامی، ج3، ص364.
[2]. مقالهای از آقای حجازی طباطبایی.
افزودن نظر جدید