مخالفت زننده صحابه در برابر تحریم پیامبر(ص)

  • 1397/05/13 - 02:15
پیامبر اکرم در آخرین حج خود مناسک حج را آموزش دادند و نیز خلافت و جانشینی بعد از خود را به اطلاع مردم رساندند؛ در حالیکه صحابه چیزی را زشت می‌پنداشتند، در مقابل پیامبر اکرم ایستاده و سخن ایشان را به مسخره می‌گرفتند، یکی از مخالفتها در برابر حکم انجام عمره در ماه ذی الحجه بود.

خلاصه مقاله
پیامبر اکرم در آخرین حج خود مناسک حج را آموزش دادند و نیز خلافت و جانشینی بعد از خود را به اطلاع مردم رساندند؛ ایشان در روز چهارم ذی‌الحجه وارد مکه شد و پس از اعمال دستور دادند حجاج که قربانی به همراه ندارند، پس از طواف و سعی، تقصیر کرده و از احرام بیرون آیند و تمام محرمات حلال شده و این حج را عمره قرار دهند، ولی بر اساس ذهنیت دوران جاهلی عرب، زشت‌ترین کار این بود که در ماه ذی‌الحجه به جای حج تمتع، حج عمره انجام شود و به مخالفت با پیامبر برخاستند، در حالی‌که قرار است چند روز دیگر پیامبر اسلام به دستور الهی، ولایت و جانشینی حضرت علی (علیه‌السلام) را برای آنان مطرح کند.

متن مقاله
پیامبر اکرم در آخرین حج خود -حجه الوداع- از سوی خداوند مأمور شد تا مسلمانان را برای شرکت در بزرگ‌ترین عمل سیاسی و مناسک حج دعوت کند، خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ...[حج/27] و مردم را دعوت عمومی به حج کن...» تا آداب حج و اعمال آن را به مسلمین آموزش دهد: «ثمّ مضی رسول الله علی حجه، فأری الناس مناسکهم و أعلمهم سنن حجّهم.[1] پیامبر عازم حج شد تا مناسک حج و سنت‌های آن را به مردم آموزش دهد.» که به دنبال این فراخوان عمومی، حدود 120 هزار نفر از مدینه و اطراف آن و دیگر بلاد اسلامی، پیامبر را همراهی کردند.
در این فراخوان عمومی پیامبر اکرم دو مقصد اساسی را در نظر داشت: اول این‌که آموزش مناسک حج صورت پذیرد و دوم این‌که موضوع خلافت و جانشینی بعد از خود را به اطلاع مردم برسانند،[2] لذا طی خطبه‌هایی که پیامبر برای مسلمانان خواندند، نکات فراوانی را متذکر شدند، از جمله (کتاب خدا، سنت پیامبرشان، اهل بیت خودش، حذف رسومات جاهلیت که پیش از اسلام وجود داشت، خلافت و جانشینی و...) که البته همه این‌ها پیش در آمدی برای توجه کردن مردم به واقعه غدیر و طرح جانشینی حضرت علی (علیه‌السلام) بود که ظرف مدت 23 سال، پیامبر زحمت آن را کشیده بود...،
اما این امت علاوه بر این‌که سخنان پیامبر را گوش ندادند، بلکه با گفتار زشت و زننده‌ی خود شروع به مخالفت با ایشان کردند که خداوند درباره‌ی ایشان می‌فرماید: «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى.[نجم/4] او هیچ گاه از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید.»
از جمله مخالفت ایشان در موسم حج بود، به این‌که رسم عرب جاهلی در آیین جاهلیت حج، این بود که وقتی وارد شهر مکه می‌شدند، حتی اگر چند ماه پیش از ایام حج به این شهر وارد می‌گشتند، به حال احرام باقی می‌ماندند و با همان حال در روز هشتم ذی‌الحجه -روز ترویه- لبیک گویان به صحرای عرفات، مشعر و منا رفته و در تمام این مدت تا زمانی که مناسک حج پایان نمی‌گرفت، از احرام خارج نمی‌شدند، لذا پیامبر در روز چهارم ذی‌الحجه وارد مکه شد و در خطبه آغازین خود به این رسم جاهلیت مهر بطلان زد و دستور داد حجاج که قربانی به همراه ندارند پس از طواف و سعی، تقصیر کرده و از احرام بیرون آیند و تمام محرمات حلال شده، - حتی نزدیکی با زنان- و این حج را عمره قرار دهند.[3]
اما برخی صحابه با این دستور پیامبر به مخالفت برخاستند، چرا که آنان بر اساس ذهنیت دوران جاهلی خود، چنین کاری را بدترین گناه می‌پنداشتند. بخاری در کتاب خود چنین آورده است: «عن ابت عباس قال کانوا یرون انّ العمره فی اشهر الحج من افجر الفجور فی الارض.[4] از دیدگاه عرب، زشت‌ترین کار این بود که در ماه ذی‌الحجه به جای حج تمتع، حج عمره انجام شود.»
لذا وقتی این قضیه را صحابه از پیامبر شنیدند، برایشان سخت و ناگوار بود و به مخالفت برخاستند و گفتند: «فتعافم ذلک عندهم فقالوا یا رسول الله ایّ الحلّ حلّ کلّه.[5] پس بر صحابه این گفتار رسول خدا گران و سخت آمد و گفتند: ای رسول خدا! کدام‌یک از محرمات حلال شد؟ پیامبر فرمود همه‌ی آن‌ها.» در این زمان بود که برخی از صحابه مانند جابر بن عبدالله و دیگران این‌گونه برخورد کردند: «عن جابر بن عبدالله قال... فقالوا ننطلق منی و ذکر احدنا یقطر...[6] آیا در حالی رهسپار سرزمین منا شویم، که قطرات منی از آلت‌های تناسلی ما سرازیر است؟»
در کتاب فتح الباری تعبیر زشت‌تری از این عبارت آمده است: «و یقول جابر بیده هکذا و حرّکها...[7] جابر در حالی این سخنان را به زبان می‌آورد که آلت تناسلی خود را به‌دست گرفته و تکان می‌داد...»
در صحیح مسلم عبارتی قبیح‌تر آمده است: «... قال یقول جابر بیده کانّی انظر الی قوله بیده یحرّکها...[8] ... راوی گوید جابر آن چنان آلت تناسلی خود را به‌دست گرفته و تکان می‌داد، که گویی می‌خواهد با آلت خود سخن بگوید.»
در نتیجه این‌گونه تعبیرات زشت و قبیح، از سوی برخی صحابه مطرح می‌گردد، در حالی‌که قرار است چند روز دیگر پیامبر اسلام به دستور الهی، ولایت و جانشینی حضرت علی (علیه‌السلام) را برای آنان مطرح کند، کسانی‌که پیامبر اکرم برای تربیت آن‌ها سال‌ها زحمت کشید و انسانیت را در وجود آنان پرورش داده و مستقر کرده بود.
یاللعجب از این‌گونه اصحاب با عدالتی که اهل سنت درباره‌ی ایشان دم می‌زنند.

پی‌نوشت:

[1]. سیره النبویه، ابن هشام، دار الجیل، بیروت، لبنان، ج6 ص8.
[2]. مسند، احمد بن حنبل، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، ج1 ص86.
[3]. «عن ابن عباس قال قدم النبی و اصحابه لصبح رابعه یلبّون بالحج فأمرهم ان یجعلوها عمره الاّ من معه الهدی» صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، باب3 تقصی الصلاه، ج1 ص368 حدیث1035.
[4]. همان، ج2 ص567 حدیث 1487 کتاب الحج باب33.
[5]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالفکر، بیروت، لبنان، کتاب الحج باب 31 جواز عمره فی اشهر الحج ج2 ص909 حدیث1240.
[6]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، کتاب الحج باب 80 ج2 ص594 حدیث1568.
[7]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دار المعرفه، بیروت، لبنان، ج13 ص338 شماره 6933.
[8]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالفکر، بیروت، لبنان، کتاب الحج، باب بیان وجوه الاحرام... ج2 ص883 حدیث 1216.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.